دوشنبه


حکومت طالبان 
با نقاب درايران

اين عکس ها مربوط به تنبيه و مقابله های اخير با لات و لوت ها در کرج و قزوين است. يعنی با محصول درخت 30 ساله جمهوری اسلامی. با ميوه نماز جمعه ها، موعظه های تلويزيونی، سرکوب احزاب و بستن مطبوعات و غير سياسی کردن جامعه، پند و اندرز و نصيحت ... و در صدر همه اينها، سقوط هويت و اخلاق، رشد دو روئی و دوگانگی بيرون از خانه و درون خانه و نابودی گذشت و انسانيت در جامعه و گسترش فساد و اعتياد، بيکاری و خيابان خوابی در ايران. فاجعه ای که به وقوع نپيوست مگر با جمع شدن تمام اين خصلت ها در راس حاکميت. از حاکميتی که قاضی القضاتش مرتضوی باشد و دبير شورای نگهبانش يک روده راست در شکمش نباشد و... اين ميوه های کال 16- 17 ساله و آن ميوه های رسيده 20- 30 که چشم هايشان را در کرج بسته و می برند و آن که در قزوين به تخته شلاق بسته شده تعجبی را بر می انگيزد؟ اين تخم خشونت طالبانی که امروز در خيابان ها و محلات می پاشند نيز نتايجش را فردا درو خواهند کرد. همانگونه که نتايج سه دهه ترويج دو روئی و پول پرستی، توجيه قاچاق مواد مخدر زير پوشش کمک به جبهه های اسلام در فلسطين و لبنان و افغانستان فردا درو خواهد شد. چگونه ممکن است آن که دانشجو را در اوين و يا اوين های ديگر در شهرهای ديگر به سلول جانی ها می فرستد تا به او تجاوز کنند و درهمش بشکنند تا اعتراف کند، با مشتی جوان دانشجو آن کند که در رنجنامه خانواده هايشان در همين شماره پيک نت می خوانيد، با شماری زن خواهان برابری حقوق با مردان، با کارگران طرفدار سنديکا، با معلمان، پرستاران و... آن کند که ديگر بر همگان آشکار شده، اينها در حاکميت باشند و نامشان اوباش حکومتی نباشد و همين اوباش مامور سرکوب اوباش شوند و مردم هم تائيدشان کنند و نگويند: اين تقابل دو گروه اوباش است و هر دو اراذل! يکی در حکومت و ديگری در محکوميت! تفاوت فقط همين است.


هیچ نظری موجود نیست: