چهارشنبه، 19 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Wednesday 10 March
روزگار سخت روزنامه نگاران و فعالان نو-تبعیدی در ترکیه
وبلاگ خودنویس
بعد از انتخابات ریاست جمهوری امسال، دهها روزنامهنگار و صدها فعال سیاسی و حقوق بشری مجبور به ترک ایران شدهاند، کسانی که اگر در ایران مانده بودند، در سلولهای انفرادی حبس بودند یا در کنار مجرمانی که خطرناک خوانده میشوند زندانی. اینک، گروهی از این بیپناهان، پناهنده به درگاه سازمان ملل در ترکیه شدهاند. این گزارش به بررسی وضعیت این پناهجویان میپردازد، از قلم یکی از همین تازه تبعیدیها.
در این شکی نیست که علت اصلی موج اخیر مهاجرت روزنامهنگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی-مدنی به خارج از کشور، ریشه در سختگیریهای حاکمیت نسبت به فعالان این عرصه دارد. بطوریکه اکثر این نوتبعیدی ها بهواسط ترس از مجازاتهای سنگین چون زندان، شکنجه، واداشتن به اعترافات دروغین و نبود امکان فعالیت حرفهای ناگزیر به ترک میهنشان گشتند. به عبارت بهتر، نبود امکان تنفس قلمهای منتقد در فضای ناامن کنونی ایران، مو جبات این فرار بزرگ رافراهم آورده است. در غیر اینصورت هیچ روزنامهنگار و فعال سیاسیای که شخصیتش در ایران شکل گرفته، تن به این آوارگی و بحرانهای متعا قب آن نخواهد داد. اما برای روشنتر شدن علتها و عواقب این فرار بزرگ، مختصات این معضل را به شرح زیر یاد آور میشویم:
دلایل متفاوت پناهندگی
به جرات میتوان گفت که در موج اخیر فرار روزنامهنگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی، قریب به اتفاق کوچندگان مورد نظر، به لحاظ امنیتی در ایران دچار مشکل بودهاند. مدارک مستدل و مستند که توسط ایشان به سازمان ملل ارایه شده است، همگی شاهدی بر این ادعاست. اگرچه نمیتوان انکار کرد که برخی از مهاجران یاد شده به لحاظ امنیتی کمتر در ایران دچار مشکل بودهاند. اما آنچه مسلم است تمامی این افراد از معضلات عدیدهای در ایران رنج میبردند اما شدت و حدت آن متفاوت میباشد. ناگفته نماند که برخی از روزنامهنگاران اگر به سرعت و از راههای متفاوت ایران را ترک نمیکردند اکنون معلوم نبود دچارچه سرنوشت دهشتناکی میشدند.
به طور کلی، پناهجویان تازه کوچیده در بخشهای زیر تعریف میشوند:
۱-روزنامهنگاران، فعالان رسانهای و نویسندگان
۲-فعالان سیاسی
۳-فعالان مدنی در قالب حقوق زنان و کوشندگان مطلبات صنفی...
۴- اقلیتهای دینی و نودینداران
۵- دگر باشان جنسی
۶-و برخی که با استفاده از شرایط مذکور فرصت را برای مهاجرت و بر گزیدن زندگی بهتر در سایه فضای اخیر مناسب دیدند
بدیهی است سه رسته اول به لحاظ امنیتی باید در اولویت قرار گیرند. چراکه بیش از پیش مورد هدف جمهوری اسلامی میباشند. لازم به یاد آوری است فعالان رسانهای شاهدان مستند وقایع اخیر میباشند که مستندات بسیاری برای عرضه دارند.
نحوه پذیرش و برخورد کمیساریای عالی پناهندگان:
متاسفانه کمیساریای عالی پناهندگان در ترکیه به لحاظ برخورد با طیفهای هدف، رفتار معقول و سنجیدهای نداشته است و بعضا شاهد آنیم که حتی گروههای انسانی دیگر که بواسطه معضلات اجتماعی و محدودیت های مذهبی و یا جنسی وارد ترکیه شدهاند به لحاظ زمانی از فعالین شناخته شده رسانهای و سیاسی وقت مصاحبه زودتری گرفتهاند. برای مثال یک پناهنده اجتماعی بعضا وقت یک ماهه میگیرد و به یک روزنامهنگار شناخته شده که درگیر مسایل اخیر ایران بوده، برای گرفتن وقت مصاحبه، شش ماه معطل میشود. افزون بر آن، هیچ کمک مالی، درمانی-بهداشتی و حقوقی برای این طیف از فعالان از سویUNHCR مشاهده نشده است. شواهد عملی زیادی برای اثبات این ادعا و وجود دارد. لازم به ذکر است که در بین روزنامهنگاران تا کنون ،فقط ۴ تن موفق به دریافت قبولی شدهاند و بقیه در انتظار دریافت جواب! این نقیصه بیش از پیش نشان از بی توجهی UN به این قشر دارد.متاسفانه عدم توجه به فوریتهای مورد نظر میتواند پروسه زمانی خروج از ترکیه را به ماهها وحتی یک سال و نیم بکشاند. چنین تعللی به لحاظ امنیتی برای فعالان مورد نظر بسیار خطرناک میباشد.
مشکلات امنیتی:
به واسطه هم مرز بودن ترکیه با ایران، این کشور بیش از پیش محیطی نا امن برای فعالان یاد شده می باشد، چراکه ماموران امنیتی حکومت به راحتی میتوانند از مرز عبور کرده و عملیات مورد نظرشان را انجام دهند. ربودن فعالان سیاسی از جانب دولت ایران در ترکیه مسبوق به سابقه است. برخی از همکاران از کنترل تلفن های خود خبر میدهند و حتی برای بعضی در هنگام خروج از ترکیه به کشور مقصد مشکل پیش آمده است. برخی نیز پیامهای تهدید آمیز از ایران و داخل ترکیه دریافت نمودهاند، به طوریکه مشکلات پدید آمده موجب شده که کمتر روزنامهنگاری در روزهای اخیر تن به مصاحبه با رسانههای بین المللی بدهد.این درحالی است که فعالان و قایع اخیر از جانب سایر ایرانیان پناهنده که از قبل به ترکیه آمدهاند و هیچ گرایش سیاسی خاصی ندارند، همواره زیر زره بین میباشند.
رفتار مردم و دولت کشور میزبان و معضلات مالی:
بدیهی است ترکیه به لحاظ تشابهات فرهنگی از جهتی میتوانست برای پناهجویان نام برده قابل تحمل باشد اما متاسفانه گروهی سودجو به همراه تعدادی از قاچاقچیان و «اراذل» به ظاهر ایرانی که از قبل در این کشور پناهنده شدهاند، همواره در کمین بوده و علاوه بر همکاری با ماموران حاکمیت در کلاشی با برخی از اهالی محلی سود جو همکاری میکنند. برای مثال یک ایرانی ناآشنا برای اجاره یک منزل معمولی و حقیرانه باید دو برابر یک فرد محلی اهل ترکیه هزینه کند و پیشاپیش اجارههای منزل بصورت شش ماهه یا یک ساله بر این افراد تحمیل میگردد. این نابسامانی همواره با همکاری یک محلی و یک به ظاهر ایرانی انجام میشود. بسیاری از فعالان سیاسی و روزنامهنگاران در بدو ورود به ترکیه همواره در دام چنین گروههایی میافتند و شوربختانه اکثر دوستان در بد ورود به ترکیه دچار چنین مشکلی شدهاند. افزون بر آن به جهت عدم کسب در آمد و عدم اجازه کار بیشتر پناهجویان، دچار مشکلات مضاعفی هستند. اجاره مسکن دو برابر، هزینههای نا متعارف زندگی و درمان و نیز دریافت پول خاک از جانب دولت ترکیه، بیش از پیش به این معضلات افزوده است. به جرات میتوان گفت که هیچ یک از فعالان و روزنامهنگاران از وضعیت مالی خوبی بر خوردار نیستند. بسیاری از کوشندگان یاد شده، در طول این مدت دچار بیماریهای روحی و جسمی مضاعفی گشتهاند که بیش از پیش باعث حاد شدن شرایط ایشان گشته است.
حمایت های بین المللی:
متاسفانه به غیر از سازمان گزارشگران بدون مرز کمتر نهادی به طور جدی پیگیر مسایل دوستان بوده است. اگرچه همکاران رسانهای در گوشه گوشه دنیا همواره در کنار دوستان خود بوده ند ولی تعلل و کوتاهی بر خی از کشورها در پذیرش فعالان بر شمرده شده موجب شده است تا ایشان همواره دچار یاس و سرخوردگی شوند. برخی بر این باورند که دنیا مردم ایران را فریب داده است و دولتهای غربی به رغم ادعاهای فراوان در دفاع از جنبشهای دموکراتیک از وظایف انسان دوستانه و بینالمللی خویش به خاطر مسایل صرف اقتصادی –امنیتی پرهیز میکنند.
انتظارات
بدیهی است رو زنامه نگاران ،نویسندگان و فعالان سیاسی که بواسطه شرایط اخیر ناچار به ترک کشور شده اند بواسطه بر خورداری از روحیه حساس و شکننده ،اکثرا دچاری نا امیدی و یاس شده اند و همواره خود را تنها می بینند.این دوستان انتظاری ندارند جز اینکه پروسه زمانی پناهجویی بواسطه شرایط خاص ،زود تر انجام گردد . از سوی دیگر خواستار اعطای پناهندگی فوری از جانب کشور های مدعی حقوق بشر و دموکراسی می باشند.به نظر نگارنده با فشار رسانه های بین المللی و گروه های نخبه سیاسی –دانشگاهی بر دولت های مذکور می توان به این رویکرد سرعت بخشید.حمایت دانشمندان هسته ای آلمان از روزنامه نگاران پناهجو در ترکیه که باعث موافقت ضمنی وزارت خارجه آلمان در گشودن درهای خود به ایشان گشته، بهترین دلیل بر این ادعاست
روزگار سخت روزنامه نگاران و فعالان نو-تبعیدی در ترکیه
وبلاگ خودنویس
بعد از انتخابات ریاست جمهوری امسال، دهها روزنامهنگار و صدها فعال سیاسی و حقوق بشری مجبور به ترک ایران شدهاند، کسانی که اگر در ایران مانده بودند، در سلولهای انفرادی حبس بودند یا در کنار مجرمانی که خطرناک خوانده میشوند زندانی. اینک، گروهی از این بیپناهان، پناهنده به درگاه سازمان ملل در ترکیه شدهاند. این گزارش به بررسی وضعیت این پناهجویان میپردازد، از قلم یکی از همین تازه تبعیدیها.
در این شکی نیست که علت اصلی موج اخیر مهاجرت روزنامهنگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی-مدنی به خارج از کشور، ریشه در سختگیریهای حاکمیت نسبت به فعالان این عرصه دارد. بطوریکه اکثر این نوتبعیدی ها بهواسط ترس از مجازاتهای سنگین چون زندان، شکنجه، واداشتن به اعترافات دروغین و نبود امکان فعالیت حرفهای ناگزیر به ترک میهنشان گشتند. به عبارت بهتر، نبود امکان تنفس قلمهای منتقد در فضای ناامن کنونی ایران، مو جبات این فرار بزرگ رافراهم آورده است. در غیر اینصورت هیچ روزنامهنگار و فعال سیاسیای که شخصیتش در ایران شکل گرفته، تن به این آوارگی و بحرانهای متعا قب آن نخواهد داد. اما برای روشنتر شدن علتها و عواقب این فرار بزرگ، مختصات این معضل را به شرح زیر یاد آور میشویم:
دلایل متفاوت پناهندگی
به جرات میتوان گفت که در موج اخیر فرار روزنامهنگاران، نویسندگان و فعالان سیاسی، قریب به اتفاق کوچندگان مورد نظر، به لحاظ امنیتی در ایران دچار مشکل بودهاند. مدارک مستدل و مستند که توسط ایشان به سازمان ملل ارایه شده است، همگی شاهدی بر این ادعاست. اگرچه نمیتوان انکار کرد که برخی از مهاجران یاد شده به لحاظ امنیتی کمتر در ایران دچار مشکل بودهاند. اما آنچه مسلم است تمامی این افراد از معضلات عدیدهای در ایران رنج میبردند اما شدت و حدت آن متفاوت میباشد. ناگفته نماند که برخی از روزنامهنگاران اگر به سرعت و از راههای متفاوت ایران را ترک نمیکردند اکنون معلوم نبود دچارچه سرنوشت دهشتناکی میشدند.
به طور کلی، پناهجویان تازه کوچیده در بخشهای زیر تعریف میشوند:
۱-روزنامهنگاران، فعالان رسانهای و نویسندگان
۲-فعالان سیاسی
۳-فعالان مدنی در قالب حقوق زنان و کوشندگان مطلبات صنفی...
۴- اقلیتهای دینی و نودینداران
۵- دگر باشان جنسی
۶-و برخی که با استفاده از شرایط مذکور فرصت را برای مهاجرت و بر گزیدن زندگی بهتر در سایه فضای اخیر مناسب دیدند
بدیهی است سه رسته اول به لحاظ امنیتی باید در اولویت قرار گیرند. چراکه بیش از پیش مورد هدف جمهوری اسلامی میباشند. لازم به یاد آوری است فعالان رسانهای شاهدان مستند وقایع اخیر میباشند که مستندات بسیاری برای عرضه دارند.
نحوه پذیرش و برخورد کمیساریای عالی پناهندگان:
متاسفانه کمیساریای عالی پناهندگان در ترکیه به لحاظ برخورد با طیفهای هدف، رفتار معقول و سنجیدهای نداشته است و بعضا شاهد آنیم که حتی گروههای انسانی دیگر که بواسطه معضلات اجتماعی و محدودیت های مذهبی و یا جنسی وارد ترکیه شدهاند به لحاظ زمانی از فعالین شناخته شده رسانهای و سیاسی وقت مصاحبه زودتری گرفتهاند. برای مثال یک پناهنده اجتماعی بعضا وقت یک ماهه میگیرد و به یک روزنامهنگار شناخته شده که درگیر مسایل اخیر ایران بوده، برای گرفتن وقت مصاحبه، شش ماه معطل میشود. افزون بر آن، هیچ کمک مالی، درمانی-بهداشتی و حقوقی برای این طیف از فعالان از سویUNHCR مشاهده نشده است. شواهد عملی زیادی برای اثبات این ادعا و وجود دارد. لازم به ذکر است که در بین روزنامهنگاران تا کنون ،فقط ۴ تن موفق به دریافت قبولی شدهاند و بقیه در انتظار دریافت جواب! این نقیصه بیش از پیش نشان از بی توجهی UN به این قشر دارد.متاسفانه عدم توجه به فوریتهای مورد نظر میتواند پروسه زمانی خروج از ترکیه را به ماهها وحتی یک سال و نیم بکشاند. چنین تعللی به لحاظ امنیتی برای فعالان مورد نظر بسیار خطرناک میباشد.
مشکلات امنیتی:
به واسطه هم مرز بودن ترکیه با ایران، این کشور بیش از پیش محیطی نا امن برای فعالان یاد شده می باشد، چراکه ماموران امنیتی حکومت به راحتی میتوانند از مرز عبور کرده و عملیات مورد نظرشان را انجام دهند. ربودن فعالان سیاسی از جانب دولت ایران در ترکیه مسبوق به سابقه است. برخی از همکاران از کنترل تلفن های خود خبر میدهند و حتی برای بعضی در هنگام خروج از ترکیه به کشور مقصد مشکل پیش آمده است. برخی نیز پیامهای تهدید آمیز از ایران و داخل ترکیه دریافت نمودهاند، به طوریکه مشکلات پدید آمده موجب شده که کمتر روزنامهنگاری در روزهای اخیر تن به مصاحبه با رسانههای بین المللی بدهد.این درحالی است که فعالان و قایع اخیر از جانب سایر ایرانیان پناهنده که از قبل به ترکیه آمدهاند و هیچ گرایش سیاسی خاصی ندارند، همواره زیر زره بین میباشند.
رفتار مردم و دولت کشور میزبان و معضلات مالی:
بدیهی است ترکیه به لحاظ تشابهات فرهنگی از جهتی میتوانست برای پناهجویان نام برده قابل تحمل باشد اما متاسفانه گروهی سودجو به همراه تعدادی از قاچاقچیان و «اراذل» به ظاهر ایرانی که از قبل در این کشور پناهنده شدهاند، همواره در کمین بوده و علاوه بر همکاری با ماموران حاکمیت در کلاشی با برخی از اهالی محلی سود جو همکاری میکنند. برای مثال یک ایرانی ناآشنا برای اجاره یک منزل معمولی و حقیرانه باید دو برابر یک فرد محلی اهل ترکیه هزینه کند و پیشاپیش اجارههای منزل بصورت شش ماهه یا یک ساله بر این افراد تحمیل میگردد. این نابسامانی همواره با همکاری یک محلی و یک به ظاهر ایرانی انجام میشود. بسیاری از فعالان سیاسی و روزنامهنگاران در بدو ورود به ترکیه همواره در دام چنین گروههایی میافتند و شوربختانه اکثر دوستان در بد ورود به ترکیه دچار چنین مشکلی شدهاند. افزون بر آن به جهت عدم کسب در آمد و عدم اجازه کار بیشتر پناهجویان، دچار مشکلات مضاعفی هستند. اجاره مسکن دو برابر، هزینههای نا متعارف زندگی و درمان و نیز دریافت پول خاک از جانب دولت ترکیه، بیش از پیش به این معضلات افزوده است. به جرات میتوان گفت که هیچ یک از فعالان و روزنامهنگاران از وضعیت مالی خوبی بر خوردار نیستند. بسیاری از کوشندگان یاد شده، در طول این مدت دچار بیماریهای روحی و جسمی مضاعفی گشتهاند که بیش از پیش باعث حاد شدن شرایط ایشان گشته است.
حمایت های بین المللی:
متاسفانه به غیر از سازمان گزارشگران بدون مرز کمتر نهادی به طور جدی پیگیر مسایل دوستان بوده است. اگرچه همکاران رسانهای در گوشه گوشه دنیا همواره در کنار دوستان خود بوده ند ولی تعلل و کوتاهی بر خی از کشورها در پذیرش فعالان بر شمرده شده موجب شده است تا ایشان همواره دچار یاس و سرخوردگی شوند. برخی بر این باورند که دنیا مردم ایران را فریب داده است و دولتهای غربی به رغم ادعاهای فراوان در دفاع از جنبشهای دموکراتیک از وظایف انسان دوستانه و بینالمللی خویش به خاطر مسایل صرف اقتصادی –امنیتی پرهیز میکنند.
انتظارات
بدیهی است رو زنامه نگاران ،نویسندگان و فعالان سیاسی که بواسطه شرایط اخیر ناچار به ترک کشور شده اند بواسطه بر خورداری از روحیه حساس و شکننده ،اکثرا دچاری نا امیدی و یاس شده اند و همواره خود را تنها می بینند.این دوستان انتظاری ندارند جز اینکه پروسه زمانی پناهجویی بواسطه شرایط خاص ،زود تر انجام گردد . از سوی دیگر خواستار اعطای پناهندگی فوری از جانب کشور های مدعی حقوق بشر و دموکراسی می باشند.به نظر نگارنده با فشار رسانه های بین المللی و گروه های نخبه سیاسی –دانشگاهی بر دولت های مذکور می توان به این رویکرد سرعت بخشید.حمایت دانشمندان هسته ای آلمان از روزنامه نگاران پناهجو در ترکیه که باعث موافقت ضمنی وزارت خارجه آلمان در گشودن درهای خود به ایشان گشته، بهترین دلیل بر این ادعاست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر