شنبه


تا 5 ماه پیش، "سبز" نماد کسانی بود که می خواستند در انتخابات ریاست جمهوری ایران به میر حسین موسوی رای بدهند. ولی این رنگ به تدریج معنای دیگری پیدا کرد و تنها چند هفته بعد از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و تجمعات اعتراض آمیز پس از آن، "جنبش سبز" تعریف مشخص تری پیدا کرد.
به نظر می رسد در شرایط کنونی، کسانی که خود را زیرمجموعه ای از جنبش سبز می دانند یا به شکلی با آن همراهی می کنند، الزاما از طرفداران میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری ایران نبوده اند.
به جز هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی که از روزهای اول اعتراض ها به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری تاکنون همراهی خود را با معترضان نشان داده اند، فعالان سیاسی خارج از ایران هم سعی کرده اند با صدور بیانیه یا شرکت در تجمع های اعتراضی، بخشی از "جنبش سبز" به حساب بیایند؛ در بین این فعالان، اعضای گروه های سلطنت طلب، گروه های چپگرای خارج از ایران و حتی سازمان مجاهدین خلق هم حضور دارند.
به دلیل چنین حمایت هایی بود که معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در داخل ایران متهم شدند که با گروه های برانداز و مخالف جمهوری اسلامی همسو هستند و از خارج از ایران جهت می گیرند. ولی محمد جواد روح، روزنامه نگار در تهران، معتقد است حرکتی که با عنوان "جنبش سبز" شکل گرفته، نوعی توصیف واقعیت کنونی جامعه ایران است.
او می گوید: "در مجموعه ای که به عنوان جنبش سبز شناخته می شود، نمی توانیم هیچ سازماندهی مشخص و تقسیم بندی بر مبنای آرایش معمول گروه های سیاسی داشته باشیم."
محمدجواد روح اضافه می کند: "ما شاهد یک جنبش توده ای به شکلی مدرن هستیم و همانطور که در بیانه های میرحسین موسوی مطرح شده، این جنبش شامل حلقه های کوچک ولی انبوهی است که با هم ارتباط و اتصال دارند. اما این حلقه ها هیچ شناسنامه یا ساختاری به عنوان یک تشکل سیاسی معمول ندارند و نمی توان آنها را به عنوان حزب و انجمن به حساب آورد، بلکه حلقه هایی هستند که از بافت جامعه شکل می گیرند و در شرایط مشخص، ممکن است حتی متناسب با نوع فشاری که حاکمیت وارد می کند، تغییر شکل هم بدهند."

هیچ نظری موجود نیست: