مترجم و نقاش ایرانی در گذشت
مهدی سحابی، مترجم و نقاش ایرانی در سن ۶۶ سالگی بر اثر ایست قلبی در فرانسه درگذشت.
سحابی از پرکارترین مترجمان آثار ادبی در ایران بود که کار ترجمه را از اوایل دهه ۱۳۶۰ بعد از مدتها روزنامه نگاری شروع کرد. در مجموعه آثار او بیشتر از ۴۰ اثر ترجمه و تالیف دیده می شود.
در کارنامه او آثاری مانند "در جستوجوی زمان از دست رفته" نوشته مارسل پروست دیده می شود که خواندنش، ماهها زمان می برد.
او برای برگرداندن این رمان پرحجم که جزو ۱۰ رمان برتر ادبیات جهان است حدود ۱۱ سال وقت صرف کرد.
در سه سال اخیر او به ترجمه برخی از آثار مهم ادبیات جهان روی آورده بود که مترجمان نسل قبل از او، سال ها پیش آن ها را به فارسی برگردانده بودند.
رمان "مادام بوواری" نوشته گوستاو فلوبر و "سرخ و سیاه" نوشته استاندال از جمله این آثار بودند که قبل از آن به ترتیب به دست محمد قاضی و عبدالله توکل به فارسی برگردانده شده بودند.
سحابی آثار متعددی را از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی در سه دهه گذشته به فارسی ترجمه کرد که جزو بهترین ترجمه های معاصر ایران هستند.
"بارون درخت نشین" از ایتالو کالوینو، "مرگ قسطی" از لویی فردینان سلین، "مرگ وزیر مختار" از الکساندر گریبایدوف و "تربیت احساسات" از گوستاو فلوبر و "همه می میرند" از سیمون دوبوار از جمله آنها هستند.
اما سحابی تنها مترجم نبود. او مدتی را روزنامه نگاری، بازیگری و عکاسی مشغول بود و دست آخر به سراغ ادبیات، نقاشی و ترجمه ادبی آمد.
سحابی سال ۱۳۵۱ وارد روزنامه کیهان شد و تا سال ۱۳۵۸ نیز در همان روزنامه ماند.
خودش بارها گفته بود که رفتنش به روزنامه از سر اتفاق بوده و وقتی از خارج به ایران برگشته دنبال کار بوده و سر از روزنامه کیهان در آورده است.
او در تهران در رشته نقاشی تحصیل کرده و بعد به ایتالیا رفته بود تا در رشته کارگردانی سینما تحصیل کند، اما هر دو را کنار گذاشته و به روزنامه نگاری پرداخته بود.
سحابی علاوه بر اینها دو داستان با عناوین "ناگهان سیلاب" و "پیچک باغ کاغذی" نیز نوشت که چیزی به شهرت او اضافه نکرد.
اما در همان سال های آغاز فعالیت ترجمه ادبی اش توانست جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به دست آورد.
این جایزه تا ۱۸ سال بعد به هیچ یک از مترجمان ادبی اهداء نشد.
سحابی در دو دهه اخیر به عنوان نقاش و مجسمه ساز فعال بود و آثارش به صورت فردی و جمعی بارها به نمایش در آمد.
او که در فرانسه تشکیل خانواده داده بود، اغلب در آن کشور زندگی می کرد و سرانجام صبح روز دوشنبه ۱۸ آبان بر اثر ایست قلبی دور از وطن درگذشت.
مهدی سحابی، مترجم و نقاش ایرانی در سن ۶۶ سالگی بر اثر ایست قلبی در فرانسه درگذشت.
سحابی از پرکارترین مترجمان آثار ادبی در ایران بود که کار ترجمه را از اوایل دهه ۱۳۶۰ بعد از مدتها روزنامه نگاری شروع کرد. در مجموعه آثار او بیشتر از ۴۰ اثر ترجمه و تالیف دیده می شود.
در کارنامه او آثاری مانند "در جستوجوی زمان از دست رفته" نوشته مارسل پروست دیده می شود که خواندنش، ماهها زمان می برد.
او برای برگرداندن این رمان پرحجم که جزو ۱۰ رمان برتر ادبیات جهان است حدود ۱۱ سال وقت صرف کرد.
در سه سال اخیر او به ترجمه برخی از آثار مهم ادبیات جهان روی آورده بود که مترجمان نسل قبل از او، سال ها پیش آن ها را به فارسی برگردانده بودند.
رمان "مادام بوواری" نوشته گوستاو فلوبر و "سرخ و سیاه" نوشته استاندال از جمله این آثار بودند که قبل از آن به ترتیب به دست محمد قاضی و عبدالله توکل به فارسی برگردانده شده بودند.
سحابی آثار متعددی را از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی در سه دهه گذشته به فارسی ترجمه کرد که جزو بهترین ترجمه های معاصر ایران هستند.
"بارون درخت نشین" از ایتالو کالوینو، "مرگ قسطی" از لویی فردینان سلین، "مرگ وزیر مختار" از الکساندر گریبایدوف و "تربیت احساسات" از گوستاو فلوبر و "همه می میرند" از سیمون دوبوار از جمله آنها هستند.
اما سحابی تنها مترجم نبود. او مدتی را روزنامه نگاری، بازیگری و عکاسی مشغول بود و دست آخر به سراغ ادبیات، نقاشی و ترجمه ادبی آمد.
سحابی سال ۱۳۵۱ وارد روزنامه کیهان شد و تا سال ۱۳۵۸ نیز در همان روزنامه ماند.
خودش بارها گفته بود که رفتنش به روزنامه از سر اتفاق بوده و وقتی از خارج به ایران برگشته دنبال کار بوده و سر از روزنامه کیهان در آورده است.
او در تهران در رشته نقاشی تحصیل کرده و بعد به ایتالیا رفته بود تا در رشته کارگردانی سینما تحصیل کند، اما هر دو را کنار گذاشته و به روزنامه نگاری پرداخته بود.
سحابی علاوه بر اینها دو داستان با عناوین "ناگهان سیلاب" و "پیچک باغ کاغذی" نیز نوشت که چیزی به شهرت او اضافه نکرد.
اما در همان سال های آغاز فعالیت ترجمه ادبی اش توانست جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به دست آورد.
این جایزه تا ۱۸ سال بعد به هیچ یک از مترجمان ادبی اهداء نشد.
سحابی در دو دهه اخیر به عنوان نقاش و مجسمه ساز فعال بود و آثارش به صورت فردی و جمعی بارها به نمایش در آمد.
او که در فرانسه تشکیل خانواده داده بود، اغلب در آن کشور زندگی می کرد و سرانجام صبح روز دوشنبه ۱۸ آبان بر اثر ایست قلبی دور از وطن درگذشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر