جمعه



Religion should be a judicial Bkshanym - Feroz AU
32 سال است که دین بر ما حکومت میکند. 32 years is that religion will rule us. اما آیا میتوانیم با اطمینان خاطر بگوییم که در جامعه ی ما دین چه نقشی را بازی میکند؟ But I can say with certainty what role religion plays in our society? آیا واقعا این دین است که حکم میراند و یا آنها که خود را متولی و نگاهدار دین میدانند مثل آیت الله ها و حجت الاسلام ها و مراجع تقلید؟ That's really driving this religion or that religion as the custodian and maintain and ayatollahs such as Ayatollah and Hojatoleslam? براستی رابطه ی آیت الله خامنه ای و یا ولایت فقیه با دین چیست؟ Indeed, the relationship with Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei, and what is religion? و یا رابطه هریک از سران و ماموران حکومت از رئیس جمهور گرفته تا سران سه قوا و فرماندهان انتظامی و امنیتی با دین، چه میتواند باشد؟ Each of the leaders and state officials or related to the three heads of the presidents and commanders of police and security forces with religion, what is it? آیا بدرستی روشن است که در مدیریت و تصمیم گیری های این صاحبان قدرت، دین چه نقشی بازی میکند؟ Well it is clear that the management and decision-making power, what role religion plays? آیا تبعیت از دین هیچگونه اصطکاکی با تبعیت از قانون ندارد؟ Do you follow a religion with no friction does not follow the law?
وقتی یکی از این قدرتمداران از جمله ولایت فقیه اگر خدای نکرده مرتکب خطایی شود- اگرچه همچون امام، خطا ناپذیر و معصوم بشمار میآید- دین را باید مسئول بدانیم، و یا ولی فقیه را؟ When one of these power-holders, including the supreme leader, if God does not commit an error - such as the Imam, is considered infallible and innocent - the religion I know of, or the supreme? وقتی زنی را بجرم زنا، سنگسار میکنند و بدین ترتیب شنیع ترین جنایت علیه بشریت بوقوع می پیوند، چه کسی را باید مسئول دانست، دین یا قاضی را و یا ماموران ی که متهم را در گودال تا سینه فرو میکنند و یا مردم سنگ انداز را؟ When the woman's crime of adultery, stoning and thus the most heinous crimes against humanity that happened to, who should be responsible, religion, or the judge or the officers charged into the pit to the chest or the catapult and the ? و یا وقتی مجرمی را به دار میآویزند و یا انگشتان و دست و پای سارقی را قطع میکنند، چه کسی را باید جنایتکار دانست، جانی بیمار و سارق گرسنه را و یا مجریان مجازات را و یا خدایی که چنین احکام ضد بشری را صادر کرده است؟ Or when the offender was Myavyznd or fingers and hands and feet are cut off thieves, criminals who should know, Johnny's sick and hungry burglar or enforcement of punishment or that God has issued warrants against humanity ? و یا وقتی که نه گویان و دگر اندیشان را در سیاه چال های مخوف پس از یک دوره ی طولانی شکنجه و تحقیر و تجاوز، برای مدتی نا معلوم نگاهداری میکنند، چه کسی را باید خشمگین و بیرحم و انتقام جو بدانیم، بازجو و یا قاضی و یا آن آئینی که چنین اعمالی را تایید و تصدیق میکند؟ Or when not in Guyana and dissident in the notorious dungeons after a long period of humiliation and torture and rape, are kept uncertain for some time, I would be angry and vengeful and cruel, interrogator and judge or ritual that confirms and acknowledges such actions? و یا در همین راستا وقتی که زنان باکره ی دگر اندیش را شب پیش از اعدام مورد تجاوز قرار میدادند، مبادا که الله مجبور شود که به قول خود وفا کند و "محارب "باکره را به بهشت بفرستد، چه کسی را باید مسئول دانست؟ Or in the same direction when the dissident women, virgins were raped the night before the execution, lest that which God had promised to keep an "enemy" virgins in heaven to send, who should be responsible? پاسداری که یک شبه داماد شده است وظیفه دینی خود را انجام داده است و یا وظیفه ی امنیتی و اداری خویش را؟ The groom is a quasi-religious duty to protect their job security and the administration has done or his? چه میشود اگر از حق امتناع محروم و به تجاوز بزن باکره ی کمونیست و یا مجاهد و یا دمکرات و یا هر چیز دیگری، مجبور بوده است؟ What if deprived of the right to refuse and to exceed what the communists or the mujahideen and the Virgin or Democrats or whatever, has been forced to? در آن صورت آیا پاسدار معذور است؟ In that case, the custodian is excused? آیا تاکنون روشن شده است که چه کسی را باید مسئول قتل عام انقلابیون جوان، بهترین فرزندان این بوم و در زندانها در سالهای 66-67، دانست؟ Since it is clear who should be responsible for the massacre of young revolutionaries, the country's best and 66 to 67 years in prison, knew? اگر آنرا به اراده و تصمیم امام خمینی نسبت بدهیم، آیا میتوان پذیرفت و یا باور کرد که دین در شکل بخشیدن به اراده و تصمیم وی، نقشی ایفا نکرده است؟ If the will of Imam Khomeini and the decision to give, accept or believe that it will and faith in shaping his decision, did not play a role? در چنین شرایطی شر را باید به کدام یک نسبت داد به شخص خمینی و یا دینی که خود را وقف آن کرده بود. In such circumstances, the evil which must be attributed to Khomeini and the religious person who had devoted himself. به امام و یا دینی که او مظهر ش بود؟ No. He was the epitome of the Imam or religious?
آنچه پاسخ صریح و روشن باین سوالات را دشوار ساخته است دین است. What has made it difficult to answer questions, offer explicit religion. دین ما را از رو در رویی با این سوالات حیاتی باز نگاه میدارد. Our faith in front of me with these questions, keep open vital. از نزدیک شدن به دین اجتناب میورزیم. Closely to avoid religion. از واکنش جماعت هراس بدل میگیریم. We become afraid of the crowd reaction. بعضا اصل و اصول دین را نه تنها بی ضرر میدانند بلکه برای آرامش روحی و روانی و ضعف و نگرانی های انسان اجتماعی، ضروری و حیاتی می پندارند. Some of the principles of religion as not only harmless but also for mental relaxation and weakness of human and social concerns, consider it essential. کوته اندیشان با این سوال بزرگ پا به میدان میگذارند که مگر میتوان دین را از مردم گرفت؟ The big question is myopic cretins with a field that you can put your faith in people? آنها با چنگال و دندان شان از دین شان دفاع میکنند، کنشی البته از سر نادانی، از سر و تعصب و غیرت، خصایل زشتی که تنها در دامن دین پروش میابد. They are defending their faith with their claws and teeth, the acting head of ignorance, and zeal of the head, which only exacerbated the religious virtues Marriage relationships divorce family gets ugly.
البته آنهایی که وجود شان از هرگونه شائبه شک و شبهه نسبت به یکتایی و یگانگی الله و آئین او شریعت اسلام، تهی ست، پاسخی روشن و صریح به سوالات بالا دارند. Of course there are those who doubt the uniqueness and unity of any alloy of Allah and His religion Islam, set to null, the answer to the above questions are clear. که احکام شریعت دین اسلام همه خیر اند. The Sharia laws of Islam are all good. شر هرگز از دین بر نخیزد. Never get rid of religion on Nkhyzd. بدین ترتیب وجدان خود را آسوده میدارند. So what make clear his conscience. شر را محکوم میکنند و از دین به دفاع بر میخیزند. Get rid of religion to condemn and defend the Mykhyznd. شاید اکثریت مردم نقش دین را در تمام سوالهای بالا انکار کنند. Perhaps most people deny the role of religion in all the above questions. آنها دین خود را چیز دیگری میدانند، چنانکه گویی که از دین تنها بوی عطر است که به مشام میرسد، نه بوی خون و نه بوی خشم و خشونت و کین خواهی. They know nothing of their religion, as if that religion is the only scent the air would not smell the smell of blood and anger and violence and the avenger. بعضا در دفاع از دین تا آنجا پیش روند که خمینی و خامنه ای و احمدی نژاد و امثالهم را بی دین و کافر میخوانند. Sometimes in defense of religion, so far as the process of Khomeini and Khamenei and Ahmadinejad, and the so called atheist and infidel. لازم است که یاد آور شویم که در پیش روی آنان نیز گزینه ی دیگری هم جز انکار نسبت شر به دین وجود ندارد، چون در آن صورت خود را باید مسئول بدانند. It is necessary to remind ourselves that in the other option except to deny them the evil is not religion, because those responsible should know their place. چرا که در وجود او دینی میزیید که ذاتا شر بر انگیز است. Because of his faith in the inherent evil of Myzyyd is controversial. مسلم است که آگاهی به این حقیقت، ویران کننده است. Obviously aware of this fact, it is devastating. وجدان بی پناه و سرگردان میشود، آرامش از روان های بی قرار رخت بر میبندد. Conscience is open and loose, and peace of mind it closes on the left. زندگی تهی از معنا میشود. Life is empty of meaning. به آنچه در باور حقیقت تلقی میشد، مظنون و مشکوک میگردند. What in fact it was considered, and the suspects are suspected. آری یکی از ویژگی های شخصیتی مسلمان است که تاب و توان رو در رویی با حقیقت را ندارد. Yes, one of the personality characteristics that Muslims face to face with the truth, no stamina. دلبسته ی افسانه ها میشود و دروغ های بزرگ، موهوماتی که سبب شود خود را خوش رو ببیند بی آنکه در آئینه نگریسته باشد. The legend is attached, and the big lie, is that your Mvhvmaty to be looked up to see without a mirror. آنها که دین اسلام را به عقل و خرد دریافته اند و نه از سر تعصب و عدم بینایی، به اسلام همچون منبع نوری مینگرند که در بشر امید را زنده نگاه میدارد و به راه او در آینده -روشنایی میبخشد، آینده ای که به آخرت ختم میشود. They have found the faith to reason and wisdom and not out of prejudice and lack of vision, such as the light source Myngrnd in human hope and to keep him in the future - giving light, coming to the end of the hereafter is. . . همین را میتوان در باره انقلابیون چپ، مجاهدین، لیبرال ها و دمکرات ها بیان داشت. It can be left on the revolutionaries, the Mujahideen, and the Liberal Democrats said. برخی از این گروه ها و سازمانها، از جمله حزب توده و اکثریت فدائیان خلق، نقش دین و حکومت دین را مثبت و متحد قابل اعتمادی در مبارزه با امپریالیسم ارزیابی میکردند. Some of these groups and organizations, including the Party and the majority included members or sympathizers, the positive role of religion and state religion and a reliable ally in the fight against imperialism were evaluated. هنوز پس از تار و مار و سرگردان شدن، از رو در رو شدن با سوالاتی که در آغاز بدان اشاره شد اجتناب میورزند. Still, after being routed, and wandering, of being face to face with the questions mentioned at the outset to avoid affirmed. هنوز ارجحیت با جنگ با امپریالیسم است. It is preferable to war with imperialism. و یا درد شکم و درد بیکاری و گرانی بر درد محرومیت از ابتدایی ترین حق و حقوق انسانی، آزادی در گزینش و مختار بودن بر خویشتن، ارجحیت دارد. Or abdominal discomfort and pain, unemployment and inflation on pain of deprivation of basic human rights, freedom and autonomous choice of the self, is preferable. آدم بیکار و گرسنه را چه نیازی ست به آزادی و یا رهایی از یو غ دین؟ What need is unemployed and hungry people to freedom or freedom of religion and non-U? یعنی که دین مسئله نیست. That is the issue of religion. چنانکه گویی استبداد و دیکتاتوری عمیقا ریشه در دین و آموزشهای دینی ندارد. As if tyranny and dictatorship is deeply rooted in religion and religious teachings.
درست است که هر عملی را باید با حاصل ان مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. It is true that the practical result must be assessed and evaluated. حاصل چه مثبت باشد چه منفی در ماورای هر عملی، باور و ارزشی نهفته است که هدف و غایت را معنا و مفهوم می بخشد. What is the positive or negative in any action beyond belief and value that lies the ultimate purpose and meaning and makes sense. هیتلر نمیتوانست دست به جهان گشایی بزند اگر به برتری خود، به برتری نژاد آریان در جامعه بشری سخت باور نداشت، چنان سخت که توده ها را شیفته و برانگیخته به پی خود میکشاند. Decoding the world, Hitler could not take it to their advantage, the superiority of Aryan race in human society that was hard, so hard that captivated and inspired the masses to follow their leads. باور به بر پا داشتن بهشت کارگری بر روی زمین بود که استالین را وا داشت که نسل دگر اندیشان را نابود سازد. To establish a workers' paradise on earth to believe that Stalin was forced to destroy a generation of dissidents. از همین رو نمیتوان رفتار و گفتار رهبران و فرماندهان از جمله ولایت فقیه و روسای سه قوا را از باورها و ارزشهای دینی شان جدا ساخت. That's not the behavior of leaders and commanders, and the supreme leader and the heads separated from their religious beliefs and values ​​of the force Tuesday. چرا که خواست قدرت در ذات دین اسلام است. The demand for power is inherent in Islam. اگر در نظام ولایت، هرگز به مقام مسئولی برخورد نمی کنیم به آن دلیل است که همه خود را در برابر الله مسئول میدانند، نه در برابر عهد و قرار دادی و یا قانونی. If in the province, the authorities never encountered that is not because we all know the charge against Allah, nor in the contract or promise and law. نظام ولایت، یکی از بی قانون ترین جوامع بر روی زمین است. The province, one of the most lawless societies on earth. چرا که ولایت مطلقه فقیه در تضاد و خصومت است با قانون گرایی. Absolute Supreme Leadership, which is in conflict with the law and hostile to integration. چرا که حرف ولی فقیه هر قانونی را بی اعتبار میسازد. Each letter of the supreme law making it invalid. ولی فقیه بزرگترین مانع بر سر راه انجام وظایف سه قوای جمهوریت است، بگذریم از اینکه گردانندگان سه قوا از زیر تا بالا ارزشهای مشترکی با ولایت دارند که آنها را وا میدارد که خود را در برابر ولایت که جلوه الله است مسئول بدانند نه در برابر ملت. Supreme greatest obstacle to carrying out Tuesday's republican forces, aside from the powers of the directors Tuesday to the high values ​​that are shared with the provinces that they make their picks in the province seem to know Allah is not responsible for the nation .
مثلا چه چیزی سبب شده است که آقای رئیس جمهور که طبق قانون مسئول است که پیوسته و بطور دائم آمار و ارقامی در باره رشد و باروری اقتصادی، نرخ نقدینگی و تورم و بیکاری، خط قرمز فقر و توزیع منابع و فرصتها، ساخت و سازها و سرمایه گذاری ها و بسیاری از اقلام دیگر، "در اختیار مجلس و سایر مقامات از جمله رهبری قراردهد، سر باز بزند. محمد رضا خباز، نماینده کاشمر در مجلس اسلامی، اظهار میدارد که " دولت احمدینژاد تنها در سال نخست حضور در مسند ریاست جمهوری (دولت نهم) این گزارش را آنهم ناقص ارایه کرد (فرارو،3 مرداد 90)." به عبارت دیگر، بیش از 6 سال است که از قانون شکنی احمدی نژاد میگذرد و از مجلس جز شکوه و شکایت، چیز دیگری بگوش نرسیده است. For example, what is the law that Mr. President is responsible for the continuous and constant figures on economic growth and fertility rates, liquidity and inflation and unemployment, the poverty line and the distribution of resources and opportunities, construction and investments and many other items, "the parliament and other officials, including the place, refuse. MR Bakery, Kashmar in the House of Representatives, states that" the government of President Ahmadinejad in the first year in office (government), the report offered only partial (Ferraro, 3 Persian date Mordad 90). "In other words, more than 6 years have passed since the offense, Ahmadinejad and the creak of the house, something else is not sound.
اما از طرف دیگر، مجلس شورای اسلامی، این قانون گریزی را بخوبی تحمل کرده است و متقابلاً نیز نسبت به انجام وظایف خود سهل انگاری نموده است. But on the other hand, Parliament, the escape is well tolerated and also interact to perform their duties is negligence. یعنی که مجلس با چشم پوشی از قانون گریزی رئیس جمهور، خود نیز مرتکب قانون گریزی میشود. The House with the president's aversion to ignore the law, committing themselves to escape the law. این بدان دلیل است که قوه ی مقننه نیز همچون دیگر قوای جمهوریت شاخه ای از حکومت ولایت محسوب میشود. This is because, like other branches of the legislature is republican branch of the provincial government. بنابراین، نسبت به ولایت است که مسئول است نه به قانون و نه به مردم. Therefore, the province is not responsible for the law and not to people. آنجا که خدا حاکم است نه قانون معنا دارد و نه مسئولیت. The law does not mean that God is not the responsibility of governing. چنین جامعه ای تمایل دارد که پیوسته بسوی بی قانونی حرکت نماید. Such a society tends to move steadily towards lawlessness. هم اکنون جنایاتی که بر اساس باور و ارزش دینی صورت میگیرد رو به افزایش است. Crimes based on religious belief and now are worth growing. گزارش شده است که گویا کسانی که در خمینی شهر به حریم خصوصی خانواده ای حمله برده، و به زنان و دخترها ی خانواده در جلوی شوهران و پدران شان تجاوز نموده اند، قصد امر به معروف و اجرای فرائض دینی داشته اند. It seems those of Khomeini is reported that the family's privacy was invaded, and the families of women and girls raped in front of their husbands and their fathers have known it to have a religious practice and implementation. " سایت محافظهکار «جامعه نو» اعلام کرد در پرونده جنجالی «خمینی شهر» هیچ «تجاوزی» صورت نگرفته و متهمان افرادی مذهبی هستند که به منظور نهی از منکر وارد باغ شده بودند( دگربان،1 مرداد 90).. "Conservative Forum" New Society "announced in the controversial case of" Khomeini Shahr "no" rape "and there are religious people that the defendants were prohibited from denying the Garden (Dgrban, a Persian date Mordad 90) ..
اگر ما شاهد افزایش روز افزون قتل و جنایت، فحشا و اعتیاد هستیم و افزایش ضریب حس بدبختی و بیگانگی و نیز خشم و خشونت و انتقام جویی، همه را باید ناشی از رابطه مردم با دین دانست. If we ever increasing crime of murder, prostitution and addiction, and increase our sense of alienation and misery and anger and violence and vengeance, all you need to know the religion of the people. چرا که حکومت دین با تاکید بر اجرای احکام دینی در زندگی روزمره، همچون احکام حجاب داری و عدم اختلاط جنسیت ها، سبب تضعیف وجدان در آدمی میگردد. Why the emphasis on government enforcement of religious faith in daily life, such provisions do not cover mixed gender, undermine the conscience of man. چرا که شرم از احکام را بر میانگیزد، نه شرم از وجدان را. Shame on the orders of Myangyzd not ashamed of his conscience. به عبارت دیگر این شرم است که به عفاف میانجامد، چه در مرد و چه در زن، نه حجاب. In other words, this is a shame that leads to chastity, both men and women, not women. حجاب در اصل خود سبب بی شرمی میشود چون از احکام فرمان میبرد نه از وجدان. The veil itself is the indecency provisions of the decree would not because of conscience. بعبارت دیگر، در نظام ولایت کمتر چیزی اتفاق میافتاد، چه در گفتار و چه در رفتار که از تاثیر دین بهره ای نبرده باشد. In other words, less than what occurred in the province, whether in speech or behavior that is not the interest of religion. اگر رهایی و آزادی را خواهانیم باید دین را به دادگاه بکشانیم. If freedom and freedom of religion should seek to Bkshanym court.

هیچ نظری موجود نیست: