دوشنبه

فيلم را ببينيد

فرماندار نظامی اين "اقتدار" سردار کودتاچی "ذوالقدر" است!

دو عامل ترور قاضی مقدس، درادامه اعدام های خيابانی و ميدانی، در تهران به دار آويخته شدند. دادستان مرکز، قاضی مرتضوی که اگر مانند اسدالله لاجوردی، پس از تمام شدن تاريخ مصرفش ترور حکومتی نشود، يک روزی بايد محاکمه شود، در محل اعدام ترور کنندگان قاضی مقدس و درحاليکه آنها روی سکوی اعدام بودند و طناب به گردنشان می انداختند و فرصتی برای تکذيب نداشتند، مدعی شد که يکی از دو اعدامی، پيش از اعدام به شخص وی گفته قصد سفرش به شيخ نشين ها نه خروج از ايران، بلکه تماس با امريکا وگرفتن رهنمود و اسلحه بوده است. اين ادعای مسخره مرتضوی در مملکتی طرح شد که بعد از قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه پر رونق ترين کسب سياه است. چنين ادعائی از دهان کسی که زهرا کاظمی خبرنگار عکاس بين المللی را زير شکنجه کشت تا از او اعتراف به جاسوسی بگيرد، هيچ جای تعجب ندارد و اهميت نيز ندارد. اهميت اين ادعا در آنست که بدين ترتيب و رسما سطح اعدام های خيابانی و ميدانی، از سطح اراذل و اوباش فراتر رفت و در حد تماس گيرندگان با امريکا برای گرفتن اسلحه و رهنمود جلو رفت. مرتضوی با همين انگيزه اين دروغ را درمراسمی اعلام کرد که وسيع ترين پوشش خبری – تفسيری در داخل و خارج کشور پيدا کرد. هم او و هم مردم ميدانند که اراذل و اوباش دنبال تماس با امريکا نيستند و خودشان در داخل اسلحه فروش اند و نيازی به گرفتن اسلحه از امريکا ندارند. با اين مقدمه چينی ها، بتدريج می روند تا چند تنی را هم بعنوان عاملين شورش در شب سهميه بندی بنزين را بالای دار بکشند و با اين زبان به مردم بفهماند: شورش مساويست با اعدام!
آن نقاب سياه هائی که تحت امر سردار ذوالقدر اين صحنه ها را به بهانه مقابله با اراذل و اوباش می آفرينند، اهداف ديگری غير از سرکوب اوباش دارند. والا هيچکس از اراذل و اوباش حمايت نمی کند!

هیچ نظری موجود نیست: