جمعه


America wants the freedom of political prisoners in Iran AFP reports from Washington, U.S. Secretary of State today urged the Tehran regime to release political prisoners. Hillary Clinton in a joint press conference with David Miliband, his English counterpart in Washington, spoke to the reports of ill-treatment of arrested in recent weeks expressed concern and said Tehran regime to release political prisoners must. U.S. Secretary of State also announced that in objecting must freely express their ideas and companies to peaceful demonstration.

خانواده های دستگیرشدگان: اميدواريم هر چه زودتر سرنگون شويد
مادري عصا بدست و در حالي كه در راه رفتن او را كمك مي كردند با چشماني اشك بار به درب دژباني امد و با خشم خواهان خبري از فرزند خود بود اما هيچ كس جوابگوي اين مادر نبود به در مي كوبيد و مي گفت اگر فرزندم را كشته ايد اگر مسلمانيد حداقل جنازه او را تحويلم دهيد.***
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین صدها تن از خانواده های قیام اخیر مردم ایران از صبح امروز تجمع کردند و نسبت شرایط مبهم عزیزانشان و ادامه بازداشت آنها دست به اعتراض زدند.
با توجه به اعلام مسئولين دادگاه انقلاب مبني بر آزادي 140 نفر از دستگير شده ها با قرار كفالت و يا وثيقه امروز تعداد زيادي ازخانواده ها كه بيش از 200 نفر بودند از ساعت 8 صبح به دادگاه انقلاب مراجعه كردند و نگران از وضعيت عزيزانشان در انتظار اعلام اسامي بودند به خصوص پدران و مادران و همسراني كه در اين مدت هيچ خبري از عزيز خود نداشتند و نمي دانستند كه آيا زنده است يا نه با چشماني پر اشك در انتظار اعلام اسامي بودند خانواده ها فكر مي كردند امروز اسامي زيادي براي تعيين كفالت و آزادي اعلام مي شود كه نزديك به ساعت 10 صبح تنها اسم 30 نفر براي قرار كفالت اعلام شد ..با اعلام اين تعداد اسم ، خانواده ها به خشم آمدند و و چه در داخل و چه بيرون دادگاه انقلاب خامنه اي را به باد ناسزا گرفتند و مي گفتند اين هم اسلامشان چقدر دروغ .چقدر انتظار .چقدر توهين و تحقير ..دو سرباز كه در بيرون دادگاه انقلاب بودند خانواده ها را با فرياد از جلو درب ورودي دادگاه انقلاب دور مي كردند. .در مقابل زندان اوين هم حدود 100 نفر از خانواده ها نگران و چشم انتظار ايستاده بودند و همچنان خواهان ملاقات عزيزانشان بودند اعضاي خانواده دستگير شده ها دو گروه شده بودند يك نفر به دادگاه انقلاب و يك نفر به زندان اوين مراجعه كرده بودند تا شايد در يكي از اين دو مكان اسم عزيز آنها تاييد شود.وضعيت مادراني كه در اين مدت از فرزند خود هيچ خبري نداشتند به شدت تاسف بار بود .مادري عصا بدست و در حالي كه در راه رفتن او را كمك مي كردند با چشماني اشك بار به درب دژباني امد و با خشم خواهان خبري از فرزند خود بود اما هيچ كس جوابگوي اين مادر نبود به در مي كوبيد و مي گفت اگر فرزندم را كشته ايد اگر مسلمانيد حداقل جنازه او را تحويلم دهيد.خانواده ها با ديدن اين صحنه به خشم آمدند و و مي گفتند خامنه اي ، احمدي نژاد اميدواريم به عزاي تك تك بچه هايتان بنشينيد اميدواريم هر چه زودتر سرنگون شويد و رو سیاهي تان را ببينيم.

Camp Auschwitz camp or fear Kahrizak Khamenei Sasan Kordestani Kahrizak terror camps or camp Auschwitz Khamenei Ayvzyt catastrophic and inhumane governing prisons and detention in inhuman and illegal coup government Ahmadinejad - Khamenei, noted Fjay torture and murder and burning Whole Jewish fascist Hitler in Germany, in southern Tehran سوله Kahrizak Sardar Radan Today is the \ "Yshmn \" means the commander Gshtapvhay felon furnaces Adam holocaust in Germany and Austria can be. Syahchal these events are going on Leader Afarin that such horror can be only with the camps Mqabs·h \ "Dakhav \" and \ "Auschwitz \" in the death camps of Hitler. Sardar Radan in this camp Nfsh \ "Yshmn \", the criminal Nazi leader Khamenei commands to run on the hair the hair brings. One of the victims of the slave John, writes. \ "Arrests in the toilet floor Khvabandnd, military boots on his neck and they said they will be forced to lick the inside it would. In a case that the military refuse to do this, severely beating his superior being and he also had been open. \ "a number of detainees released Posted: سوله a 200-meter machines, without ventilation, few addicts Crack the cream of their body, to long and have long been on the ground beside their recent detainees are kept. سوله except the irritating and unpleasant smell, no air for breathing. That's why prisoners are behind a queue for the tide to be able to turn a moment of self-kill under the door. Sardar Radan each morning (same Yshmn Khamenei) and this place comes to a few people each day Shkhsn detainees the harassment to be severe. Best tool available Radanshlng is headed. Morning when the morning comes boom helicopter, kids prisoner deal to understand that because Lrznd has Radan. One of those arrested Batvm shot to his head low, low vision lose their information but to torture, despite expensive Kahrizak of his situation, did not work for him. Two days before a group of freedom of detention, be transferred to Evin prison and that the individual impacts of torture Batvm expensive, was blind, the way of Evin prison on the other foot

مراسم سالګرد اکبر محمدی برګزار میشود
درود بر همه جانباختګان راه آزادی بویژه جانباختګان جنبش هجده تیرماه کوی دانشګاه تهران و جنبش اخیر مردم ایران
دانشجوی شهید اکبر محمدی که امروز از او بعنوان پیام آور دوستی ، همبستګی و سمبل پایداری و مقاومت در زیر شکنجه ها یاد میشود تا آخرین لحظه عمرش ، دو چیز را همواره آرزو می کرد و زمزمه مینمود، همبستګی مردم و آزادی ایران .
هر چند اکبر محمدی آزادی ایران و مردم ایران را ندید و آګاهانه رخت بر بست و رفت اما خون ریخته شده او دعوتی است برای اتحاد همګانی ، حال که او ، از خون خود ګذشته است چرا ما نتوانیم از اختلافاتی حتی بزرګ بګذریم و به اتحاد همګانی که رمز پیروزی است دست نیابیم ؟!
لذا سالروز شهادت اکبر محمدی از سوی دانشجویان داخل ایران روز ملی مقاومت دانشجویی و از سوی دوستداران او در بیرون از مرز ایران ، روز اتحاد مردمی نامګذاری شده و این روز بعنوان روز مقدس پاس داشته می شود .
باشد که تبسم همیشه بر لبان به یادګار مانده از او در میان مردم ایران که نشان از پیروزی زود هنګام دارد بدرقه راه آزادی آن مردم رنج دیده و شجاع باشد .
بنابراین ، مراسم سالګرد اکبر محمدی دانشجوی شهید کوی دانشګاه تهران به نشانه پیروزی جنبش اخیر مردم ایران با کنسرت هنرمندان برګزار میشود .
مکان : محوطه چمڼ مقابل فدرال بیلدینک لوس آنجلس واقع در ویلشر بلوارد
زمان : یکشنبه ۲ آګست از ساعت ۶ بعدازظهر الی ۱۰ شب
دوستداران اکبر محمدی

Status Unknown concern to Shiva Nzrahary Human Rights Committee on Tuesday, the sixth of August, Shiva Nzrahary in prophecy and said his family announced a short while you call the call will be denied. Shiva Ahari comment after spending 33 days in solitary confinement, 209, 26 July cells and transferred to the mentioned public section during this period only a few successful contact with his family is short. During these conversations, he met with the application sent to the family to this day such a scholar is not possible. Monday morning the mother Nzrahary Shiva, along with other prison, and visit to Evin prison, while delivering money and clothes for him, but the request met with the authorities was met with negative response. Karim Shahrzad, how to request a meeting with her daughter to go to court early to express. Prosecutors him Evin Evin Students also referred him to the court again to lead and finally, the proposal provided the request again next week are. Human Rights Committee also expressed concern Shiva Nzrahary uncertain situation, enjoy the right to meet and contact the family and the deprivation of basic rights of prisoners known that the apparent torture Msadyq announces to white. The committee also demanded the release as soon as possible Nzrahary Shiva and other prisoners thought of all international human rights organizations will also sound with organs and domestic human rights organizations, condemned the removal of Ayzayy conflict with civil society activists, decisive action and effective, especially physical and psychological violence of the detainees and to a gross violation of the rights of prisoners in prisons should take urgent action

A young 20-year-old Sajjad other red Sleeping report and the image received from County Sajjad Doroud in Lorestan province and with his family in this city live in poverty due to the summer family had gone to Tehran to work with the demonstration cousin Company cousin to take in demonstrations of film that I میگن Mybynh people with the mobile Nfrv killing the person killed when میره Mybynh person that prayer I deliver for film cut میشه family funeral to the peak of four million poverty are demanding and help people with money Doroud میشه provide funeral and I are delivered to this family because of fear and lack of Internet knowledge can inform our neighbors do not have family I have gone to Iran for a while I described the matter of language I heard her. Please help this young blood to suppress Nshh. Http://www.youtube.com/watch?v=CDfmGZ1efO0&eurl

Images irritant; last two photos of young lives lost Report Dryaftybh Trtybakhryn photos and images Ghnyan and Shahid Shahid Mostafa Amir Javadi Far

یک جوان دیگر در اثر شکنجه دژخیمان رژیم جان باخت
فعالان حقوق بشر در ایران
خبرگزاری هرانا : حسین اکبری یکی دیگر از جوانانی است که پس از بازداشت شدن توسط نیروهای امنیتی در اعتراض‌های روزهای پس از انتخابات ایران، کشته شده است.
این در حالی است که تا تاریخ 30/4/88 و با پی‌گیری خانواده‌اش از طریق دادگاه انقلاب و بازداشت‌گاه اوین و دیگر بازداشت‌گاه‌های موجود در تهران، هیچ اطلاعی از سرنوشت وی یا محل نگه‌داری‌اش در دست نبود.
در روز 31/4/88 با تماسی که با خانواده‌اش گرفته شد، از آن‌ها خواسته شد تا به بیمارستان امام‌خمینی، برای تحویل گرفتن جسد فرزند خود مراجعه کنند و با مراجعه‌ی آن‌ها مشخص شده است که دلیل کشته شدن وی بر اثر ضربه‌ی مغزی بوده و روی بدن او آثار متعدد باتوم دیده شده است. هم‌چنین تاریخ دقیق شهادت‌اش مشخص نیست.
پیکر وی صبح روز یکشنبه 4/5/88 در قطعه‌ی 219 بهشت زهرا تهران در کنار مادر مرحوم وی به خاک سپرده شد.

Fortieth day commemoration Janbakhtgan and Pakistani troops call in Munich

نام و مشخصات یکی دیگر از جان باختگان قیام مردم
سایت موج آزادی: بر اساس گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» سعيد عباسي، 27 ساله و مجرد، مغازه‌دار در محله‌ی سلسبيل (خیابان رودکی) تهران و خود ساکن محله‌ی پونک بوده که در روز 30 خرداد با اصابت گلوله از ناحیه‌ی سر، در مقابل دیده‌ی پدرش و سایر مغازه‌داران به شهادت رسیده است.
این گزارش حاکی است پیکر او را تنها در ازای دریافت پول و تعهد مبنی بر اینکه هیچ شکایتی از کسی ندارند، تحویل داده‌اند.
در این گزارش همچنین تصریح شده که وقتی برخی مأموران به عنوان دلجویی به منزل خانواده‌ی این شهيد مراجعه می‌کنند، مرگ فرزند آنها را به «اغتشاشگران» نسبت می‌دهند و سپس از این خانواده‌ی داغدیده می‌‌خواهند که نام شهید را به عنوان بسیجی ثبت کند تا از مزاياي خانواده‌ی شهيد بودن استفاده کنند؛ که این درخواست با واکنش شديد والدين این شهيد روبه‌رو می‌شود و آنها مأموران را از خانه بيرون می‌کنند.

Photos irritant tortured body of John Bakhtgan Report a very irritant Khvanndganks·hay your tortured body Akhtrznd Shahid Hossein Hossein Akhtrznd one Azjanbakhtgan Akhyrdrasfhan events, Lnban neighborhood mosque, a person named Mybashdkh Mjrdbvdh is now Vdryn bread is Vrkhanvadh Vkhvahran Vbradransh

عکسهای دلخراش پیکر شکنجه شده یکی از جان باختگان
گزارش یکی از خوانندگان
عکسهای بسیار دلخراش پیکر شکنجه شده ی شهید حسین اخترزند حسین اخترزند، یکی ازجانباختگان حوادث اخیردراصفهان، محله مسجد لنبان، فردی به نام میباشدکه مجردبوده است ودرعین حال نان آورخانواده وخواهران وبرادرانش بوده است.

Russian anti-Iranian slogans; processing grievances and lies Russians DW: Russia was among the first countries to announce the victory of Ahmadinejad, the president recognized. This will cause the opposition forces and human rights organizations against Russia to protest the country's governor said. Russian anti-Iranian slogans and gathering of Iranian Drmqabl Sfartkhanhhay cause discontent in Russia is the country's politicians. Opinion "Dalgha Khatyn Avghlv" analyst Agency "Trnd News" section of English and director of this agency, «Russia because its economic Knargzashtn Rqybhay sanctions that were imposed against Iran and that Iran's economic Ykhtaz market is, is happy ». Khatyn Avghlv believes that the attitude of the statesmen of Russia for transactions related to the country's politicians and political analysis of the situation is Byahmyt. Because in Russia to respect human rights, repression of opposition demonstrations and Nmygzarnd is. Considering the increase Mkhalftayranyha against the policies of Russia, the country's authorities have been forced to react. "Andre Nstyrynkv" Russia's Foreign Ministry spokesman announced that Persian is a domestic issue. He said: «Some Syastma toward Iran based on its intervention in the affairs of this country knows Ghyrsazndh, are upset, but the number of people finger». Russia's Foreign Ministry spokesperson pointed out anti-Russian rhetoric in recent demonstrations in Tehran said: «Despite the protests of public opinion wants Byshtrhmkaryhay The expansion of Russia is the country».

Times of London: flame of anger in public is Vrtr Times of London newspaper report about events in Iran, wrote, deep public anger in the seismic regime of the mullahs and Iran's supreme leader has the power to control the former Blamnaz no. The newspaper wrote, anger unhappy people in flame Vrtr being dusty and discontent in Iran, which has long, may be to strangle the regime. Newspaper Asharq Alavst also wrote, with the clerical regime is facing a severe earthquake that could lead to its overthrow. This regime is a hole of the ship will everyone inside will be drowned. The newspaper wrote, domestic threats reached a dangerous stage separated and if can continue to lead to regime collapse


Report readers; learn from Behrouz Javid Tehrani Nbryd one of the readers of Tehran: you have to apply one of 78 survivors of the July 18 uprising Mr. Behrouz Javid Tehrani is the Nbryd learn. Mr. Behrouz Javid Tehrani to the crime or protect the rights of innocent people in prison in Karaj and Rajaee under unbearable torture being lived. According to the latest news has them now while the foundation Nashayst staff behavior in prison during their visit with family, to the hunger strike were also struck. I do not know how to protect them from, but you're welcome, and tell them about and write to inform all political prisoners in regards to the course that most crime is not clear them or making them file is Nbrdh we learn from. You're welcome help. He are in danger of physical elimination.
Persian ALPHA—Detect language—AlbanianArabicBulgarianCatalanChineseCroatianCzechDanishDutchEnglishEstonianFilipinoFinnishFrenchGalicianGermanGreekHebrewHindiHungarianIndonesianItalianJapaneseKoreanLatvianLithuanianMalteseNorwegianPersian ALPHAPolishPortugueseRomanianRussianSerbianSlovakSlovenianSpanishSwedishThaiTurkishUkrainianVietnamese > English—AlbanianArabicBulgarianCatalanChinese (Simplified)Chinese (Traditional)CroatianCzechDanishDutchEnglishEstonianFilipinoFinnishFrenchGalicianGermanGreekHebrewHindiHungarianIndonesianItalianJapaneseKoreanLatvianLithuanianMalteseNorwegianPersian ALPHAPolishPortugueseRomanianRussianSerbianSlovakSlovenianSpanishSwedishThaiTurkishUkrainianVietnamese swap

نام و چهره این پاسدار جنایتکار را به خاطر بسپارید
سایت موج آزادی: تکان‌دهنده‌ترین گزارش‌ها در این میان به بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک اختصاص دارد که بر اساس گزارش‌های موثق و متعدد، تحت نظارت مستقیم سردار رادان قائم‌مقام فرمانده نیروی انتظامی کل کشور اداره می‌شود و فضایی یکسره قرون وسطایی بر آن حاکم است.
شاهدان عینی و بازداشتی‌های آزاد شده از کهریزک، وضعیت این بازداشتگاه غیر قانونی را این‌گونه توصیف می‌کنند:
در یک سوله‌ی 200 متری بدون وجود دستگاههای تهویه‌ی هوا، چندین معتاد کراکی که امیدی به زنده ماندن آنها نیست و بدن‌هایشان کرم گرفته، دراز به دراز بر روی زمین افتاده‌اند؛ و در کنار آنها، بازداشت شدگان نگهداری می‌شوند. بازداشت‌شده‌ها حدود 100 نفرند که به این محیط غیر بهداشتی با هوای نامطبوع منتقل شده‌اند. آنها صف می کشند تا بتوانند از زیر در، ولو برای دقیقه‌ای از هوای بیرون تنفس کنند.
هر روز صبح سردار رادان به این محل سرکشی می‌کند و خود شخصا هر روز چند نفر از بازداشت شدگان را مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار می‌دهد. بهترین ابزار شکنجه در دست رادان، شلنگ است. وقتی صبح هر روز صدای هلیکوپتر می‌آید، بچه‌ها به خود می‌لرزند و می‌فهمند که رادان آمده.
یکی از بازداشتی‌ها در اثر برخورد باتوم به سرش، کم کم بینایی خود را از دست داد؛ ولی با وجود اطلاع شکنجه‌گران کهریزک از وضعیت وی، او را از این محل غیر بهداشتی خارج نکردند. دو روز قبل از آزادی، بازداشت‌شده‌ها به اوین منتقل می‌شوند و فردی که بینایی خود را از دست داده بود، در اتوبوسی که به سمت اوین در حرکت بود، بر روی پای یکی دیگر از بازداشت شدگان جان می‌سپارد.

دوشنبه


روز شنبه 3 مرداد (25 ژوییه) هزاران ایرانی و غیر ایرانی در سراسر جهان علیه سرکوب گسترده مردم ایران از سوی مزدوران خامنه ای، تظاهرات بزرگی برپا کردند. مردم ایران نیز ساکت ننشستند و به خیابانها آمدند تا حلقه این همبستگی نا گسستنی را کامل کنند.
تظاهرات همبستگی با مردم ایران به ابتکار سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر که از جمله شامل کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، سازمان عفو بین‌الملل، سازمان گزارشگران بدون مرز، دیده‌بان حقوق بشر و فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر می شوند، ترتیب داده شده بود. تلویزیون سی‌ان‌ان از گردهمایی جهانی در حمایت از معترضان ایرانی در ۴۷ شهر اروپایی و بیش از ۴۰ شهر آمریکایی خبر داد. این تظاهرات در سئول، ملبورن، سیدنی و مسکو نیز برپا گردید.
گردهماییهای مزبور که با حضور و حمایت بسیاری از چهره های سرشناس مدافع حقوق بشر همراهی می شد، شعار ها و مطالبات گوناگونی را مطرح می کرد. برخی بر اجرای مقررات و شعارهای از پیش آماده شده اصرار می ورزیدند و برخی بی توجه حرف دل خود را می زدند. با این حال، عصاره این اعتراضات همگی حمایت از مطالبات مردم ایران بود؛ حمایت از مردمی که در همان روز زیر سرکوب و ضرب و شتم و دستگیری مزدوران مجهز به سلاح گرم و سرد، به خیابانها آمده بودند. مردم در میدان ونک و دیگر نقاط دلاورانه فریاد می زدند: "مرگ بر دیکتاتور"، "برادر شهیدم، خون تو پس می گیرم"، "نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم" "رای مرا پس دهید" ... و آخر شب بالای پشت بامها: "هموطن با غیرت، ممنون از حمایت".
همزمان با تظاهرات "روز جهانی همبستگی با مردم ایران، دفاع از حقوق بشر، حقوق شهروندی و آزادی مطبوعات"، ماموران انتظامی، بسیجیها، لباس شخصیها و دیگر مزدوران سرکوب گر این بار با به کار گیری همه ابتکاراتشان از جمله نقاب زدن، تغییر لباس لومپنی به عادی، درآمدن به شکل رانندگان تاکسی و سربازگیری از کودکان - که این خود نیز نقض حقوق بشر به حساب می آید - به خیابانها سرازیر شدند تا آبروی نداشته رژیم به خاطر نقض حقوق بشر را بیشتر بریزند. اگر واکنش رژیم از ذلت و تنگنا نبود، می توانست حیله گرانه مانند روزهای پیش از انتخابات نمایشی تلاش کند چهره کریه خود را با عدم اعمال خشونت حتی برای یک روز پنهان کند.
درود بر ایرانیان آزاده و درود بر همبستگی ملی ایرانیان علیه رژیم استبدادی مذهبی ولایت فقیه. به خاطر بسپاریم تداوم اعتراض، ضامن پیروزی ماست.

Under torture in Evin prison, another young life loss Human Rights Activists Ayranamyr Javadi Langeroodi of a young twenty-four year old who was arrested July 18 protests, has died. Text of Letter from Father Amir Ali Javadi Langeroodi follows: with Hi «We try to send that letter from Evin bell went and they said come Vjgr Son Funeral corner from forensic medicine delivery grant. Need to tell my son on July 18 by the range Amirabad clothes was injured and hospitalized, but recovery after the prison was now the funeral Salham Thvylm are 24 boys. Amyrjvady Langarud sonny boy was called away from the stream political homeland and only love was enough, and the polite boy and head below that Taz·hgy lost her mother and her mother was weepy. Now I should only be Brayash mourning and crying to her mother not to. »Langarud Mr. Ali Javadi


مادر اشکان سهرابی "جواب خون پسرم را چه کسی می دهد؟"

اشکان سهرابی جوانی که در 30 خرداد کشته شد
اشکان سهرابی، جوانی ۲۰ ساله، از دیگر کشته شدگان ناآرامی های پس از انتخابات ایران است. این جوان در ۳۰ خرداد ماه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در بیمارستان جان سپرد.
اشکان سهرابی متولد ۱۳۶۸ و دانشجوی رشته آی تی دانشگاه قزوین بود. زهرا نیک پیما، مادر اشکان، در خصوص روز حادثه می گوید پسرش ساعت هفت و نیم روز ۳۰ خرداد ماه برای دیدار با یک دوست از خانه بیرون رفت و تاکید کرد که پنج دقیقه ای باز می گردد. به گفته خانم نیک پیما فاصله منزل اشکان و دوستش کمتر از پنج دقیقه بوده است.
مادر اشکان افزود: "پسرم به خانه دوستش رفت و هنگام بازگشت از یک ساختمان بلند می زنندش و گلوله به سرخرگ آئورتش خورده بود."
خانم نیک پیما با اشاره به اینکه پس از دیر کردن اشکان، او به داخل خیابان می رود و دوست اشکان را دیده که با صورت خونی به طرف او آمده و به او خبر می دهد که اشکان زخمی شده و به بیمارستان برده شده است.
بشنوید
گفتگو با زهرا نیک پیما، مادر اشکان سهرابی
زهرا نیک پیما ادامه می دهد: "با دایی اشکان به بیمارستان رفتیم، حال اشکان خیلی بد بود. دکترها گفتند که بازگرداندنش جزو محالات است. کادر پزشکی در بیمارستان واحد خون نداشت، حتی درستگاه اکسیژن مناسبی نداشتند. من از میان در نگاه می کردم و با پمپ به او تنفس می دادند. یعنی درست نتوانستند به اشکان برسند، پسرم پس از ۱۰ دقیقه فوت کرد. "
مادر اشکان با تاکید بر اینکه اشکان "فدای پنج دقیقه بیرون رفتنش شد"، می گوید جنازه اشکان را به راحتی در اختیارخانواده قرار نداده اند. او گفت خانواده تنها توانستند بعد از سه روز دوندگی، جنازه اشکان را تحویل بگیرند.
به گفته خانم نیک پیما، "اعلامیه ها و پرچم ها را می کندند و در مراسم بهشت زهرا دوربین فیلمبردای را دزیدند و بردند. تعهد گرفتند که سرو صدا نکنیم و شلوغ نکنیم و جنازه را یک سره به بهشت زهرا ببریم."
او می گوید "اشکان، تنها فرزند پسرم، نقاش بود. کمربند مشکی دان دو تکواندو بود، با این همه قابلیت در عرض پنج دقیقه پسرم را کشتند و تمام شد، هیچ کس هم نیست که پاسخگو باشد. جواب خون بچه من را چه کسی می دهد؟"
اشکان سهرابی در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

Blog; Sohrab arm was broken, we Blog Danshgahbazvy Sohrab was broken, we look in detail on the body with Sohrab Shahid Ghsalkhanh Arabs can see that his left arm has been suffering severe fractures. Humerus separated so that when part of the wrist were taken for washing up here and never with upper arm high curvature of the arm below the left near the body. Also the places of the forearm and wrist some bruising is seen that the fracture is caused by this can be said that:'s testimony before Sohrab Sohrab's mother said that her son was in Evin prison for freedom and even bring him bail . Sohrab's testimony about a first of all on the belief that the range of Sohrab Shahid under torture. Default with this again, because that may Sohrab grows like Mohsen spirit Alamyny drawn under torture and torment and Bazvysh broken .... Died. Thierry on his body and then shaken to torture story Nrvd Lou. This problem can be determined in the future, especially if personal Sohrab be seen alive in prison or to Agrmtly decipherer. The hope that day


محمد کامرانی؛ یکی دیگر از کشته‌شدگان درگیری‌های تهران

محمد کامرانی در اثر جراحات وارده از زندان اوین به بیمارستان لقمان تهران منتقل شده بود
محمد کامرانی، جوان ۱۸ ساله ای که در اعتراضات روز ۱۸ تیر سال ۱۳۸۸ بازداشت شده بود، روز ۲۵ تیر در اثر جراحات وارده، که معلوم نیست در جریان درگیری ها و یا در زندان ایجاد شده، از دنیا رفت.
طبق آمارهای رسمی در درگیری های بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران بیش از بیست نفر کشته اند. اما بعضی از معترضین تعداد کشته شدگان را چند برابر این تعداد می دانند.
یکی از اعضای خانواده آقای کامرانی به بی بی سی فارسی گفت که او در درگیری های روز پنجشنبه ۱۸ تیر در حوالی میدان ولیعصر تهران بازداشت شده است. البته به گفته این عضو خانواده آقای کامرانی، او در حرکات اعتراضی شرکت نداشته و صرفا در حال عبور از خیابان بوده است.
بنا بر گزارش های رسیده از ایران و اظهارات این عضو خانوده محمد کامرانی، او پس از دستگیری به همراه تعداد دیگری از بازداشت شدگان به بازداشتگاهی در کهریزک منتقل شده است.
بعد از چند روز فهرستی از سوی مسئولان زندان اوین از بازداشت شدگان منتقل شده از کهریزک به زندان اوین منتشر شد که نام محمد کامرانی هم در میان آنها وجود داشت.
با پیگیری های خانواده آقای کامرانی به آنها اطلاع دادند که روز چهارشنبه ۲۴ تیر، او از زندان آزاد خواهد شد و هنگامی که خانواده برای تحویل گرفتن او به زندان مراجعه کردند، به آنها گفته شد که به دلیل جراحاتی که به او وارد شده، به بیمارستان لقمان تهران منتقل شده است.
این عضو خانواده آقای کامرانی که خود در بیمارستان لقمان حاضر شده می گوید که در بیمارستان با پیکر نیمه جان محمد کامرانی روبرو شده است. خانواده آقای کامرانی با اصرار و تحت حفاظت ماموران، او را به بیمارستان مهر منتقل می کنند، اما بعد از چند ساعت و علی رغم تلاش پزشکان بیمارستان مهر، محمد کامرانی ۱۸ ساله از دنیا می رود.
پیکر محمد کامرانی، صبح روز شنبه در بهشت زهرای تهران دفن شده است.
پیش از محمد کامرانی نام چند تن دیگر از کشته شدگان این وقایع از جمله ندا آقا سلطان، دانشجوی ۲۷ ساله، سهراب اعرابی، جوان ۱۹ ساله، و یعقوب بروایه، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نمایش در دانشکده هنر ومعماری دانشگاه تهران، در رسانه ها مطرح شده بود.

Student lives lost in the garden today Zahra was buried Investor Newspaper: young student body of 23-year-old in the unrest last July 18 was arrested, yesterday, the forensic Kahrizak was delivered to his family. One person close to the late Amir Javadi far details about the incident said: «Day Amir was arrested July 18. We lost two hours after the news Shdnsh officer he did not until 147 that the police station along with his mobile was called Amir's father and said let's Hospital Firoozgar. Amir is part of the night because of a fracture where the body was in the hospital with the officer and warrant to accompany the hospital Laleh Amir's father was transferred to City West. »He added:« Amir noon Friday 19 July in the hospital discharge delivered by the police officer and security and crime prevention was given and after that no news of the Amir was not given to us, not Negro, not feed him and not even nominally among detainees in Evin prison was not until Saturday 3 by security police in August شهرری contact with his father were to go and said the body Psrtan forensic Kahrizak can deliver. While Amir's body for delivery had been said should tell us before the abduction of lung disease, while it is something impossible because Amir was completely healthy. They also signed the family that the funeral was only attended by family and insiders in the data and not a slogan. »He emphasized:« Finally, handled and delivered to the body yesterday morning (Monday) for the burial ceremony in the garden Zahra go. »

هموطنی از تهران: خودتون رو برای 8 مرداد آماده کنید
یکی از خوانندگان: دیروزمثل روزهای قبل که تجمع اعلام می کردند من هم بطرف صداوسیمارفتم مردم زیادی درحال پیاده روی بودندچون اصلا امکان ایستادن نبودحتی در پارک ملت هم که نشستیم تاعده بیشتری جمع بشویم مامورهای نیروی انتظامی ماراکه حدود چند نفر خانم بودیم متفرق کردندومی گفتنداجتماع بیشتراز3 نفرممنوع است.در زمان برگشت دونفرلباس شخصی پسری را داخل ماشین ون نیروی انتظامی بردندوشروع به کتک زدنش کردنداولی وبعددومی لباس شخصی درحال خارج شدن از ماشین درقسمت پشت کمرش اسلحه پنهان کرده بود برای من جای تعجب بودچون بیشترماموران نیروی انتظامی فقط باتوم داشتند ولی لباس شخصی هااسلحه،بهمین خاطرازدومامور سئوال کردم که چراانها اسلحه دارند وشما باتوم درصورتیکه باید برعکس باشه و از نگاه مامورها میشد فهمید که چقدر از این لباس شخصی نفرت دارندفقط اظهارتاسف میکردندوبعدازشون خواهش کردیم بالباس شخصی هاصحبت کنندواون جوان روآزادکنندولی مامورهاازلباس شخصی ها حساب میبردندوآنهارا موجوداتی کثیف خطاب می کردنددوباره بالباس شخصی ها صحبت کردیم حتی خانمی که بامابود میخواست بدست وپای ان لباس شخصی بیشرف بیفته ولی اینقدراشغال وکثیف بودندکه به حرف هیچکس گوش نکردندوان جوان رو اخلالگر معرفی کردند.حال وظیفه ما چیست؟ ما وظیفه داریم در این تجمعات بیشتر شرکت کنیم مردم خواهش میکنم نترسیدهرچقدرما بیشتر باشیم این رژیم بیشتروحشت زده میشه خواهش میکنم برای 8 مرداد خودتون رو آماده کنیدحتما شرکت کنیدما نیاز به حمایت همه مردم داریم تا ایرانی آزاد داشته باشیم. تاآزادی ایران راهی نیست


مراسم ختم روح الامینی 'برای پرهیز از خشونت' لغو شد

پیکر محسن روح الامینی روز جمعه تحویل خانواده وی شد
مراسم ختم محسن روح الامینی از قربانیان خشونت های پس از انتخابات ایران که قرار بود روز یکشنبه در مسجد بلال در کنار مرکز صدا و سیمای ایران برگزار شود لغو شد.
این تصمیم پس از آن صورت گرفت که بسیاری از معترضان به نتایج انتخابات خواستار شرکت در مراسم ختم وی شده بودند.
به گزارش وبسایت رادیو و تلویزیون ایران عبدالحسین روح الامینی، پدر محسن روح الامینی، در بیانیه ای به نمایندگی از خانواده اش نوشت "برای حفظ امنیت و آرامش مردم و پرهیز از هرگونه خشونت از برگزاری مراسم یادبود" صرف نظر شده است.
با این حال ویدئوهایی که روز یکشنبه در سایت اینترنتی یوتیوب منتشر شد حاکی از تجمع و سردادن شعارهای "مرگ بر دیکتاتور" از سوی گروه های کوچکی از معترضان به نتایج انتخابات در خیابان ولیعصر تهران در اطراف صدا و سیما بود. بی بی سی به علت محدودیت های شدید خبری که دولت ایران اعمال کرده قادر به تایید مستقل این خبرها نیست.
عبدالحسین روح الامینی مدیر انستیتو پاستور ایران در دوران انتخابات ریاست جمهوری ایران از مشاوران محسن رضایی بود و به همین دلیل مرگ فرزند وی در جریان خشونت های پس از انتخابات باعث شگفتی حتی در میان برخی مقامات جمهوری اسلامی شده است.
عزت الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیمای ایران از جمله افرادی است که در گذشت فرزند او را در رسانه ها تسلیت گفته است.
محسن روح الامینی، 25 ساله، در تجمعات روز هجدهم تیر در حوالی منزل خود در خیابان نصرت تهران بازداشت شده بود.
اما با وجود آنکه مسئولان نهادهای جمهوری اسلامی از آزادی قریب الوقوع او خبر می دادند، جسد وی روز جمعه به خانواده اش تحویل داده شد. مشخص نیست که محسن روح الامینی در کدام زمان و مکان، و در اثر چه مسئله ای جان خود را از دست داده است.
عبدالحسین روح الامینی در بیانیه ای که یکشنبه منتشر کرد از همه "طیف های مختلف" در ابراز همدردی با خانواده اش قدردانی کرد و گفت پی گیر مرگ فرزندش خواهد بود
او نوشت: ".... بدینوسیله از محبت ها و الطاف صمیمانه مردم فهیم و دلسوز، مسئولان محترم نظام، نخبگان و اساتید محترم دانشگاه و فعالان سیاسی-اجتماعی از طیف های مختلف در اظهار همدردی و مشارکت در مصیبت فرزند دلبندمان زنده یاد محسن روح الامینی نجفت آبادی تشکر و قدردانی می نماییم و با توجه به برخی اطلاعات واصله مبنی بر احتمال بروز التهاب و ناآرامی در مجلس بزرگداشت امروز یکشنبه و فقط به دلیل حفظ امنیت و آرامش مردم و پرهیز از خشونت از برگزاری این مراسم صرف نظر می کنیم."
او افزود: "بدیهی است اینجانت و خانواده ام با کمک سایر دوستان متعهد و انقلابی مصمم به پی گیری جدی برای روشن شدن تمامی ابعاد این حادثه ناگوار و اصلاح برخی شیوه های ناکارآمد از طرق قانونی خواهیم بود. همدردی و اظهار محبت های شما همراهان، که به طرق مختلف و به ویژه به صورت مکتوب واصل می شود حاکی از شکل گیری و برگزاری یک جلسه ختم مجازی باشکوه و پر از معنویت و راهگشا برای آینده کشور است."

پوستر؛ هشت مرداد چهلمین روز جان باختگان راه آزادی
روز پنج شنبه هشتم مردادماه چهلمین روز جان باختگان قیام مردم ایران است. مادر ندا و سایر مادران عزادار روز پنجشنبه بر مزار عزیزانشان خواهند بود. همچنین قرار است مراسمی در خیابان امیر آباد و در محل زندگی ندا برگزار شود.

بازداشت نزدیک به 50 تن از مردم ارومیه توسط نیروهای رژیم
کردستان میدیا: به دنبال درگیری‎های چند روز اخیر میان مردم ارومیه و نیروهای رژیم، روز جمعه دوم خردادماه، این نیروها با یورش به محله‎های ترزیلو، فرهنگیان، شهرک ولیعصر و دانشگاه، نزدیک به 50 نفر را بازداشت نمودند.خبرگزاری کردستان در این زمینه گزارش داد، این عده پس از بازداشت به مکان نامعلومی انتقال یافتند.همچنین نیروهای رژیم در چندین نقطه از شهر ارومیه، مکان‎های بازرسی دایر نموده‎اند و اتومبیل‎های مردم به‎ویژه کردها را بازرسی نموده و شب‎ها نیز با استقرار "ایست بازرسی" در جاده‎ی "انهر" به اذیت و آزار کردها می‎پردازند. این وضعیت تا لحظه‎ی مخابره‎ی این گزارش ادامه داشته است.گفتنی است، نیروهای رژیم، روز 29 تیرماه، در شهرک ولیعصر ارومیه با استفاده از نارنجک و گاز اشک‎آور منزل شخصی به نام خلیل را مورد هجوم قرار دادند که بر اثر این هجوم، نامبرده به همراه پسر 9 ساله‎اش به قتل رسید. مردم ارومیه با مشاهده این جنایت رژیم، به مقابله با نیروهای رژیم برخاستند. بر اثر درگیری میان مردم و مأموران رژیم، دو تن از افراد

Another murder of a student under torture in prison E'temaad: One of the Industrial Management University students died in Qazvin. Amir Javadi family far during the assembly was arrested last July 18 has been informed this morning at 9, he delivered the body to take. His 18 days in July due to fracture of the nose and was taken to hospital after initial treatment was arrested.

Human rights violations; request for further sanctions regime Aftab Yazd newspaper: One of the conservative opposition party officials demanded the British to further sanctions against Iran. Bhgzarsh Reuters, William Hyg claimed: the international community must continue because both Iran's nuclear program and violate human rights in the country to sanctions. He added: Zimbabwe and Myanmar on human rights violations as well as extensive and includes Therefore international community must more sanctions against these countries Amalknd.

نقض حقوق بشر در ایران در كانون توجه جهانيان
فعالان حقوق بشر در ایران
عده زیادی از فعالان و سازمانهای مدافع حقوق بشر بطور هماهنگ روز جاری مورخ سوم مردادماه را بعنوان روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران سازماندهی کرده اند.هماهنگ کنندگان این برنامه که تظاهرات و تجمعاتی را در اقصی نقاط دنیا بعنوان بعد عملی این روز در نظر گرفته اند، هدف خود را ابراز همبستگی جهانی با جنبش حقوق شهروندی مردم در ایران بر چهار اصل به قرار ذیل اعلام داشته اند :1. جامعه مدنی جهانی و دولتها این موضوع را که حقوق بشر مردم ایران یک دغدغه جهانی است، تائید می کند و تاکید می کند که سازمان ملل متحد باید برای بررسی وضعیت وخیم و نقض سیستماتیک حقوق بشر، از جمله وضعیت زندانیان، تعداد بسیار زیاد ناپدیدشدگان، کشتارها و شکنجه هئیتی را فورا به ایران اعزام کند.2. همه زندانیان عقیدتی وسیاسی از جمله روزنامه نگاران، دانشجویان و فعالان جامعه مدنی باید بدون قید و شرط و فورا آزاد شوند.3. به خشونت های دولتی و مورد حمایت دولت باید پایان داده شود و دولت برای جنایاتی که اتفاق افتاده باید پاسخگو باشد و مجازات اعدام انجام نشود.4. آزادی تجمع، آزادی بیان و آزادی مطبوعات که در قانون اساسی ایران تضمین شده و از الزامات بین المللی ایران تحت پیمان ها و میثاق های بین المللی است، باید تامین شود.حقوق بشر بر خلاف سیاست، قاعده ای جهانشمول و فرامرزی است که حمایت و ابقا آن میتواند به استناد اصل 28 اعلامیه جهانی حقوق بشر، وظیفه و دغدغه هر وجدان بیداری در هر نقطه دنیا باشد. مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ضمن بزرگداشت این روز حسب وظیفه و بر اساس مشی انسانی خود لازم می داند با بهره گیری از تمامی توان در هر چه منسجم و متحد برگزار شدن این برنامه بکوشد.این مجموعه معتقد است بهبود وضعیت حقوق بشر و تن دادن حکومت ایران به رعایت آن مهم تنها در زمانی صورت خواهد پذیرفت که حاکمیت ایران از تضییع حقوق بشر دچار هزینه شود. بنابراین مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اعتراضات روز جاری را مبتنی بر رویه پرهزینه کردن نقض حقوق بشر و بالطبع وادار ساختن حکومت ایران به رعایت این حقوق ارزیابی کرده و حمایت قاطع خود را از آن اعلام می دارد.مجموعه همچنین معتقد است، اجماع جهانی در موضوع حقوق بشر در ایران علاوه بر تنویر افکار عمومی دنیا نسبت به وضعیت اسفناک حقوق بشر در ایران، موجبات حمایت از چندین هزار زندانی عقیدتی و صدها کشته و زخمی خاصه حوادث اخیر ایران را بعنوان قربانیان نقض حقوق بشر در پی خواهد داشت.مجموعه فعالان حفوق بشر در ایران ضمن اینکه از تمامی اعضا و همراهان خود در اقصی نقاط دنیا می خواهد به برنامه های اعتراضی این روز بپیوندند سایر کنشگران و مدافعان حقوق بشر را نیز به همراهی و حمایت از این اقدام فراگروهی و انسانی فرا می خواند.
سوم مردادماه 1388

AP: 80 city world demonstrations against repression in Iran Associated Press news agency wrote in a report in پى call Amnesty International and several other national and international human rights, today Saturday 25 July, more than 80 city world series of demonstration protesting against repression in Iran to be held. Amnesty International, the organization Reporters Without Borders, International Confederation of Human Rights of other human rights organizations have announced coordinated actions on Saturday to protest the arrest of demonstrators and human rights violations in Iran in dozens of demonstrations in the world will.

جمعه



اوج وحشیگری، رذالت و ددمنشی رژیم اسلامی
روزنامه جروزالم پست گزارشی تکان دهنده از تجاوز به دختران زندانی در زندانهای رژيم را منتشر کرده که اوج وحشیگری، رذالت و ددمنشی رژيم اسلامی را نشان می دهد. ****
تجاوز به دختران قبل از اعدام اورشلیم پست, ٢ امرداد ١٣٨٨
شهرزادنیوز: در مصاحبه‌ای شوک‌آور و غیر مترقبه که وحشی‌گری نظام مذهبی علی خامنه‌ای رهبر رژیم ایران را آشکار می‌سازد، یکی از اعضای بسیج به گزارشگر ما از نقش خود در سرکوب تظاهرات خیابانی مخالفان در هفته‌های اخیر صحبت کرد.
او هم‌چنین جزئیات کارهای خود را در این نیرو، از جمله مشارکت اجباری در تجاوز به دختران جوان ایرانی در شب قبل از اعدام، فاش ساخت.
این گفتگو، تلفنی و به صورت ناشناس انجام شده است. فرد رابط نیز منبع قابل موثقی است که هویت او را نمی‌توان فاش ساخت.
نیروی داوطلبانه بسیج که در سال 1979 با نام "ارتش مردمی" توسط روح الله خمینی پایه گذاشته شد، تحت نظر سپاه پاسداران قرار دارد و به شدت به جانشین خمینی، خامنه‌ای، وفادار می‌باشد.
این عضو بسیج که متأهل و دارای فرزند است، کمی پس از آزادی‌اش از زندان به مصاحبه پرداخت. او به "جرم" آزادی یک پسر 13 ساله و یک دختر 15 ساله که طی اعتراضات پس از انتخابات دستگیر شده بودند، بازداشت شده بود.
وی می‌گوید: "تعداد زیادی از اعضای پلیس و نیروهای امنیتی هم بازداشت شده بودند، زیرا با تظاهرکنندگان خیابانی با ملایمت برخورد کرده بودند یا بدون مشورت با مقام بالاتر، آن‌ها را آزاد کرده بودند."
او بخش زیادی از خشونت‌های اعمال شده توسط دستگاه امنیتی ایران علیه مخالفان را به گردن "نیروهای امنیتی وارداتی" – جوانان 14، 15 ساله‌ای – انداخت که از روستاهای کوچک به شهرهای بزرگ‌تر و محل تجمعات معترضان آورده شده‌اند.
او گفت: "به این جوانان 15 ساله چنان قدرتی داده می‌شود که متأسفانه باید بگویم از آن سوء استفاده می‌کنند. این بچه‌ها هر کاری که دوست دارند می‌کنند – مردم را مجبور می‌کنند کیف پولشان را خالی کنند، هر چه بخواهند از مغازه‌ها برمی‌دارند بی آن که پولش را بپردازند و دختران جوان را دستمالی می‌کنند. این دختران از ترس آرام می‌مانند و می‌گذارند هر کاری که بسیجی‌ها دلشان می‌خواهد با آن‌ها بکنند."
این نوجوانان و "لباس شخصی‌ها" هستند که به اسم رژیم، بیش‌تر این جنایت‌ها را مرتکب می شوند.
از او درباره نقش‌اش در سرکوب وحشیانه مخالفان پرسیده شد و این که آیا مردم را کتک زده است و آیا پشیمان است. او در پاسخ چنین طفره رفت: "من به تظاهرات‌کنندگان حمله نکرده ام – تازه اگر هم کرده باشم، دستورات را اجرا کرده ام. پشیمان نیستم." و ادامه داد: "به جز از دوران نوجوانی‌ام که زندانبان بودم."
او می‌گوید مادرش او را به بسیج برده است.
"در شانزده سالگی مادرم مرا به یکی از پایگاه‌های بسیج برد و التماس کرد تا مرا زیر بال و پر خودشان بگیرند، چون هیچ کس را نداشتم و آینده‌ای پیش رویم نبود. پدرم در جنگ عراق شهید شده بود و مادرم نمی‌خواست که معتاد یا لات خیابانی بشوم. چاره‌ای نداشتم."
می‌گوید خیلی زود در بسیج به مقام بالایی رسیده است و "مافوق‌هایم چنان از من راضی بودند که در 18 سالگی به من این "افتخار" داده شد که با دختران اعدامی، پیش از اعدام ازدواج کنم."
به گفته وی، در جمهوری اسلامی، اعدام دختران باکره، هر جرمی که مرتکب شده باشند، غیر قانونی است. بنابراین در شب پیش از اعدام، مراسم "ازدواج" انجام می‌گیرد؛ یعنی دختر باکره مجبور می‌شود تا با یکی از زندانبانان رابطه جنسی داشته باشد، در واقع "شوهرش" به او تجاوز می‌کند.
او می‌گوید: "از این کار پشیمانم.، با آن که ازدواج قانونی بود."
پس اگر "قانونی" بود، چرا پشیمانی؟
"چون می‌دیدم که این دختران از شب "عروسی" بیش‌تر از اعدام صبح روز بعد، می‌ترسیدند. و همیشه مقاومت می‌کردند، به طوری که مجبور می‌شدیم در غذایشان قرص بریزیم. صبح که دختر بلند می‌شد، دیگر اثری از حیات در او دیده نمی‌شد، مثل این که آماده یا خواستار مرگ بود."
"یادم می‌آید که پس از تجاوز صدای گریه و فریادشان را می‌شنیدم." او هیچ وقت فراموش نمی‌کند که چطور یکی از این دختران به صورتش و گردنش چنگ ‌انداخت. او تمام بدنش را زخمی کرده بود."
دوباره به وقایع هفته‌های اخیر برمی‌گردیم و به تصمیم او مبنی بر آزادی دو نوجوان زندانی. او می‌گوید "صادقانه" نمی‌داند چرا آن‌ها را آزاد کرده است، تصمیمی که به دستگیری خودش منجر شد. "اما به گمانم چون خیلی جوان بودند. آن‌ها شبیه بچه‌ها بودند و می‌دانستم اگر آزاد نشوند، چه بر سرشان می‌آید."
می‌گوید پسر در "13 سالگی و دختر در 9 سالگی بالغ و مسئول اعمالش است" و "آزادی دختر 15 ساله واقعا مرا به دردسر انداخت."
می‌گوید موقع بازداشت شکنجه نشده و درست و حسابی هم بازجویی نشده است. "فقط در یک اتاق کوچک تنها زندانی بودم. تنهایی سخت است. بنابراین بیش‌تر اوقات دعا می‌کردم و به زن و بچه‌هایم فکر می‌کردم."


زهرا رهنورد اتهامات علیه برادرش را تکذیب کرد
زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی یکی از نامزدهای معترض به انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ادعاهای منتشر شده علیه برادرش را رد کرده و گفته است که علیه "پرونده سازان" اقدام قانونی خواهد کرد.
به گزارش وبسایت قلم نیوز، خانم رهنورد روز پنجشنبه اول مرداد (۲۳ ژوئیه) گفته است که برادرش شاهپور کاظمی بیش از یک ماه پیش بازداشت شده، اما از آنجا که چهره ای سیاسی نیست، تصور می شده که به زودی آزاد خواهد شد.
اما اخیرا چهره ها و رسانه های مخالف جناح اصلاح طلب اتهاماتی را علیه آقای کاظمی مطرح کرده اند.
الیاس نادران، نماینده مجلس شورای اسلامی از جناح اصولگرا، پس از آنکه اکبر هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران خواستار آزادی بازداشت شدگان اخیر شد، در نامه ای به او نوشت: "اگر برادر همسر یکی از سردمداران جریان آشوب، مدیریت بخشی از اغتشاشات را به عهده داشت و از ۱۰ سال پیش با خانمی که سابقه نفاق داشته، در خانه تیمی دستگیر شده و اعتراف کرده است که توسط او بخشی از آشوب ها مدیریت شده و سفرهای متعدد در سال های اخیر به آمریکا داشته و حتی برای سهولت در رفت و آمد گرین کارت دریافت کرده، باید آزاد شود؟"
پس از انتشار این نامه، روزنامه "جوان" که نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شناخته می شود، نوشت که منظور آقای نادران، شاهپور کاظمی، برادر خانم رهنورد بوده که "از بدهکاران سیستم بانکی کشور می باشد".
اکنون خانم رهنورد می گوید: "اعلام می کنم که اگر از مهندس کاظمی به زور اقرار بگیرند یا صدها برگ بر ضد او چاپ کنند و ارائه دهند، نه من و نه ملت اینها را باور نخواهند کرد".
نام اصلی خانم رهنورد "زهره کاظمی" است، اما او که پیش از انقلاب با نام مستعار "زهرا رهنورد" به انتقاد از حکومت محمدرضا شاه پهلوی می پرداخته، پس از انقلاب هم این نام را حفظ کرده و به نام زهرا رهنورد شناخته شده است.
خانم رهنورد برادر خود را مردی ۶۲ ساله و یکی از "متخصصان صاحب نام و برجسته مخابراتی کشور" معرفی کرده است که سه فرزند، عروس، داماد و نوه دارد و برای معالجه همسرش و "انتقال دانش و فناوری های نوین مخابراتی" به خارج از ایران تردد می کرده است.
او می گوید: "داشتن گرین کارت فاقد عنوان مجرمانه است، مگر اینکه عده ای بخواهند از آن برای پرونده سازی استفاده کنند".
خانم رهنورد با اشاره به گفته های آقای نادران، پرسیده است که یک نماینده مجلس با چه مجوزی به اطلاعات مربوط به تحقیقات قضایی و نوع اتهام افراد دسترسی داشته و "با وجود محرمانه بودن تحقیقات"، آن "اکاذیب" را منتشر کرده است؟
او نوشته است: "سکوت من در این مدت بر این مبنا بوده که تصور می کردم برادرم به عنوان فردی که علاقه مند به سرنوشت کشور است به زودی آزاد خواهد شد و دلیلی ندیدم برای او امتیاز خاصی قائل شوم. اما اکنون شاهد کلید خوردن یک پروژه غیراخلاقی و غیرقانونی هستم که طبعا از مجاری قانونی و مراجع ذیربط پیگیری خواهم کرد".

Torture prisoners for confessions of false site wave of freedom: therefore a source of reliable information, MR Jlayypvr, Legal and responsible support for Khatami and scanning Mousavi «Third Wave» Atrafgyry sinister project in line pressure is severely. This reliable source has revealed that due to lack Jlayypvr loose sentence to answer questions from interrogators and refused to accept charges from contact with family still banned and has been under severe pressure. This reliable source who asked his name not be revealed continuity efforts Hostel interrogators get false Atrafhay has sent the recent detainees.


زیارت قبول حاج آقاحال و احوال چطوره؟چه سعادتی که شمارو در لندن در فروشگاه primark زیارت می‌کنیم!چقدر این مانتو و روسری به حاج خانوم میاد ماشالله، حیف که تو ایران مجبورا چادر سرشون کنن! آخه ظاهراً مردای انگلیسی می‌تونن ایشونو بدون چادر ببینن ولی‌ مردای ایرانی نه!راستی‌ نمیدونم چرا با زیارت شما در اینجا بد جوری یاد شعار مرگ بر انگلیس افتادم که این همه سال با هم تکرارش کردیم، لابد اونم فقط مال توی ایرانه، مگه نه؟!

Mohammad Mostafa'i: woman stoned threshold Tabriz Blog defense without Dfamhmd Mostafa'i (a lawyer and human rights) Friday August 1388 Sakineh Mohammadi second term of four years the central prison of Tabriz to take over his dispute with his wife for years and have reasons, including poverty and lack of attention to his wife with a man asked to communicate with and after a while on Molla trial is being subject. On 25/2/1385 Branch 101 Osku criminal court in the Eastern Azerbaijan suit No. 27/2/85 -114 to charge those having liaison with Mr. Nasser Ali tolerate and ninety-nine lashes punished condemning plans. Sentence, after the finality of Enforcement and penalties set forth in one suit, is executed. On 19/6/1385, while the judgments issued by the above mentioned credit Mkhtvmh matter was found, the Sixth Criminal Court Branch East Azerbaijan, again While first-degree murder case to examine the late Abraham Qadrzadh be charged the alleged adultery Sakineh knowledge and without evidence to prove claims about his guilt on this charge in accordance with Article 83, after the Islamic Penal Code should suffice. Despite the denial of the crime Sakineh adultery in the last hearing and defend his statement that all contents of previous sessions of interrogation and asked to lie as the other accused is Ali foot case hearing is set. Said that many people have adultery. Elm Court, citing the judge only, without a clear direction and is well-founded judgments and out documented Sakineh Mohammadi stoning to death should be issued. Based on a fundamental and hearing the judges comments minorities sentenced to stoning in this case: - According to Ms. Sakineh Mohammadi suit 27/2/85-114 Branch No. 101 Osku criminal charges of having a liaison tolerance has been sentenced to 99 lashes and not violated when the sentence can not be re-prosecuted Ms. Mohammadi and other words will not be one person to a crime because the prosecution and once again, if proof was prosecuted defendant and the prosecution of this case does not justify legal . Two of the branch names of advisors and Gentlemen Kazemi Hmdalhy opinion of innocence and had expressly delegated to announce that: «in case of adultery a crime because no proof and gnomon

اونایی که یادشونه زمان جنگ وقتی عملیاتی بود چند روز بعدش یواش یواش جنازه بچه هایی که شهید شده بودند به شهرها می اومد و تشیع جنازه ها شروع می شد. الان هم فضا مثل همون روزهاست. آهسته آهسته جنازه بچه هایی که در جنگ با بعثی های خامنه ای شهید شده اند داره میاد بیرون. از همه قشر هم هست درست مثل زمان جنگ. بچه جنوب شهر شمال شهر بچه مسئول بچه کارگر.شباهت دیگر اینه که بعثی های عراقی رابطه خوبی با شوروی داشتند و بچه های جنگ رو با سلاح هایی که از اونجا خریده بودند می کشتند بعثی های خامنه ای هم با سلاح و تاکتیک هایی که از روسیه یاد گرفتند دارند بچه ها رو می کشند.این خودش بزرگترین نشانه سقوط محسوب میشه. برای روحانی شیعه متاسفم که در صد و پنجاه سال اخیر همیشه ضد این همسایه شمالی بود ولی الان به یمن خامنه ای کثیف به نوکری این کمونیست های سابق نایل شده. سقوط از این بالاتر ممکنه؟مهم نیست که همین الان خیلی از فعالان ضد استبداد از روحانیون شریف هستند. مهم اینه که نهاد روحانیت و نهاد مرجعیت این کشته ها رو می بینه و دم نمیزنه.

چهارشنبه


Mr. Mohammad Ali Dadkhah a prominent human rights lawyer and one of the founding members of the Defenders of Human Rights Center is a political prisoner in Iran and so far there is no information about his condition.
Amir Raeisian his defense attorney stated in his interview with Harana Press:
According to some of the reports, he is detained and held in Section 209 of Evin Prison.
Amir Raeisian along with five other colleagues Farideh Gheirat, Mohammad Mostafaei, Sara Sabaghian, Bahareh Davalou and Maryam Kian Ersi are his defense attorneys. Raeisian stated: Dadkhah was arrested with a number of other lawyers at his office in Raad Legal Institution on July 8th by security officers in a police raid.
After their arrest, they were all transferred to Niloufar Police Station and they were all released on the same day except for Mr. Dadkhah. So far there is no information about Dadkhah’s condition and no authority in Iran has taken the responsibility for his detention.
Raeisian added: At the time of his arrest, His office was searched thoroughly and all of the existing files were taken. Following this event, with permission of Revolutionary Court's Prosecutor’s Office, the files belonging to Law students and trainees as well as his colleagues’ documents were returned to them. It is important to mention that the building lock where the arrests took place has been changed in order to prevent the presence of other colleague lawyers in that location considering the fact that there was no order to seal the building.
According to Raeisian, Mr. Dadkhah has a medical illness and consequently there is concern about his physical health in the prison.
Seyed Mohammad Ali Dadkhah is a prominent lawyer in human rights and preservation of cultural heritage. He has provided legal representation for a number of cases related to 4000 students as well as cases related to preservation of historical sites including restitution of Jahan Nama Tower in Naqshe-e Jahaan Square situated at the center of Isfahan city in Iran. This square is an important historical site and one of UNESCO's World Heritage Sites. The square is surrounded by buildings from the Safavid era. Another example was preservation of Pasargad Archeological site from flooding the Sivan Dam. If the construction of this dam had taken place, it could flood the ancient archeological sites of Bolaghi Gorge and Pasargad Plains where the mausoleum of Cyrus the Great - the author of the first declaration of Human Rights in mankind's history was situated. Mr. Dadkhah also represented a legal case against construction of railroad in proximity of another historical site called Naghshe Rostam.
Naqsh-e Rustam is an archaeological site located about 12 km northwest of Persepolis, in Fars province, Iran. The oldest relief at Naqsh-i Rustam is severely damaged and dates to c. 1000 BCE.
Raad Legal Institute owned by Mohammad Ali Dadkhah has trained more than 120 law students since its establishment in 1975. It should be mentioned that this Institute has legally represented a great number of politcal, civil and cultural heritage cases on a pro bono basis and free of charge.

Statue call for San Francisco Municipality half-length call for council Aslatr Qasltan made Paula San Fransyskvsayt Day

حزب الله لبنان و لباس شخصيهاي تهران
بعضي از منابع از به كارگيري شبه نظاميان حزب الله لبنان براي سركوب معترضان خبر داده اند
بي بي سي : در هفته هاي اخير كه برخورد پليس ضدشورش و افراد موسوم به لباس شخصي به معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهوري ايران جريان داشت، شايعه اي بر سر زبانها و در سايتهاي اينترنتي راه افتاد كه افرادي عرب زبان كه احتمالاً يا از حزب الله لبنانند يا از فلسطينيان عضو جنبش حماس، در برخورد با معترضان شركت دارند.
تصاوير ويدئويي در سايت اينترنتي يوتيوب منتشر شد كه در آن فردي مي گفت نفرات پليس ضدشورش كه به مجتمع مسكوني محل اقامت او حمله كرده اند لهجه عربي داشتند يا در يكي ديگر از اين ويدئوها، از موتورسواران پليس ضدشورش كلماتي به زبان عربي شنيده مي شد.
البته در كشوري كه مردمانش زبان فارسي را با انواع لهجه هاي گوناگون، از جمله لهجه عربي صحبت مي كنند، اينها را نمي شد دليلي بر حضور عربهاي هوادار حكومت ايران ميان نفرات پليس ضدشورش يا لباس شخصيها قلمداد كرد.
اما سايت متعلق به يكي از اعضاي سابق گروههاي فشار هوادار محافظه كاران در ايران تصاويري از يكي از افراد شناخته شده و مهم حزب الله لبنان چاپ كرد كه در تهران و هنگام حمله به ستاد انتخاباتي ميرحسين موسوي در قيطريه شميران گرفته شده بود.
افرادي از حزب الله لبنان، با ديدن اين تصاوير، شخص مورد نظر را شناسايي و اصالت عكسها را تأييد كردند.
همچنين در تصاوير ويدئويي كه از حمله به ستاد ميرحسين موسوي پخش شد باز هم اين فرد بوضوح به چشم مي خورد.
اما باز هم نمي توان به صرف حضور اين فرد در حمله به ستاد ميرحسين موسوي، حكم صادر كرد كه حزب الله لبنان در سركوب تظاهركنندگان ايراني و حمله به اصلاح طلبان و هوادارانشان نقشي سازمان يافته ايفا كرده است.
اسعد حيدر، نويسنده و روزنامه نگار سرشناس لبناني كه سي سال پيش گزارشگر انقلاب ايران بوده و در جريان حوادث پس از انتخابات ايران نيز در تهران حضور داشته و درباره اين حوادث نوشته است مي گويد در زمان انقلاب نيز گفته مي شد كه آيت الله خميني، افرادي از جنبش فلسطيني فتح را به ايران فرستاده تا در مقابل ارتش ايران كه تظاهرات را سركوب مي كردند بايستند اما بعدها معلوم شد كه اين "فلسطينيها" كسي نبوده اند جز ايرانياني كه در اردوگاههاي جنبش فتح آموزش ديده بودند، افرادي همچون محسن رفيقدوست، مصطفي چمران و محمدصالح الحسيني.

اطلاعات تازه در مورد كشته شدن مسعود هاشم زاده در روز ۳۰ خرداد
مسعود هاشم زاده از كشته شدگان حوادث اخير
مسعود هاشم زاده، جوان ۲۷ ساله اي است كه در ناآرامي هاي ۳۰ خرداد ماه در محدود خيابان شادمان و نصرت در تهران به ضرب گلوله اي كشته شد. ميلاد هاشم زاده برادر كوچكتر مسعود مي گويد زمان مرگ مسعود فقط پدرش و او در تهران بودند و بقيه خانواده در شمال زادگاه پدري مسعود به سر مي بردند.
به اين ترتيب مسعود هاشم زاده يكي ديگر از كشته شدگان ناآرامي هاي بعد از انتخابات رياست جمهوري در ايران است كه نام و شيوه كشته شدنش در رسانه ها مطرح مي شود. پيش از اين ندا آقاسلطان، سهراب اعرابي، يعقوب بروايه و محمد كامراني از جمله كشته شدگان حوادث اخير بودند كه نامشان در رسانه ها مطرح مي شود.
ميلاد با اشاره به اينكه مسعود ساعت شش بعداز ظهر روز ۳۰ خرداد براي ديدار با يكي از دوستانش در اطراف منزل به خيابان شادمان مراجعه كرده بود، مي گويد: "زماني كه به خانه رسيدم پدرم تنها بود و من قبل از رسيدن به خانه درگيري ها و شلوغي ها را ديده بودم، نگران شدم و به سوي خانه دوستش رفتم، به چهار راه نصرت داخل خيابان شادمان كه رسيدم ديدم صداي تير مي آيد و يك سري تير خورده اند."
به گفته آقاي هاشم زاده درمانگاهي در آن محل وجود داشت كه مجروحان و زخمي ها را به آنجا مي بردند. برادر كوچك مسعود هاشم زاده ادامه مي دهد: "زماني كه به درمانگاه رسيدم از روي ساعت، انگشتر و لباس مسعود، او را شناختم و از ديدن صحنه جا خوردم."
از آنجايي كه اقوام درجه يك مسعود هاشم زاده در تهران نبودند، قرار بر اين مي شود كه پيكر او را به زادگاهش در شمال ايران در اطراف رشت منتقل كنند. ميلاد هاشم زاده با اشاره به درگيري هاي زيادي كه در آن زمان در تهران بوده است مي گويد: "دنبال آمبولانس ولي اصلا آمبولانسي براي انتقال مسعود نبود. در اين رفت و آمدها پسر صاحبخانه گفت كه او با ماشين شخصي اش به شهرستان مي برد. دكتري هم كه آنجا بود گفت براي انتقال به شهرستان گواهي فوت مي نويسد."
ميلاد هاشم زاده و پسر صاحبخانه با ماشين شخصي پيكر مسعود را به شهرستاني در حوالي رشت مي برند، آقاي هاشم زاده اضافه كرد:" ساعت پنج و نيم صبح يك شنبه به زادگاه خود سمت رشت رسيديم. شبانه برادر و پسر خاله هايم را در جريان گذاشتم كه مسجد آماده كنند، شوراي محل و بستگان و اهالي محل بودند."
آقاي هاشم زاده ادامه داد: "زماني كه ما رسيديم به ما گفتند مسعود را نمي توانيم در آنجا خاك كنيم، دليلش را كامل نبودن مجوز اعلام كردند. به ما گفتند مسعود بايد به پزشكي قانوني برده و علت فوتش كاملا مشخص شود. بعد از آن من و راننده ماشين را براي بازجويي به آگاهي بردند كه چرا اين اتفاقات رخ داده است و تا ۴۸ ساعت بعد بازداشت بوديم. نگذاشتند من در مراسم خاكسپاري برادرم شركت كنم."
آنها گفتند اگر مراسم بگيريد هم براي خود و هم خانواده سخت مي شود. خيلي زودتر برويد تهران و نمانيد
ميلاد، برادر كوچك مسعود هاشم زاده
به گفته برادر كوچك مسعود هاشم زاده در گواهي فوت از طرف پزشكي قانوني نوشته شده است، اصابت گلوله به قلب و سوراخ كردن ريه، پارگي ريه و خونريزي داخلي و خارجي شديد.
ميلاد هاشم زاده در بخش ديگري از گفت و گو با اشاره به ايجاد محدوديت هايي براي خانواده هاشم زاده مي گويد: "بعد از روز ۳۱ خرداد كه مراسم تشييع انجام شده كه من نبودم، خانواده ما به خانه بستگان مي روند و ما هم آزاد شديم. روز يك تيرماه بود كه براي مراسم سوم مسعود آگهي زديم و به دنبال حجله و مراسم بوديم. به محض پخش اعلاميه مطلع شديم آمدند و اعلاميه را كندند. شب هم تماس گرفتند كه مي خواهيد مراسم برگزار كنيد. تا زماني كه علت فوت مسعود مشخص نشده حق برگزاري مراسم را نداريد."
روز بعد از اين تماس خانواده هاشم زاده براي يافتن علت عدم برگزاري مراسم مراجعه مي كنند اما به گفته ميلاد هاشم زاده توضيح خاصي به آنها داده نمي شود. آقاي هاشم زاده افزود: "آنها گفتند اگر مراسم بگيريد هم براي خود و هم خانواده سخت مي شود. خيلي زودتر برويد تهران و نمانيد."
خانواده هاشم زاده با امضاي تعهدي اجازه پيدا مي كنند كه بدون برگزاري مراسم بر سر خاك بروند و تجمعي به هيچ عنوان شكل نگيرد.
خانواده هاشم زاده با خانواده سهراب اعرابي يكي ديگر از كشته شدگان حوادث اخير ملاقات داشتند. همچنين ميرحسين موسوي و تعدادي از اعضاي ستاد او براي دلجويي از خانواده هاشم زاده به ديدار آنها رفته اند. مادران صلح و مادران عزادار نيز با مادر مسعود هاشم زاده ديدار كردند.
اگر، همين جمعه ی گذشته، خانم شادی صدر، حقوقدان و يکی از زنان با ارزش جنبش زنان ايران را، در مقابل چشم همگان و آن گونه وحشيانه و بربر وار، آن هم در خيابانی نزديک به مراسم نماز جمعه، ندزديده بودند، و اگر زنان همراه ايشان آن همه شجاع نبودند و جريان دزدی را برملا نمی کردند، و اگر خانم صدر زن شناخته شده ای نبود و اعتراض به ربودن ايشان گسترش پيدا نمی کرد، کسی از ماموران امنيتی و لباس شخصی های رباينده ايشان به کاری که کرده بودند اعتراف نمی کردند. آن ها به ناچار اعلام کردند که خانم صدر در زندان آن هاست.اما اين اعتراف يک نکته را اثبات کرد و آن واقعيت هراس انگيز و جاری ربودن زنان و مردان کشورمان است در طول يک ماهه اخير و به وسيله ی همين ماموران امنيتی و لباس شخصی؛ آن هم زنان و مردانی که بيشتر شان سرشناس نيستند و خانواده ها ی پريشان حال شان مجبورند به تنهایی دربدر به دنبال آن ها بگردند و بيشترشان هم، از ترس لطمه ديدن عزيزان شان، صداشان در نيآيد. و در ميان همين گم شدگان ربوده شده است که زنان و مردانی شکنجه می شوند و در بسياری از موارد مورد تجاوز قرار می گيرند. و اگر صداي دادخواهی در برابر اين بيداد وجود داشته باشد با تهديد مستقيم ماموران امنيتی خاموش می شود و تنها در مواردی معدود خبر اين فجايع هولناک در زير سقف آسمان کشورمان و جهان طنين می يابد.در همين يک ماهه ی گذشته، چندين خبر از ربوده شده ها و دستگير شدگانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند به بيرون از دخمه های ولايت فقيه درز پيدا کرده است و فضا طوری شده است که ديگر به آسانی می شود دزديدن «ترانه موسوی»، دختر جوان و زيبای سرزمين مان را باور کرد. می شود باور کرد که شکنجه ی او، تجاوز به او، و کشتن او ـ که از زبان دوست، شاهدان خيابانی، و هم بندهايش ـ شنيده شده واقعيتی هراس انگيز است. و می شود باور کرد که، همچون مورد ندا و سهراب، ترانه نيز تنها يک مورد و يک قربانی نيست و، همان گونه که ندا و سهراب تبديل به شاهدان قتل های خيابانی ماموران امنيتی حکومت مسلط در ايران شده اند، ترانه نيز نمادی از بلای شکنجه و تجاوزی است که در زندان هايي قرون وسطايي اين حکومت بر دختران و پسران سرزمين مان روا داشته می شود. حکومت مسلط بر ايران، همانگونه که قتل ندا و سهراب را با عنوان سرکوب «شورش» يا «توطئه خارجی» مجاز می داند، تجاوز به ترانه و ترانه ها را نيز به عنوان غيرانسانی ديگری «مشروعيت» می بخشد. و همين مشروعيت بخشی (يا توجيه شرعی) ها است که حکومت اسلامی را، در سرآغاز قرن بيست و يکم، به تجديد حيات يک دايناسور ماقبل تاريخ تبديل می کند.در سراسر جهان شکنجه و تجاوز به زندانيان امر نادری نيست و امکان اينکه اين امر در همه ی زندان های جهان، از کشورهای آمريکايي و اروپايي گرفته تا زندان های کشورهای عقب مانده از قافله ی تمدن، اتفاق بيافتد بسيار زياد است. اما همه می دانيم که چنين تجاوزهايي از نظر قوانين آن سرزمين ها عملی غير قانونی محسوب می شود و چه بسا ماموری که دست به چنين کاری زده باشد مجازات می شود. يعنی، ظاهراً، در هيچ کجا هيچ قانون نوشته شده ای وجود ندارد که بگويد تجاوز به زنی زندانی بلامانع است! معمولا اين گونه تجاوزها ناشی از پيچيدگی روانی زندانبانان است؛ و همان گونه که روزانه ده ها زن در خانه ها و خيابان ها و پارک های سراسر جهان به وسيله ی بيماران روانی خطرناک مورد تجاوز قرار می گيرند، برخی از ماموران امنيتی کشورها نيز که گرفتار بيماری روانی اند به زندانی خود ـ که عملاً بی دفاع تر از زنان بيرون زندان است تجاوز می کنند. در عين حال، به خصوص در سرزمين های متمدن، و در اغلب موارد، هنگامی که زندانی مرخص می شود می تواند از زندانبانش شکايت کند و مسئولين قضایی هم با آن زندانبان همانگونه عمل می کنند که با يک متجاوز خطرناک. يعنی، او را دستگير کرده، محاکمه و مجازات می کنند؛ و چه بسا مجازات او مجازاتی سخت تر از متجاوزان ديگر است چرا که او مامور دولت بوده و در حين انجام وظيفه دست به اين جنايت هولناک زده است. حتی اگر اين حادثه در کشورهایی پيش آيد که جزو کشورهای متمدن و آزاد نيستند نيز دولت ها سعی می کنند تا بر آنها سرپوش بگذارند و هر چه زودتر شخص متجاوز را گم و گور کنند تا آبرويشان پيش جهانيان نرود. در واقع، در سطح بين المللی، فضا طوری شده است که حتی اگر دولت ها بکوشند تا شکنجه را امری مجاز برای «اعتراف گيری در راستای حفظ امنيت کشور» به حساب آورند اما چنين توجيهی در مورد تجاوز به زندانی که اسير دست زندانبان خويش است صدق نمی کند. در کشورهای متمدن، ماموری که به زنان يا مردان زندانی تجاوز می کند ـ چه بيمار روانی باشد و چه جنايتکار حرفه ای ـ خود به خوبی می داند که عمل اش غير قانونی است؛ حتی اگر مقام بالاتری به او اجازه ای ضمنی داده باشد؛ و حتی اگر فرد مورد تجاوز قرار گرفته بدترين عمل را انجام داده باشداما در حکومت اسلامی ايران اين ضوابط بی معنی است و حکومت با تکيه بر اختياراتی که شريعت به او داده است با خيال راحت دست به شکنجه و تجاوز می زند و بخاطر اين کار نه احساس شرم می کند و نه خود را نيازمند به توجيه می بيند، و کار را بجایی می کشاند که شکنجه و تجاوز را در رديف عبادات يکتاپرستانه ی خود قرار می دهد. بدين ترتيب، شکنجه دادن و تجاوز کردن در زندان های جمهوری اسلامی، از نظر قانون مبتنی بر شريعت تنظيم شده بوسيله ی فقها، عملی خلاف نيست. در حکومت اسلامی ماموران امنيتی يا موتور سواران لباس شخصی می دانند (و به خوبی هم می داند) که عمل شان، يعنی شکنجه و به خصوص تجاوز به زن يا مردی که اسير آنها است، از نظر شرعی (که گاه با فتوای مجتهدی نيز همراه است) جزو حقوق عادی و مشروع آنها به حساب می آيد و، در نتيجه، اگر کسی چنين نکند از حق خود ـ آن هم به خاطر اخلاق و انسانيتی که بيرون از چارچوب اعتقادات جمهوری اسلامی است ـ گذشته است. البته اينجا و آنجا، و به خصوص در يک ماهه ی گذشته، می بينيم برخی ها، که البته اکنون اغلب شان در صف «اپوزيسيون خودی» حکومت قرار گرفته اند، در رد اينگونه اعمال سخن می گويند. اما سخنان آنها نيز صرفاً جنبه ی اخلاقی و حقوق بشری دارد و به معتقدات شخصی شان در اين زمينه ها بر می گردد. اما اعتراضات و مخالفت هایی بر اين پايه نمی تواند از نظر شرعی بر اعمالی که در زندان های جمهوری اسلامی صورت می گيرد ايرادی اصولی وارد کند. از سوی ديگر، از آنجا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی شکنجه ممنوع شده است، برخی تصور می کنند که می توانند بر اساس اين قانون به شکنجه و تجاوز در زندان های حکومت اعتراض کنند. اما، صرفنظر از بحث تضادهای شريعت مذهب دوازده امامی با قانون اساسی سال 58 که بناچار بايد ظاهری متمدنانه بخود می گرفت، همين قانون حکم می کند که همه ی امور بايد بر حسب شريعت باشد و حتی شورای نگهبان را مأمور می کند که مراقب باشد قانونگذاران از «شرع مبين» تخطی نکنند. بنابراين، در اين حکومت، شرع بر قانون برتری دارد و می تواند امور غيرقانونی را شرعی و در نتيجه قابل اجرا کند. نمونه ی مشهور اين امر قتل های زنجيره ای بود که مأموران اجرایی با «گرفتن فتوا از مجتهد» آن قتل ها ـ ظاهراً امر به معروف و نهی از منکر ـ انجام دادند و هيچ دادگاهی هم محکوم شان نکرد.در اين مورد کافی است که نگاهی به متن قانون اساسی جمهوری اسلامی بيندازيم و ببينيم که در مقدمه ی آن و به صراحت آمده است: « قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است».در عين حال، من در اين جا کاری به اعمالی همچون سنگسار، قطع دست و پا و درآوردن چشم و تازيانه زدن ندارم؛ با اين که در فرهنگ انسان متمدن امروز همه اين ها نيز از بدترين انواع شکنجه به حساب می آيند، چرا که شريعت آنها را جزو «تعزيرات» و «مجازات ها» قرار می دهد که ربطی به رفتار با زندانی در قبل از صدور حکم مجازات شان ندارد. من فقط می خواهم به بخش تجاوز به زنان زندانی، در دوران بازجویی و انتظار برای محاکمه شدن بپردازم که ربطی به بحث فقهی تعزيرات و مجازات ها ندارد. و می خواهم نشان دهم که چرا از نظر شريعت حاکم بر حکومت اسلامی مسلط بر ايران، تجاوز به «زندانيان سياسی» مشروع است. در اين مورد بايد توجه کنيم که، از نظر اين شريعت و کارگزاران آن، «زندانی سياسی» حکم «اسير کافر» را دارد و، در نتيجه، احکام اسير و برده شامل حال او می شود.می دانيم که در زمان پيدايش اسلام برده داری، برخلاف کشورهايي چون ايران، در عربستان رواج داشته است و به همين دليل هم قرآن آن را امری بديهی انگاشته و فقط دستوراتی در ارتباط با برده و برده داری داده است. که آنها را آقای محسن کديور، از متفکرين نوگرای مسلمان، در يک سخنرانی مفصل خود به اين شکل جمع بندی کرده اند:«قرآن في الجمله مسئله ی بردگي را امضا كرده و پذيرفته است كه آدميان به آزاد و برده تقسيم مي‌شوند و بردگان در بسياري موارد از حقوق كمتري از آزادگان برخوردارند».البته مقاله ی آقای کديور در توضيح آن است که قرآن لحن موافقی با برده داری ندارد. توضيحات مفصل ايشان به بحث کنونی بر نمی گردد و علاقمندان می توانند به متن همين سخنرانی ايشان مراجعه کنند؛ اما واقعيت آن است که وجود و قبول برده داری در اسلام سبب شده است تا انواع و اقسام شعب و مذاهب اين دين برای برده داری قوانينی وضع کنند که بيشترين آن در بين شيعيان تنظيم شده است. صاحبان مذاهب ديگر اسلامی، يعنی مسلمانان سرزمين هایی که در قلمروی امپراتوری (يا خلافت) عثمانی قرار داشتند تا اوایل قرن بیستم به برده داری رسمی ادامه داده بودند، و تنها با تجزیه ی امپراتوری (يا خلافت) عثمانی در سال 1926 میلادی و با فشار کشورهای اروپایی فاتح، و به خصوص بخاطر حضور شخصی چون آتاتورک که علاقمند به پيوستن به قوانين دنيای متمدن بود، قانون منع برده داری بين المللی را پذيرفتند و، در پی آنها، کشورهای ديگر مسلمان نيز به آن ها پيوستند. کشور عربستان سعودی و يمن آخرین کشورهای مسلمان بودند که به ناگزير قانون منع برده داری را امضا کردند. ايران يکی از معدود کشورهای مسلمان بود که هيچوقت برده داری را قبول نداشته و در دوران مدرن هم قوانين منع برده داری را امضا کرده بود.اما، متأسفانه، با بقدرت رسيدن علما و فقهای شيعه در ايران، و با تاکيدی که در ابتدای قانون اساسی اين حکومت بر اسلامی بودن همه ی قوانين موجود در قانون اساسی شده بود، در واقع برده داری نيز به صورت غير رسمی اما در قالب چاره جویی برای مخالفين سياسی تجديد حيات کرد و قواعد و ضوابط برده داری به صورتی وسيع در زندان های حکومت اسلامی در مورد زندانيان سياسی بکار گرفته شد. بد نيست اندکی به اين ضوابط و قواعد بپردازيم.در احاديث «معتبر» ی که اکنون آقايان آيت الله های شيعی در ايران به آن اعتقاد داشته و آن ها را قابل الاجرا (نه لزوماً لازم الاجرا) می دانند، در ارتباط با برده يا اسير جنگی سخن بسيار رفته که مختصری از آنها را در اين جا ذکر می کنم:در کتاب «منهاج الصالحين» (1 / 373، 379 و 380) و کتاب «جواهر» (21 / 128) به روشنی آمده است که: «زنان و كودكان سرزمين فتح شده، غنيمت جنگي بوده به مجرد استيلاي فاتحان مسلمان بر آنان مملوك و برده به حساب مي‌آيند. از كليه ی غنايم منقول (اعم از اشياء و افراد) ابتدا قطايع الملوك و صفاياي اموال و آنچه را ولي‌امر به مقتضاي ولايت مطلقه‌اش صلاح بداند جدا كرده به عنوان فيء به امام تعلق مي‌گيرد، [آنگاه] پس از برداشتن خمس آنها، باقي‌مانده بين مجاهدان يعني سربازان حاضر در جنگ تقسيم مي‌شود. به نحوي كه هر سرباز، مالك سهمي از غنايم ـ از جمله غلامان و كنيزان ـ مي‌شود. شرط اصلي بردگان در اين مورد كفر اصلي اسير است، اعم از كافر حربي و اهل كتاب، مادامي كه معاهد، مستأمن يا وفادار به ذمه نباشند. بنابراين، مسلمان از اين طريق مملوك نمي‌شود. اما اگر اسير پس از اسارت مسلمان شد، اين تغيير دين باعث الغاي بردگي و رفع استرقاق نمي‌شود و كماكان برده باقي مي‌ماند».و يا در کتب «شرايع‌الاسلام»( 2 / 59)، «جواهر الكلام» (24 / 229)، «العروه الوثقي»(2 / 368)، و «مهناج‌ الصالحين» (2 / 66) می خوانيم که: «اگر افرادي از دارالحرب – اعم از ساكن دارالحرب يا خارج از آن – از راه سرقت، خيانت، نيرنگ، غارت، اسارت و زور از جانب غيرنظاميان يا از جانب نظاميان ربوده شوند و به دارالاسلام آورده شوند، در حكم غنيمت محسوب مي‌شوند و پس از پرداخت خمس آنان، ملك رباينده محسوب شده، تصرف در آنها جايز و خريد و فروش آنها مباح است. حتي اگر اخذ اين افراد توسط غيرمسلمانان صورت بگيرد، خريد مسلمانان از ربايندگان كافر حتي با علم به اينكه مأخوذ از طريق زور و سرقت و خارج از جنگ به تملك كافر درآمده، مجاز است».اما ساده انگارانه است اگر فکر کنيم که اين آقايان برده داری و تجاوز به اسير را فقط به ميدان جنگ و «دارالحرب» (يعنی کشوری که با آن در حال جنگ هستيم) مربوط می دانند. در «العروه الوثقي» (2 / 367)، «تحرير الوسيله» (1 / 352)، «العروه الوثقي» (كتاب الخمس ـ 22) می خوانيم که: «حكم بردگي تنها منحصر به حاضران در ميدان جنگ يا نظاميان نيست، بلكه كليه ساكنان دارالحرب اعم از نظامي و غيرنظامي، زن و مرد، كودك و كهنسال كه تحت استيلاي مسلمين قرار گرفته‌اند مشمول حكم فوق هستند. اسارت منجر به بردگي نتيجه ی مطلق جنگ‌هاي مسلمانان با غيرمسلمين است و منحصر در جهاد ابتدايي يا جهاد دفاعي نيست. حتي مشروط به حضور پيامبر (ص) يا امام (ع) يا اذن ايشان هم نيست...».مقررات برده داری هم، جزء به جزء، در کتب «جواهر» (30 / 307)، «العروه الوثقي» (2 / 848) و «منهاج الصالحين» (2 / 277) تحت عنوان « اهم احكام بردگان»شرح داده شده است که چند مورد آن را که هم اکنون در ايران اجرا می شود را در اين جا می آورم:«برده، غلام و كنيز ملك مولاي خود هستند و مالك شرعاً مجاز است هرگونه صلاح مي‌داند در ملك خود تصرف كند. در هيچ ‌يك از تصرفات مولي رضايت مملوك شرط نيست. برده در حوزه ی مباحات (احكام حلال) موظف است رضايت مولي را تأمين كند. برده موظف است آنچه مولي تعيين كرده بخورد و بياشامد، آنچه مولي مشخص كرده بپوشد، در آنجا كه مولي اسكانش داده ساكن شود، آنگونه كه مولي مي‌طلبد خود را بيارايد يا بپيرايد و آنگونه كه او مي‌خواهد سخن بگويد و رفتار كند. اطلاق آيه ی شريفه ی «عبداً مملوكاً لا يقدر علي شيء» (نحل 75) جز اين نيست».يا «مردان و زنان متأهل به مجرد رقيت و مملوك شدن (برده شدن)، عقد ازدواجشان بدون نياز به طلاق فسخ مي‌شود ولو به بردگي مولاي واحدي درآمده باشند».يا «مالكيت مرد نسبت به برده ی مؤنث در حكم ازدواج با وي است. بنابراين هرگونه استمتاع (بهره برداري) جنسي مرد از كنيزانش جايز است». يا «مولي علاوه بر اينكه حق دارد كنيزش را – حتي بدون رضايت وي – به زوجيت غلام خود يا غلام غير (با اذن مالك وي) يا حري درآورد، مجاز است مملوك مؤنث خود را بدون ازدواج، و حتي بدون رضايت وي، در اختيار مرد ديگري، ولو يكي از غلامانش، قرار دهد. در اين عمل كه به آن "تحليل" گفته مي‌شود، تعيين مدت و ذكر مهريه لازم نيست و تنها اذن در انتفاع است. با تحليل كلية استمتاعات (بهره برداري های) جنسي مجاز است مگر اينكه موردي از سوي مولي استثنا شده باشد».حال، برای اين که بدانيد اين مقررات شرعی همچنان و هم اکنون نيز در جامعه ی ما قابل اجرا هستند بد نيست نگاهی به سخنان آيت الله مصباح يزدی در سال 1372 بياندازيم: «در اسلام چاره‌ها و تدبيرها انديشيده شده تا نظام بردگي برچيده شود، ولي اين به آن معنا نيست كه بردگي مطلقاً در اسلام محكوم است. اگر در جنگ مشروع مسلمان‌ها بر كفار مسلط بشوند و آنها را اسير بگيرند، اسير كافر در دست مسلمانان پيروز، حكم برده را دارد و احكام بردگي بر او ثابت است. امروز هم اگر چنين جنگي اتفاق بيفتد، حكم همين است. اينگونه نيست كه بردگي به طور كلي برچيده شده باشد و لازم باشد كه كتاب عتق شسته شود. البته بردگي آن روز بر اساس تبعيض نژادي بود. سياهان و مردم ضعيف را به دام مي‌انداختند و مي‌فروختند. اما اگر امر دائر شود بين اينكه دشمن شكست خورده را بكشند يا اسيرش كنند، كدام انساني‌تر است؟ دشمني كه اسير شده اگر او را آزاد بگذارند باز همان فتنه را به پا خواهند كرد (اما) اگر وي را بكشند ادامة حيات و بازگشت به رويش بسته مي‌شود، ولي اگر برده باشد ممكن است تدريجاً در دارالاسلام تربيت شود و به صورت انسان شايسته‌اي درآيد. به هر حال مسألة بردگي في‌الجمله در اسلام پذيرفته شده است و ما از آن دفاع مي‌كنيم.». تا به امروز هيچ کدام اين «احکام شرعی» بوسيله ی هيچ مجتهد و مرجعی نفی و لغو نشده است و چون اکنون حکومتی بر ايران مسلط است که در اختيار اين مجتهدين و حافظ احکام آن هاست، عملاً می بينيم که در زندان های حکومت اسلامی نسبت به «زندانيان سياسی» (که در واقع کافر و مرتد و، در نتيجه، اسير و برده محسوب می شوند) بر اساس همين احکام عمل می شود.فقهای شيعی و شريعت اکنون به جای نشستن در مساجد و خانه های خود به دليل نشستن در صدر يک کشور و داشتن قدرت نظامی و سياسی کار را بجایی کشانده اند که امکان هيچگونه مصالحه و تجديد نظری در اين احکام وحشيانه و شرم آور وجود ندارد و پس هنوز نمی توان با پذيرش روحانيت و شريعت آن به اين اعمال غير انسانی اعتراض کرد. يعنی، چنين اعتراضی از نظر شرعی به قول خودشان «مسموع:» نيست. اين گونه است که می توان به اين نتيجه رسيد که در شرايط موجود، تنها کسانی می توانند به اين نوع قتل ها و تجاوزها اعتراض کنند که با کل اين حکومت مخالف باشند.حکومتی که «حقوق بشر» را پديده ای غربی (يعنی از آن دارالکفر) می داند، خود بخود نمی تواند مقررات مندرج در «کنوانسيون رفع تبعيض» يا «منع برده داری»، يا «مبارزه با خشونت» را بپذيرد مگر اينکه آنها را «اسلامی» کند که در آن صورت چيزی از اهميت و کارکرد مثبت آن ها باقی نمی ماند. توجه کنيدکه يکی از دلايل ناگفته ی تاکيدی که مسئولين امور اين روزها مرتب در مورد تظاهرکنندگان سياسی داشته و آن ها را «آلت دست و مجری فرامين توطئه گران کشورهای آمريکا يا اروپا يا اسراييل» می نامند در واقع زمينه سازی برای آن است که به مامورانشان بفهمانند که اين «اسيران» کافرند و آنها می توانند با آنها همان رفتاری را داشته باشند که «مولا»ی مسلمان با برده به چنگ آورده و شکست داده اش دارد. و چنين است که، هر روز بيشتر از گذشته روشن می شود که تا حکومت و مذهب در ايران ما در هم آميخته اند همين وضعيت برقرار است و تا جدا نشدن شريعت و سازمان مذهبی از حکومت نمی توان انتظار تغيير چشم گير اوضاع را داشت و بايد منتظر بود که هر روز نامی تازه بر فهرست تجاوز شدگان شناخته شده ای همچون زهرا کاظمی و ترانه موسوی، و صدها زن و حتی مرد گمنام ديگر افزوده شود.
Passengers with boarding aircraft are Yhalkrsy ISNA: During the past seven years, three thousand and 496 people in the world of aviation accidents that have killed 795 people their lives in accidents, air Bakhthand; means about 23 percent of air accidents world Kshthshdgan seven years to air accidents Iran. According to Aviation Safety Network generous country with 168 people killed in passenger Caspian Flight 7908 last week that such a day will fall in Qazvin, and 610 thousand people so far of air accidents in Iran Bakhthand John. Bhvjvd accidents in recent years, the comments from damage and severity of events, Zrbhhay Jbrannapzyry civil society into the statue has become unsafe because of negative results Numerous lines of flight to the country's economy and tourism economy in the foundation. Doubt in the use of air transport in the levels of society, distrust of the flight crew and flight box efforts Ignoring the effects of adverse events result in the level of society. Passengers tell of air accident last week are covered by full insurance of the CEO said that insurance for John Bakhtgan incident with Iran having been the month for each person the amount of USD 55 million will be paid blood money. To quote Minister of Road and Transportation Throne Verse passengers with boarding aircraft are Gooya Yhalkrsy but passengers and the flight did not pay ...