سه‌شنبه


در مصاحبه پزشكي كه در محل شهادت ندا حضور داشته است (دكتر آرش حجازي) با بي بي سي افشا شد كه فردي بسيجي عامل قتل ندا بوده است. به گفته وي مردم بسيجي قاتل را نيز دستگير كردند.
رسانه هاي حكومتي در روزهاي اخير به بهانه آنكه اسلحه مورد استفاده سلاح سازماني بسيج نبوده و بهانه هاي ديگر سعي در منحرف كردن افكار عمومي داشتند. مقامات انتظامي نيز شهادت وي را به تروريست ها نسبت دادند. اما دكتر حجازي كه به تازگي توانسته است از ايران خارج شود شرح كاملي از ماجرا ارايه كرده. به گفته وي مردم بسيجي قاتل را بلافاصله گرفتند فرد بسيجي كه اين كار را كرده بود فرياد مي كشيده: من نميخواستم بكشمش اما چون نمي دانستند با او چه كنند كارت بسيجش را نگه داشته و خودش را رها كردند. مردم از چهره وي نيز با موبايل تصوير برداري كردند. وي افزوده است كه در روزهاي بعد كه مردم در محل شهادت او گل گذاشته بودند، مقامات در آنجا زباله تخليه كرده اند. لازم به ذكر است كه دكتر آرش حجازي مترجم آثار پائولو كوئليو نويسنده مشهور برزيلي است.
دكتر آرش حجازي، مترجم معروف آثار پائولو كوئيلواو در ۲۸ بهمن ۱۳۴۹ به دنيا آمد و در سال ۱۳۷۵ از دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي ايران فارغ التحصيل شد. موضوع تز دكتراي او، «تأثير قصه گويي در درمان اختلالات اضطرابي كودكان» بود.
او در سال ۱۳۷۳، رمان اندوه ماه را نوشت كه با سرمايه شخصي و در تيراژ كم منتشر شد. سه سال بعد، در سال ۱۳۷۶، او انتشارات كاروان را تأسيس كرد و دو سال بعد، پائولو كوئليو، نويسنده مشهور برزيلي و خالق كيمياگر، او را مترجم رسمي آثارش به زبان فارسي معرفي كرد.
در سال ۱۳۸۰، او سردبيري ماهنامه فرهنگي هنري «كامياب» را بر عهده گرفت كه پس از پنج شماره انتشار، متوقف شد. پس از «كامياب» حجازي ماهنامه جشن كتاب را منتشر كرد كه بيست شماره منتشر شد و پس از آن قالب آن تغيير كرد.
او در سال ۱۳۸۳، ده سال پس از «اندوه ماه» رمان «شاهدخت سرزمين ابديت» را منتشر كرد. شاهدخت سرزمين ابديت در سال ۱۳۸۴ در فهرست نهايي نامزدهاي جايزه «واو» و «منتقدان مطبوعات» قرار گرفت.


شورای نگهبان رژیم گماشته ولی فقیه را تائید کرد
شورای نگهبان جمهوری اسلامی پس از بازشماری ۱۰ درصد آرا در کل استان‌ها در شامگاه دوشنبه (۸ تیر) پیروزی محمود احمدی‌نژاد را در دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری تأیید کرد. این شورا در همین روز پیشنهادهای میرحسین موسوی را رد کرده بود.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، تایید صحت انتخابات را طی نامه‌ای به صادق محصولی وزیر کشور اعلام کرد.
در متن این نامه به وزیر کشور آمده است: « طبق ماده ۸۰ قانون انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر مهلت قانونی دریافت شکایات، در دوره تمدید پنج روزه نیز نسبت به دریافت شکایات اقدام و متعاقب بررسی‌ها و رسیدگی‌های دقیق و همه جانبه، از آنجا که بخش عمده‌ای از موارد اعلامی از مصادیق تخلف یا تقلب انتخاباتی خارج و بعضاً تخلفات مختصری که وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود و غیرقابل اعتناست، سرانجام شورای نگهبان با بررسی موضوع در جلسات عدیده و با وارد ندانستن شکایات و اعتراضات، صحت انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را طبق ماده ۷۹ قانون انتخابات ریاست جمهوری مورد تأیید قرار داد».
دبیر شورای نگهبان در این نامه «به ویژه از نامزدهای محترم که با حضور خود گرمی و رونق عرصه رقابت را فراهم آوردند» قدردانی کرد و در پایان افزود این انتخابات ریاست جمهوری «برگ زرینی در تاریخ مردم‌سالاری دینی از خود به جا گذاشت».

نماینده کنگره آمریکا: ندا، صداى زنان ايران
یک نماينده كنگره آمريكا طى سخنانى در حمايت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران گفت، ندا، اين زن جوان شجاع ایرانی در مسير پيوستن به هزاران تن از معترضان در تهران به قتل رسيد.
مازى هيرونا عضو حزب دموكرات و نماینده کنگره از ايالت هاوايى گفت، ندا كه معنى اسمش به فارسى صداست، يكى از زنان ايران بود كه خواهان شنيدن صدايشان و احترام به حقوق انسانى خود هستند.
وی گفت من نیز مانند مردم آمريكا و مردم سراسر جهان، از دیدن تصاوير زنان ايرانى كه شجاعت بيان افكار خود را با بى اعتنايى به رژيمى كه در پى سركوب آنهاست، دارند، شگفت زده شدم.
این نماينده كنگره آمريكا افزود از همكارانم مى خواهم كه در گراميداشت خاطره ندا و در حمايت از زنان شجاع ايرانی كه صدايشان را براى آزادی و براى به دست آوردن حقوق خود بلند كرده اند، به ما بپيوندند.
پدر ندا: ای مردم به من کمک کنید
سایت همدمی (سایت فارسی وزارت خارجه اسرائیل) نوشتۀ: یک مامور امنیتی (نام مستعار) – تهران چند روز است که خواب راحت ندارم و هر شب چهره آن مرد سالخورده ای به خوابم می آید که فریاد می زند: «ای مردم به من کمک کنید، من به خاطر شما دختر دلبندم را از دست دادم». چهره او را به وضوح می بینم که ناتوائی و اندوه بر آن مسلط شده و زار می زند و کمک می طلبد.خواستم مهر خاموشی بر لب بزنم. واقعیت آن است که ترسم برداشته و از انتقام جوئی ماموران حکومت هراس دارم و نمی خواهم شغل خود را از دست بدهم و به زندان افتم و شکنجه شوم.روزهای متمادی با وجدان خویش در کشاکش بودم که آیا این مطلب را برایتان بفرستم و یا خفقان بگیرم و چیزی نگویم.ولی امروز (دوشنبه 8 تیر) هنگامی که شنیدم احمدی نژاد نامه ای به قوه قضائیه نوشته که قتل آن دختر بی گناه و بی دفاع را پی گیری کنند، و کشتن او را به عوامل مخالف حکومت نسبت داده، آتش گرفتم و دیدم که بیش از این نمی توانم ساکت بمانم و اگر درد دلم را فریاد نکنم، کارم به تیمارستان می کشد. آخر تا چه حد می توان سکوت کرد و دم برنیاورد؟سخن کوتاه کنم و زخم دل خود را بگشایم و با شما و دیگر هموطنانم در میان گذارم: من در فرودگاه امام خمینی پست امنیتی حساسی دارم. ببخشید اگر برخی جزئیات را تغییر می دهم که حکومت نتواند به هویت من پی ببرد.ولی روز چهارشنبه گذشته (سوم تیر) بر حسب ماموریتی که داشتم، در کنار هواپیمای ترکیش ارویز (شرکت هواپیمائی ترکیه) که از آنکارا می آمد مواظب پیاده شدن مسافران بودم.مرد سالخورده و مو سفیدی که بسیار آشفته به نظر می رسید از پلکان پائین آمد و فریاد می زد "من پدر ندا هستم، من آقا سلطان هستم، دخترم را کشتند، ای مردم به من کمک کنید".اول درک نکردم چه می گوید. لهجه غلیظ ترکی داشت. ولی مرتبا این جمله را تکرار می کرد. به طرف ماموران رفت و یکی از پیرمردها را در آغوش کشید و همچنان فریاد می زد "من پدر ندا هستم. دخترم را کشتند. ای مردم به من کمک کنید".پدر ندا آقا سلطان بود. از ترکیه باز می گشت تا در مرگ دخترش به سوگ بنشیند. عجز و بیچارگی از چهره اش می بارید. دقیقا نمی دانست چه بگوید. همان جمله را مرتبا تکرار می کرد.پیش از آن که همه مسافران پیاده شوند، فورا او را گرفتند و با ضربات باتوم کوشیدند او را خاموش کنند و وقتی نتوانستند، دست و پایش را گرفتند و این مرد سالخورده و ناتوان را کشان کشان به بازداشتگاه بردند.بر حسب وظیفه، نمی توانستم از کنار هواپیما تکان بخورم و ناچار بودم همچنان به کنترل مسافران بپردازم. ولی دیدن مردی که این چنین نعره می کشید و مصیبت خود را فریاد می کرد، هرگز از ذهن من دور نخواهد شد.یکی دو روز بعد بود که او را در تلویزیون دیدم. معلوم بود که خیلی به او فشار آورده بودند. خیلی تهدیدش کرده بودند. از دوستانم که در امور امنیتی کار می کنند، شنیدم که او را تهدید کرده بودند که اگر چیزی هائی را که رژیم می خواهد، در تلویزیون نگوید، جان خود و زنش و بچه های دیگرش را به خطر می اندازد. آقا سلطان با همان لهجه غلیظ ترکی، همان جملاتی را که توی دهانش گذاشته بودند تکرار کرد و گفت "دخترم را منافقین کشته اند".حالا هم احمدی نژاد به قوه قضائیه نامه می نویسد که جریان را پیگیری کنید. نه آن که دلش به حال ندا سوخته باشد و بخواهد عدالت اجرا شود و قاتل شناسائی و مجازات گردد. بلکه خودش نوشته است که چون این قضیه در دنیا خیلی سر و صدا به راه انداخته و آبروی حکومت را سخت برده ، پس بیاید قوه قضائیه و به هر ترتیبی این قضیه را ماست مالی کند و گناه این جنایت را به گردن خود مردم، و یا به گردن منافقین و صهیونیستها و آمریکا و انگلیس و بهائیان و سلطنت طلبان و ضدانقلاب و دیگران بیاندازد – همان گونه که در مورد بسیاری دیگر از حوادث ادعا کرده و می کند. من می دانم که علاوه بر ندا، دهها نفر دیگر از مردم آزادی خواه کشور ما در تظاهرات کشته شده اند. می دانم که هزاران نفر دستگیر شده اند. می دانم که حکومت بیشترین تلاش را خواهد کرد تا صدای مردم را کاملا خاموش کند.من از شما و همه ایرانیان برون مرزی انتظار دارم، نگذارید خون ندا لوث شود، نگذارید فریاد دادخواهی مردم ایران خاموش شود. ما اکنون در شرائطی هستیم که هر گونه حمایت شما ایرانیان خارج از کشور و هر سخنی که در دنیا در دفاع از ما بیان شود، موجب دلگرمی مردم و قوت گرفتن مبارزه آن ها می شود.شنیدم که خانواده ندا آقاسلطان را تنها به این گناه که از دستور حکومت سرپیچی کرده و برای فرزند خود مراسم ترحیم برگزار کرده اند، از خانه شان بیرون انداخته و آواره کرده اند. راستش، آن قدر ترسیدم که جرات نکردم از دوستان اطلاعاتی خود آدرس آن ها را بپرسم و بروم ببینم که تا چه حد این خبر درست است. ولی از این افراد بی رحم و بی وجدان هرچه بگوئید بر می آید.خودم به چشمان خودم دیدم که بیست نفر از مادرهای داغدار را که در سوگ فرزندان جان باخته خود در پارک لاله گرد آمده بودند، چگونه لت و پار کردند.نگذارید، ای مردم! به کمک نیاز داریم! به فریاد آن مرد سالخورده گوش فرا دهید و نگذارید ایران نابود شود.
اعتراضات جوانان در میادین مختلف تهران
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزراشات رسیده از میادین مختلف شهر تهران جوانان به صورت گروههای بیش از 1000 نفر با شعار مرگ بر دیکتاتور اعتراضات خود را آغاز کردند.
از ساعت 18:00 جمعیتی بیش از 1000 نفر در میدان انقلاب تجمع کردند و تعدادی بصورت پراکنده در خیابانهای اطراف انقلاب و جمعیتی با همین ابعاد در میدان ولی عصر تجمع کرده اند. جوانان در حالیکه دستها را به علامت پیروزی در بالای سر خود گرفته اند شعار مرگ بر دیکتاتور سر می دهند. بر تعداد جمعیت معترض لحظه به لحظه افزوده می شود.
جوانان معترض حرکت خود را حوالی ساعت 19:00 از میدان ولی عصر به سمت ونک و شریعتی آغاز کردند. همچنین گفته می شود در میدان های تجریش و یوسف آباد جوانان معترض تجمع کرده اند .
نیروی گارد ویژه در میدان انقلاب با باتوم به سوی مردم یورش بردند و ضمن ضرب وشتم آنها تعدادی از جوانان معترض را دستگیر و با خود بردند.نیروهای گارد ویژه، بسیج و لباس شخصیها به فاصلۀ کمی از هم ایستاده اند. این نیروها از خیایان آزادی تا میدان ولی عصر و خیابانهای اطراف با در دست داشتن باتوم آرایش گرفته اند.
تهران حالت حکومت نظامی به خود گرفته است
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
بنابه گزراشات رسیده از نقاط مختلف تهران، شهر تهران حالت حکومت نظامی به خود گرفته است .از بعد ظهر امروز سر تمامی خیابانها و حتی کوچه ها بخصوص در نقاط مرکزی شهر نیروهای گارد ویژه ،بسیج ،سپاه پاسداران و نیروی لباس شخصی ها مسقر شدند .نیروهای موتور سوار و ماشینهای گارد ویژه به صورت ستونی در نقاط مرکزی شهر حرکت می کنند و قصد ایجاد رعب و وحشت دارند. علیرغم حضور گسترده و بی سابقه نیروهای سرکوبگر جوانان و مردم در سطح شهر حضور دارند .تلفنهای همراه قطع شده است و حتی در سطح شهر امکان تماس بسیار مشکل شده است.گفته می شود که شورای نگهبان قرار است نتیجه انتخابات را اعلام نماید.فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران ، برقراری حکومت نظامی اعلام نشده و قطع ارتباطات مردم را محکوم می کند.

میهنم را پس بده!
من مطلقا تقدیرگرا نیستم. معتقدم فرد در تحولات اجتماعی نقش بسزا و گاه کاملا تعیین‌کننده، اعم از مثبت و منفی، دارد. لازم نیست به تاریخ و به گذشته‌های دور مراجعه کنیم. هم اینک تجربه‌ای بی‌همتا را پیش چشم داریم و این بخت را یافته‌ایم تا از نزدیک شاهد آن باشیم.ولی معتقدم قوانین اجتماعی بسیار شبیه به قوانین طبیعی عمل می‌کنند. جوامع در هر دوره و بر اساس آنچه تاریخ و فرهنگ آنها را می‌سازد، سوخت و سازهایی دارند که هرگونه اخلال در آن، به واکنش‌هایی منجر می‌شود که تلاش می‌کنند تا روند طبیعی زندگی را به جامعه باز گردانند. روندی که امنیت و آزادی، آسایش و رفاه، از یک سو مبانی و از سوی دیگر اهداف آن را تشکیل می‌دهند. آگاهی بر این قوانین نانوشته و شناخت این حقیقت که اساسا چنین قوانینی وجود دارند، سبب می‌شود بتوانیم واقعیت را تا آنجا که ممکن است، آنگونه که هست، تشخیص دهیم و با پرهیز از اختراع واقعیت بر اساس افکار و آرزوهای خود، به ارزیابی و تحلیل آن بپردازیم بدون آنکه منافع فردی و گروهی و یا آرزوهای شخصی خود را در آن دخالت دهیم و یا اسیر موج‌های تبلیغاتی گردیم.
سه طرفامروز دیگر کمتر کسی است که تردید داشته باشد انقلاب اسلامی پیروزی مشروعه بر مشروطه پس از یک شکست هفتاد ساله بود. حکومت برآمده از انقلاب اسلامی اگرچه نام جمهوری را یدک می‌کشید و اگرچه از ابزار جوامع دمکراتیک از جمله انتخابات تلاش می‌کرد تا چهره مقبولی از خود به جهان نمایش دهد، لیکن حقیقتا چیزی جز حکومت اسلامی نبود. اگر زمامدارانش نتوانستند آن را آنگونه که می‌پندارند، پیاده کنند، در واقع به برکت رشد سیاسی و اجتماعی بود که اگرچه با تناقض‌های آشکار، لیکن به هر حال در طول انقلاب مشروطه و پس از آن در دوران سلسله پهلوی در تار و پود جامعه ایران تنیده شده بود.امروز این انقلابی که شاهد آن هستیم، حتی اگر شکست بخورد (که قطعا موقت خواهد بود) ولی بی‌تردید گامی سرنوشت‌ساز به سوی پیروزی قطعی و نهایی مشروطه بر مشروعه، مدرنیته بر سنت، و حکومت عرفی و سکولار بر حکومت دینی و الاهی است. مشروطه به معنای تأمین و تضمین آزادی و تجدد به اضافه پایبندی به اصول حقوق بشر و تمامی دستاوردهای دمکراتیک که جهان در صد سال گذشته به آنها دست یافته است.در تحلیل رویدادهای اخیر ایران نباید توجه را تنها به مناسبات قدرت و جنگی که بین خودی‌های قبیله حاکم در جریان است، محدود کرد. یک کفه بسیار سنگین این رویدادها همانا مردم و جامعه هستند. کفه‌ای که نابسامانی‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به شدت بر وزن آن افزوده و آن را در برابر کفه بی‌بنیه و پرفساد و پوسیده حکومت بسی سنگین کرده است. امروز خواسته‌های جامعه ایران نه به این دلیل که بر تغییر به معنای تغییرات بنیادی و تعویض رژیم تأکید می‌ورزند، بلکه بیشتر به دلیل اینکه منادی حقوقی هستند که تحقق آنها حتی از مترقی‌ترین نامزد رژیم در چهارچوب این نظام اساسا امکان پذیر نیست، بسی فراتر از خواست‌های احزاب و گروه‌های سیاسی مشارکت‌کننده و بسیاری از مدعیان روشنفکری و سکولاریسم قرار دارد. در چنین شرایطی، حتی اگر موسوی نیز رییس جمهوری اسلامی می‌شد، باز هم بحران مطالبات انباشته شده مردم، به شکلی بروز می‌کرد چرا که دولت موسوی بیشترین انرژی خود را در چهار سالی که در اختیار می‌داشت، بیش از هر چیز باید صرف مبارزه با رقیب سازمان‌یافته خود می‌کرد، بدون اینکه از پشتیبانی اکثریت مجلس و قوه قضاییه و هم چنین «رهبر» برخوردار بوده باشد. و نتیجه، چیزی جز انباشته شدن مشکلات و ادامه فرسایش کشور نمی‌بود. به این ترتیب نه خواست حداقلی، بلکه حداقل‌ترین خواست مبنی بر «رفتن احمدی‌نژاد» که انگیزه بسیاری از افراد برای مشارکت آنها در «انتخابات» بود، ممکن بود از نظر احساسی تنها مرهمی باشد بر سرشکستگی آنها در چشم جهانیان، لیکن هیچ راهی برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی نمی‌گشود مگر آنکه آن گونه که «اصلاح‌طلبان» تبلیغ کرده بودند، برای «تغییر» آستین‌ها را بالا می‌زدند. این کار اما بدون ایستادن در برابر «رهبر» امکان‌پذیر نمی‌بود. امروز کاری که با پیروزی موسوی در «انتخابات» به دلیل التزام مکررا اعلام شده وی به نظام و رهبری قطعا به شکست می‌انجامید، چه بسا اینک با شکست وی راهی از درون سنگلاخ جمهوری اسلامی بیابد.در این میان باید توجه داشت که مردم را نباید فدای جنگ قدرت هیئت حاکمه کرد. اگر این مردم، جان بر کف به خیابان‌ها می‌روند نه برای موسوی و کروبی و رفسنجانی، بلکه برای دستیابی به حقوق خودشان است. کاملا می‌توان تصور کرد که اگر مردم در اعتراض به فریب بزرگ انتخابات و تحقیری که آتش به جانشان زد، به خیابان‌ها نمی‌ریختند، جنگ درون قبیله حاکم به شکل دیگری ادامه می‌یافت. «رهبر» ابتدا مردمی را که رأی داده بودند، امت اسلام خواند و آرای آنها را به حساب تأیید نظام خود نوشت. لیکن وقتی همان مردم به اعتراض برخاستند آنها را مزدور بیگانه و اوباش نامید و به خاک و خونشان کشید.آنچه در دو هفته گذشته در ایران گذشته است، و مواضعی که در جهان نسبت به زمامداران جمهوری اسلامی اعلام شده است، از انتشار عکس خامنه‌ای و احمدی‌نژاد در کنار شیخ حسن نصرالله رهبر حزب‌الله لبنان و بن لادن رهبر القاعده تا امتناع سران کشورهای جهان در پذیرفتن و تبریک ریاست جمهوری اسلامی احمدی‌نژاد، همگی نشان می‌دهند که راه بازگشت بر هر سه طرف در ایران بسته است: رهبری و انصارش، موسوی و اصلاح‌طلبانش، مردم و آرزوهایشان برای تغییر.
یک گره کور«رهبر» پس از سخنان مکرری که در روزهای اخیر بیان کرد، و با گفتن اینکه «قانون‌شکنی» نمی‌کند و زیر بار «زور» نمی‌رود و با انداختن انواع و اقسام نیروهای سرکوبگر رژیم به جان مردم، اگر هر گامی به عقب بردارد، چیزی جز نقض آنچه گفته است نخواهد بود چرا که با عقب‌نشینی هم قانون‌شکنی دیگران را پذیرفته، هم خود قانون‌شکنی کرده و هم زیر بار «زور» رفته است. موسوی با برافراشتن پرچم «استیفای حقوق مردم» هرگونه عقب‌نشینی‌اش معنای دیگری جز زیر پا گذاشتن حقوق مردم نخواهد داشت. تلاش او برای رسیدن به یک توافق برای حفظ نظام، آن گونه که از سخنان و بیانیه‌هایش پیداست، تنها با عقب‌نشینی طرف مقابل به ثمر خواهد رسید. لیکن نشانی از عقب‌نشینی طرف مقابل نیست. آن هم با توجه به اینکه عقب‌نشینی «رهبر» در برابر مردم، بخش دیگری از قبیله حاکم را که بر مهم‌ترین منابع سیاسی و اقتصادی و امنیتی تکیه زده است، به مقابله با وی خواهد کشاند. در عین حال، هم عقب‌نشینی «رهبر» و هم عقب‌نشینی موسوی، هر دو، به معنای کوبیدن آخرین میخ به تابوت رژیمی‌ است که اگر این «انتخابات» هم نمی‌بود، به هر حال دیر یا زود و با دستاویزی دیگر با مقاومت مردم روبرو می‌شد.مردم نیز راه پس ندارند. هرگونه عقب‌نشینی معترضان همانا به معنای گسترش سرکوب وحشیانه منتهی در سکوت خواهد بود. امروز رسانه‌های جهان می‌توانند حضور آنها را با خبررسانی مداوم مستند سازند. لیکن عقب‌نشینی مردم نه آرامش بلکه سرکوب بی‌امان را به دنبال خواهد داشت تا بار دیگر سر بلند نکنند. حضور مداوم آنها در تظاهرات، در اعتصابات و در نافرمانی‌های مدنی با حفظ آرامش و پرهیز از خشونت است که سرنوشت «تغییر» را در یک مسیر مثبت و دمکراتیک، همراه با سرنوشت نظام، رقم خواهد زد.خود رژیم مبتکر این گره کور است. و این در حالیست که جمهوری اسلامی برخلاف اقتدار دروغینی که به نمایش می‌گذارد، هرگز تا این اندازه سست و لرزان نبوده است. تجربه نشان می‌دهد، رژیمی که دست به خشونت عریان علیه مردم می‌زند، در ضعیف‌ترین موقعیت ممکن قرار گرفته است. اختلاف و انشقاق سر تا پای رژیم از ارتش و سپاه و بسیج تا هیئت حاکمه و نهادهای انتصابی و به اصطلاح انتخابی آن را فرا گرفته است. هر روز افراد بیشتری از خود نظام پی می‌برند که آینده‌ای در برابر آن قرار ندارد. برخی فرار می‌کنند و برخی رنگ عوض می‌کنند. و نهایتا آنهایی که پشت نظام می‌مانند، مانند هر رژیم دیگری که مسیر فروپاشی را طی کرده است، تنها اندکی خواهند بود که جانشان به آن بسته است.در این میان، آیا ممکن است غرب این همه تصاویر و اخبار خشن از سرکوب و کشتار مردم را ناگهان به دست فراموشی بسپارد و جهان و ایران دوباره به آنچه تبدیل شود که پیش از 22 خرداد (12 ژوئن) بود؟ کاملا بعید به نظر می‌رسد. امروز سیاستمداران و رسانه‌ها دیگر نه از «ایران» بلکه مدام از «جمهوری اسلامی در ایران» سخن می‌گویند. هیچ‌گاه به این اندازه عنوان «جمهوری اسلامی» در گزارش‌ها و مقالات تکرار نشده است. آنچه را بسیاری از ایرانیان سالها تلاش می‌کردند به غربی‌ها بفهمانند، خود جمهوری اسلامی با «انتخابات» خود و با سرکوب وحشیانه‌ای که پس از آن در برابر چشم همگان به راه انداخت، به غرب حالی کرد. این رویدادها پشت جبهه مبارزات مردم ایران را در خارج از کشور چنان نیرو بخشیده که هرگز تا این اندازه یکپارچه و متحد عمل نکرده است. همان گره کور، کار را از پس گرفتن «رأی» گذرانده است. داخل و خارج، چپ و راست، آنهایی که جمهوری اسلامی آرایشان را با فریب از چنگشان به در آورد و آنانی که رأی خود را از رژیم دریغ داشتند، کاملا متحد (صرف نظر از برخی پارازیت‌ها) در پی آن هستند تا نه رأی برخی از مشارکت کنندگان و بخشی از مردم ایران، بلکه میهن مشترک همه ایرانیان را پس بگیرند.

دوشنبه

ضرب و شتم وحشیانه و بازداشت تظاهرکنندگان در تهران
عصر دیروز در خيابان شريعتى تهران درگيريهاى شديدى میان هزاران تن از معترضان و ماموران سركوبگر رژیم روی داد. هنگامی که معترضان شعار مرگ بر ديكتاتور سر می دادند، مورد هجوم ماموران قرار گرفته و شماری از آنان مجروح شدند. ماموران حکومتی برای متفرق کردن تظاهرکنندگان بسوی آنان گاز اشک آور و گاز فلفل پرتاب مى کردند.
ماموران سرکوبگر علاوه بر پرتاب مداوم گاز اشک آور از ماشين آب پاش نیز برای مقابله با معترضان استفاده می کردند. گزارشها حاکیست که در درگیریهای روز گذشته شماری از معترضان بازداشت شدند.
آسوشيتدپرس نوشت برخی شاهدان صحنه هاى برخورد با معترضان را بيرحمانه توصيف كردند و گفتند تعدادى از تظاهركنندگان در اثر حمله ماموران استخوانهايشان شكست. نيروى انتظامى يک زن سالخورده را مورد ضرب و شتم قرار داد كه موجب شعله ور شدن خشم تظاهرکنندگان شد.
در یکی از گزارشها گفته شده یک بازیگر و کارگردان سینما در گردهمايی مقابل مسجد قبا بازداشت شده است.
شب گذشته همچنین در بسیاری از محله های تهران فریاد الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور شنیده می شد. این در حالیست که لباس شخصی ها و بسیجی ها مردم را به خاطر رفتن بروی پشت بامها مورد تهدید قرار می دهند.
حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی اعلام کرده اند امروز از میدان تجریش تا میدان راه آهن زنجیره انسانی تشکیل خواهند داد. بازداشت محمد مصطفائی، وکیل کودکان اعدامی

رادیو فردا: يک سازمان مدافع حقوق بشر به نام « نوجوانان را اعدام نکنيد » تاييد کرد که محمد مصطفايی وکيل دادگستری، در تهران دستگير شده است.
به گزارش اين سازمان، آقای مصطفايی حدود چهار روز است که در بازداشت به سر می برد و فقط توانسته است دو بار با خانواده اش تماس بگيرد.
به گفته بيانيه ای که از سوی اين سازمان صادر شده، آقای مصطفايی وکالت بيش از ۲۵ متهم را به عهده دارد که همگی به دليل جرايمی که پيش از رسيدن به سن قانونی مرتکب شده اند، در خطر اعدام قرار دارند.
سازمان « نوجوانان را اعدام نکنيد » خواستار آزادی محمد مصطفايی شده است.
بازداشت محمد مصطفائی، وکیل کودکان اعدامی
رادیو فردا: يک سازمان مدافع حقوق بشر به نام « نوجوانان را اعدام نکنيد » تاييد کرد که محمد مصطفايی وکيل دادگستری، در تهران دستگير شده است.
به گزارش اين سازمان، آقای مصطفايی حدود چهار روز است که در بازداشت به سر می برد و فقط توانسته است دو بار با خانواده اش تماس بگيرد.
به گفته بيانيه ای که از سوی اين سازمان صادر شده، آقای مصطفايی وکالت بيش از ۲۵ متهم را به عهده دارد که همگی به دليل جرايمی که پيش از رسيدن به سن قانونی مرتکب شده اند، در خطر اعدام قرار دارند.
سازمان « نوجوانان را اعدام نکنيد » خواستار آزادی محمد مصطفايی شده است.
فعالان حقوق بشر در ایران
علاوه بر بندهای 240 و 209و 2 الف زندان اوین ، بند عمومی نسوان این زندان بعنوان محل دیگری برای نگهداری بازداشت شدگان زن اعتراضات اخیر تهران مورد استفاده قرار گرفته است. کمبود فضا و مکان در این بند عاملی برای افزایش فشار بر زندانیان شده است.
بنابر گزارشات دریافتی حدود شصت تن از زنان بازداشت شده به بند بیماران متادونی اندرزگاه 3 نسوان منتقل شده اند، کمبود جا به حدی است که تعداد زیادی از زنان تازه منتقل شده تنها با یک پتو در راهروهای این اندرگاه اسکان داده شده اند.
راهروهای مذکور که به غیر از دهه شصت هیچگاه سابقه نداشته مورد استفاده قرار گیرد محیطی غیربهداشتی و نامناسب برای نگهداری زندانیان خاصه زنان زندانی است.
خانم مقدم و مریم عامری منجمله زنان زندانی در این بند هستند و البته بیتا صمیمی زاده و فریناز معیریان دو فعال دانشجویی نیز تا روز گذشته در این محل نگهداری می شدند که بنا به دلایل نامعلومی از دیروز به سلولهای انفرادی منتقل شده اند.
از دیگر نکات قابل توجه استقرار تعداد زیادی از زنان زندانی زخمی در بهداری این اندرزگاه است.
لازم به ذکر است آمار فوق تنها بخشی از دستگیر شده گان روزهای اخیر را در بر می گیرد و در خصوص سایر بندها به دلیل شرایط امنیتی بی خبری بیشتری وجود دارد.
فعالان حقوق بشر در ایران
علاوه بر بندهای 240 و 209و 2 الف زندان اوین ، بند عمومی نسوان این زندان بعنوان محل دیگری برای نگهداری بازداشت شدگان زن اعتراضات اخیر تهران مورد استفاده قرار گرفته است. کمبود فضا و مکان در این بند عاملی برای افزایش فشار بر زندانیان شده است.
بنابر گزارشات دریافتی حدود شصت تن از زنان بازداشت شده به بند بیماران متادونی اندرزگاه 3 نسوان منتقل شده اند، کمبود جا به حدی است که تعداد زیادی از زنان تازه منتقل شده تنها با یک پتو در راهروهای این اندرگاه اسکان داده شده اند.
راهروهای مذکور که به غیر از دهه شصت هیچگاه سابقه نداشته مورد استفاده قرار گیرد محیطی غیربهداشتی و نامناسب برای نگهداری زندانیان خاصه زنان زندانی است.
خانم مقدم و مریم عامری منجمله زنان زندانی در این بند هستند و البته بیتا صمیمی زاده و فریناز معیریان دو فعال دانشجویی نیز تا روز گذشته در این محل نگهداری می شدند که بنا به دلایل نامعلومی از دیروز به سلولهای انفرادی منتقل شده اند.
از دیگر نکات قابل توجه استقرار تعداد زیادی از زنان زندانی زخمی در بهداری این اندرزگاه است.
لازم به ذکر است آمار فوق تنها بخشی از دستگیر شده گان روزهای اخیر را در بر می گیرد و در خصوص سایر بندها به دلیل شرایط امنیتی بی خبری بیشتری وجود دارد.


متن کامل نامه این کمیته بدین شرح است:
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد کمیساریای عالی حقوق بشر کارگروه بازداشتهای خودسرانه
همچنانکه اطلاع دارید، ایران پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری صحنه اعتراضات برخی از گروه‌های سیاسی و نیز تعداد بسیار زیادی از شهروندان به این نتایج بوده است که البته با خشونت بی سابقه‌ای از سوی ماموران انتظامی و امنیتی مواجه شده است. در ایران به ویژه در چهار سال گذشته، یعنی دوره اول دولت آقای احمدی نژاد، معضل بازداشت‌های خودسرانه و نقض حقوق دادرسی عادلانه شهروندان شدت گرفته و موارد نقض این حقوق به منظور سرکوب فعالان سیاسی، اجتماعی، دانشجویی و ... به رویه‌ای روزمره بدل گشته است. در این مدت، نهادهای امنیتی تحت نظر دولت و شخص رییس جمهور حتی با اعمال نفوذ در دستگاه مستقل قضایی، اقدام به بازداشت منتقدان کرده و در برخی موارد گزارش‌هایی از شکنجه و بدرفتاری آنها با بازداشت شدگان منتشر شده است. این رویه ناقض حقوق بشر که در بیشتر موارد حتی قوانین ناقص جزایی ایران که برخی از استانداردهای حداقلی دادرسی عادلانه را به رسمیت شناخته است، نادیده می‌گرفت؛ پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری که احزاب و گروه‌های سیاسی طرفدار دموکراسی و حقوق بشر آن را به دلیل تخلفات دولت آقای احمدی نژاد نامشروع خوانده‌اند، در ابعادی گسترده و به شکلی سیستماتیک در حق شمار زیادی از دولتمردان سابق، فعالان سیاسی، فعالان حقوق بشر و روزنامه نگاران اعمال شده است. در جریان بازداشت این افراد که دستکم 500 نفر از فعالان در شهرهای مختلف ایران می‌باشند، موارد زیر به عنوان نقاط مشترک نقض حقوق دادرسی عادلانه قابل ذکر است: 1- پیش از اقدام به بازداشت هیچگونه احضاریه‌ای از سوی مراجع قضایی ارسال نشده است. 2- در هنگام بازداشت هیچگونه حکمی از سوی مراجع قضایی ارائه نشده است. 3- بازداشت‌ها غالبا در ساعات پایانی شب و بامداد صورت گرفته و توام با ضرب و شتم و اعمال رفتارهای خشن و تحقیرآمیز درحق بازداشت شدگان و خانواده‌های آنان بوده است. 4- پس از بازداشت هیچ مرجع قضایی در مورد محل نگهداری توضیحی به خانواده آنها نداده است و بازداشت شدگان تاکنون امکان تماس تلفنی با خانواده‌های خود نیز نداشته اند. 5- همگی آنها از دسترسی به وکیل محروم بوده اند. 6- برخی از بازداشت شدگان بیمار بوده و در یک مورد یکی از آنان در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بازداشت شده است. 7- در حالی که وکلا هیچگونه دسترسی به پرونده بازداشت شدگان ندارند برخی از گزارش‌ها حاکی از اعمال فشار و شکنجه به تعدادی از فعالان سیاسی است تا بر علیه خود به ارتکاب جرم اقرار کنند. 8- علیرغم گستردگی این بازداشت‌ها و اعلام خبر آن از سوی مقامات انتظامی و امنیتی در رسانه‌های عمومی تاکنون هیچ توضیحی در مورد موارد اتهامی بازداشت شدگان و نیز مستندات اتهامات احتمالی در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته است.
علاوه بر این متذکر می‌شود در جریان تجمعات و راهپیمایی‌های اعتراض آمیز مردمی در شهرهای مختلف ایران گمان می‌رود که حدود 2000 نفر از شهروندان بدون دسترسی به حقوق شهروندی خود، بازداشت شده باشند که در مورد ضرب و شتم آنها حین دستگیری و نیز در زمان بازداشت موقت گزارش‌های متعددی منتشر شده است. همچنین درحالی که هنوز هیچ دادگاهی حکم قطعی در مورد آنها صادر نکرده است، اعترافات برخی از آنان علیه خودشان در تلویزیون دولتی پخش شده است که طی آن به همکاری با گروه‌های تروریستی و دولتهای بیگانه اقرار کرده‌اند.
بر این اساس، کمیته پی گیری بازداشت‌های خودسرانه با اعلام این که سه تن از اعضای این کمیته نیز در جریان این موج بازداشت‌ها دستگیر شده اند، درخواستهای خود را به این شرح تقدیم می‌دارد:
1- شورای حقوق بشر هرچه سریعتر موضع خود را در مورد نقض فاحش موازين جهانی حقوق بشر در ایران طی روزهای گذشته ابراز دارد. 1- گزارشگر ویژه‌ای در مورد موارد نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر و خصوصا نقض حقوق دادرسی عادلانه تعیین شود. 2- از کارگروه بازداشتهای خودسرانه سازمان ملل متحد می‌خواهیم با توجه به التزام جمهوری اسلامی ایران به مفاد میثاق حقوق مدنی - سیاسی و نیز گستردگی بازداشتهای اخیر که مصداق بارز بازداشت خودسرانه می‌باشند هرچه سریعتر وضعیت ایران را مورد رسیدگی قرار داده و نسبت به اخذ توضیحات لازم از دولت جمهوری اسلامی اقدام نماید.
فعالان حقوق بشر در ایران
شکنجه دسته جمعی، منظم و هرروزه بازداشت شدگان کمپ کهریزک
صدها شهروند بازداشت شده اعتراضات اخیر شهر تهران در کمپ کهریزک به صورت روزمره تحت بدرفتاری و شکنجه قرار دارند.
کمپ غیرقانونی کهریزک واقع در شهرسنگ از توابع شهرری استان تهران که حدود هشت سال قبل در عملیات موسوم به "جزیره" مربوط به پاکسازی منطقه خاک سفید تهران برای اولین بار مورد بهره برداری قرار گرفت با توسعه و ساخت و ساز به محلی برای نگهداری بازداشت شدگان طرح موسوم به امنیت اجتماعی تبدیل شد.
این کمپ غیرقانونی که روند ساخت و ساز آن به خصوص از دو سال پیش شدت گرفته است با شروع اعتراضات اجتماعی گسترده در تهران پس از اعلام نتایج انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری باری دیگر نقشی محوری اما پنهان یافته است.
صدها بازداشت شده درگیریهای خیابانی روزهای اخیر تهران بنا به ارگان بازداشت کننده در اماکن مختلفی اعم از بندهای مختلف زندان اوین تا بازداشتگاههای بسیج محلات و اماکن دیگر توزیع شده اند.یکی از مهمترین اماکن که تعداد قابل توجهی از بازداشت شدگان را در خود جای داده کمپ غیرقانونی کهریزک است که به دلیل عدم شناخت رسانه ها و افکار عمومی از دیده بانی جامعه پنهان مانده است.
بنابر گزارشات دریافتی از تنی از زندانیان این کمپ که اخیراً به زندان قزل حصار منتقل شده اند. در محدوده یک سالن، 8 اتاق، 2 سالن قرنطینه، 4 سوله فلزی، جمعیتی در حدود 920 نفر که دو سوله فلزی آن به خانمهای بازداشت شده تعلق گرفته است، (گنجایش این دوسوله در حدود 200 نفر است) نگهداری می شوند.
شاهدین عنوان می دارند همچون زمان طرح موسوم به ارتقای امنیت اجتماعی، بازداشت شدگان در این مکان در بدو ورود مورد ضرب و شتم قرار میگیرند، فضای اختصاصی به هر فرد کمتر از یک متر مربع است، تغذیه در هر روز شامل دو وعده جیره می شود و کماکان سیب زمینی بعنوان غذای اصلی در این مکان توزیع می شود.
بنا بر شناخت این مکان حاصله از تحقیقات میدانی پیشین و مدعیات شاهدان، نیروهای پلیس امنیت بصورت منظم و هر روزه تحت عنوان "جیره کتک" با یورش به اتاقها و یا به صف کردن بازداشت شدگان در محوطه محصور به سیم خاردار این مکان، اقدام به ضرب و شتم شهروندان زندانی می نمایند. در این مکان طی دو سال اخیر دست کم 14 زندانی بر اثر خشونت بی حد و حصر نیروهای نظامی یا عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داده اند. هر چند مجموعه امکان تائید جان باختن فردی از سری بازداشت شدگان اخیر در این مکان را ندارد اما کماکان این موضوع بنابر شرایط و اهداف ساخت کمپ و مدیریت چند ساله آن محتمل است. همچنین گزارش شده است نیروهای امنیتی مستقر در این مکان به صورت گروهی به بازجویی و فیلمبرداری از شهروندان محبوس در این مکان می پردازند.
لازم به ذکر است این مکان در اختیار بخش پلیس امنیت نیروی انتظامی است و هیچگونه نظارتی بر کمپ وجود ندارد.
* برآورد آمارها بر اساس پلان و ظرفیت مورد استفاده این کمپ در زمان طرحهای پیشین و همچنین شهادت شهود است و آمار دقیق میتواند با نزدیکی زیاد اختلافاتی با آمار ارائه شده داشته باشد.



پنجشنبه


كاهش سطح روابط رژیم تهران با انگلستان
به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، منوچهر متکی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی امروز از قصد رژیم تهران برای کاهش سطح روابط خود با انگلستان خبر داد.
روابط رژیم تهران با انگلستان در پی رویدادهای اخیر در ایران تنش آلود شده و دو طرف برخی از دیپلماتهای مستقر در تهران و لندن را اخراج کردند.
بازگشت روابط به پيش از سال 1378
روزنامه اعتمادملی: درخواست براي كاهش سطح روابط ايران و انگليس به معناي درخواست براي بازگشت سطح روابط دو كشور به ساليان پيش از سال 1378 است. پس از انقلاب با اخراج گروهي از دانشجويان ايراني از لندن و زنداني شدن شمار ديگري از آنها كه همان سال در مقابل سفارت آمريكا در لندن و در اعتراض به دستگيري گروهي از دانشجويان ايران توسط پليس آمريكا و در مقابل كاخ سفيد دست به تظاهرات زده بودند، دولت ايران به مقامات دولت انگليس رسما اعتراض كرد و هشدار داد كه اين روند در نهايت منجر به تشديد بيشتر تنش ها در مناسبات دو كشور مي شود. متعاقب اين وضعيت و تشديد تنش ها وزارت خارجه انگليس در نيمه دوم سال 1359 كاردار و ديگر ديپلمات هاي سفارت انگليس در تهران به جز يك نفر را به لندن فراخواند و سفارت اين كشور در ايران را تعطيل اعلام كرد. دولت هاي ايران و انگليس در سال 1371 مذاكراتي را براي ارتقاي سطح مناسبات دو كشور به سطح سفير انجام دادند، ولي تا ارديبهشت سال 1378 مناسبات دو كشور در سطح كاردار باقي ماند. با روي كار آمدن <توني بلر> نخست وزير انگليس از حزب كارگر در سال 1375 19977) و تداوم حضور هاشمي رفسنجاني به عنوان رئيس جمهوري اسلامي ايران، روند مناسبات دو كشور به سمت تغييرات مثبت تري نيل يافت. با شروع دوره رياست جمهوري سيدمحمد خاتمي در سال 1376 و سپس مذاكرات و مناسبات شخصي ميان كمال خرازي وزير خارجه وقت ايران و رابين كوك وزير خارجه انگليس روابط دو كشور به سطح سفير ارتقا يافت و از شهريور 1378 دو كشور توانستند سفراي خود را مبادله كنند. البته در سال 1381 نيز روابط بين دو كشور به دليل امتناع ايران از پذيرش سفير جديد انگليس، ديويد رداوي تيره شد اما پس از مدتي انگليس سرريچارد دالتون را به عنوان سفير خود معرفي كرد.
آیا با مداخله جامعه جهانی برای
مرگ ندا؛ وقاحت بی حد و مرز رژيم کودتاچی
یکی از خوانندگان: خون ندای عزیز بر دست ودامان خامنه ای لکه ننگی نهاد که با تمام تلاش مزدورانش برای پاک یا کمرنگ کردن این جنایت مهلک باز هم جوشش خون ژآندارک ایران نفرت وخشم جهانیان را برای این رژِیم جهنمی به ارمغان اورد ...با تعجب شاهد بودیم که امروز در تلویزیون ملاها شهید کردن ندا را به گروهی شناخته شده که با گلوله ای خاص او را به قتل رسایده اند والبته از قبل برنام ریزی کرده بودند چون از چند جهت فیلمبرداری کرده اند منتسب کرد. گویی میخواهند این جنایت را به خود مردم یا لابد دشمن نسبت دهند ...زهی پررویی وزهی بیشرمی که به جای عذر خواهی وخجالت از چنین جنایت هولناکی اینگونه سعی در لوث کردن این فاجعه ودور کردن عواقبش ازسران وعاملان خونخوار رژیم دارند ..هر چند مزدوران خلافت جهل وجنایت درصد هوش وفهم مردم جهان را با خود وروسایشان میسنجند که قیاس مع الفارق ومسخره ایست ...دیگر کسی فریب نمیخورد وخامنه ای باید منتظر دست عقوبت خداوند که از استین انتقام جوی مردم ایران بیرون امده باشد پرونده سازی برای به انحراف کشیدن قتل فجیع ندا ودیگر شهدای این خیزش ملی خنده دار ترین فیلم کمدی در تاریخ تلویزیونهای دنیاست ان هم با بینندگانی به وسعت تمام جهان ..ندای عزیز خون تو درخت ازادی را ابیاری کرد وچشم غم الودما از پس پرده اشک موج جوانان ازادیخواه ودلاورمان رابا عکسی از چهره خون الود تو ونگاهی که ما را با نگرانی مینگرد در دستانشان نظاره میکند ندای عزیز نامت در تاریخ جنبشهای ازادیخواهی جهان جاودان شد ..ژاندارک بزرگ ایران یادت گرامی باد ... {اندکی صبر سحر نزدیک است}..ارش

دهمین روز اعتراضات رو پشت سر میگذاریم
یکی از خوانندگان: دوستی از بیم عقب نشینی مردم تهران نوشته بود و اینکه با ادامه‌ی این شرایط جنبش مردم روز به روز تضعیف میشه و با این حساب از ایرانی‌های خارج از کشور درخواست کمک بیشتر کرده بود تا روند اعتراضات به قوتش باقی باشه.خوب این کاملن طبیعیه. دهمین روز اعتراضات رو پشت سر میگذاریم در حالی که جز جمعه، نه روز تمام در موضع تهاجم بودیم. بی وقفه! خوب مشخصه که نیرو تحلیل میره! مشخصه که این سوء برداشت به وجود میاد که مردم از ترسه که بیرون نمیان یا دلسرد شدن که البته این‌طور نیست. مردم فقط نیاز به تجدید قوا دارن. برای همینه که موسوی راهپیمایی بعدی رو به چهار روز دیگه موکول کرد. برای اینکه توی این فرصت هم اطلاع رسانی بیشتری بشه هم مردم از خستگی نزدیک دو هفته اعتراض بیرون بیان. مسلمه که نمیتونیم هر روز تمام انرژی‌مون رو تو خیابونها خالی کنیم و انتظار داشته باشیم برای فردا هم دوباره بتونیم همون تعداد رو سازمان‌دهی کنیم بیاریم خیابون و فردا و پس‌فردا هم… بعد شکایت کنیم که چرا بعد از یک هفته از سه میلیون رسیدیم چند هزار یا چند ده هزار…فکر کنید انقلاب پنجاه و هفت تو چند ماه اتفاق افتاد. مردم هر شهر برای هفتم و چهلم شهدای شهرهای دیگه تظاهرات میکردن…فکر نکنیم با دو-سه روز وقفه جنبش شکست میخوره یا از تب و تاب میفته.با این دوستمون موافقم! به نقطه بحرانی رسیدیم. از این جهت بحرانی که اگه همینطوری طوفانی ادامه بدیم شاید انقدر قوامون تحلیل بره که با یه تلنگر بشکنیم!

گزارشی از وضعیت زندان اوین
خبرگزاری ديده بان حقوق بشر كردستان: طی روزهای اخير با افزايش تعداد زندانيان سياسی در نتيجه‌ی موج گستره بازداشت‌ فعالان سياسی و روزنامه‌نگاران وضعيت نگهداری زندانيان در بندهای مختلف زندان اوين نيز دچار دگرگونی شده است. بنا بر اخبار دريافتی از زندان اوين با انتقال زندانيان بند 8 اندرزگاه 8 كه محل نگهداری سارقين و معتادين می‌باشد به بند 2 اندرزگاه 7 و با آماده سازی محل فوق از طريق برداشتن ديوارهای‌ حائل، فعالان سياسی تازه بازداشت شده را در اين بند نگهداری می‌كنند. همچنين با به وجود آمدن شرايط جديد در زندان اوين امكان ملاقات‌ها و برقراری ارتباط حتی با اعضای خانواده برای زندانيان سياسی كاملاً قطع و يا به صورت محدود در حد روزی 2 دقيقه تماس تلفنی در آمده است.
قهرمانِ ناخواسته
موسوی به عنوان یک اصلاح‌طلب محافظه کار وارد میدان شد تا برای ثبات و بقای نظام، آن را از درون قانونمند سازد. اینک اما در این ده روزی که از انتخابات می‌گذرد، موسوی بدون آنکه بخواهد به فرد دیگری تبدیل شده است. مردم در ایران وی را برای هدفی برگزیده‌اند که هدف وی نیست. دیریست که اعتراضات دیگر تنها علیه تقلب انتخاباتی نیست. بسیاری از مردم خواهان پایان این رژیم هستند که بنیادش در روزهای گذشته به شدت به لرزه در آمد. دست بر قضا، رهبر این سرنگونی باید فردی مانند موسوی باشد که به نظام اعتقاد کامل دارد.*****
برگردان: الاهه بقراطwww.alefbe.com
قهرمانِ ناخواسته
مطبوعات و رسانه‌های غرب پر از اخبار و گزارش درباره ایران هستند. آنچه تا کنون غرب نمی‌دید، از ده روز پیش به این سو در برابر نگاهش گشوده می‌شود. غربی‌ها چشمان خود را می‌مالند و با ناباوری به ایرانیان می‌نگرند که شعار «مرگ بر دیکتاتور!» و «آزادی» سر داده‌اند. دولت‌های این کشورها اما هنوز بسی عقب‌تر از خواست‌های مردم ایران عمل می‌کنند. خانم مرکل صدراعظم آلمان دیروز 21 ژوئن خواستار شمارش مجدد آرا شد! در زیر فشرده گزارشی را می‌خوانید که دیروز اشپیگل آنلاین منتشر کرده و در آن مانند بسیاری از رسانه‌های دیگر غربی که تازه یکی دو روز است ماهیت اعتراضات مردم را در ایران تشخیص می‌دهند، از یک «انقلاب» صحبت می‌کند.موسوی از نامزد رژیم به نماد مقاومت تبدیل شده است. اپوزیسیون در ایران موسوی را برای رسیدن به هدفی برگزیده است، که هدف وی نیست. ولی راه دیگری نیز برای او باقی نمانده است. موسوی همراه با کسانی که به مقاومت برخاسته‌اند یا پیروز خواهد شد و یا شکست خواهد خورد.از چند روز پیش هیچ نشانی از حسین موسوی نیست. او حتی در نشستی که ده روز پیش در روز شنبه از سوی شورای نگهبان فرا خوانده شد تا موسوی به عنوان نامزد شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری ایرادات خود را در مورد تقلب‌های انتخاباتی بیان کند، شرکت نکرد. وی اعلام کرده است که بیانیه‌هایی که از طریق وبسایت وی منتشر می‌شوند، اعتبار دارند و نه از سوی افرادی که خود را معتمد وی می‌نامند. خبرنگاران غربی شنیده‌اند که اعضای خانواده موسوی، او و همسرش که فعالیت سیاسی دارد، از سوی دستگاه حکومت به شدت تحت فشار قرار گرفته‌اند.سرنوشت موسوی که این روزها رقم زده می‌شود به پیروزی و یا شکست مقاومت ایرانیان بستگی دارد. مقاومت خیابانی در ایران بر این نامزد اصلاح‌طلب فشار می‌اورد. این مقاومت می‌تواند به او در جنگ قدرت درون هیئت حاکمه‌ای که ظاهرا به شدت دچار انشقاق است، کمک کند. لیکن اگر این مقاومت به شکست بیانجامد، آنگاه باید گفت زندگی سیاسی وی به پایان رسیده است.
موسوی می‌خواست با قانونمندی نظام را حفظ کندتا دو هفته پیش هنوز موسوی، نخست‌وزیر پیشین، آرشیتکت و هنرمند، یک عضو مرفه از رده رهبری در ایران بود. یک بازنشسته انقلاب اسلامی، یک معتمد روح‌الله خمینی، رهبر انقلاب اسلامی که هنوز پس از مرگش به شدت مورد احترام [رهبری کنونی] است و از همین رو از میان صدها نفری که خود را برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری معرفی کردند، وی از سوی شورای نگهبان اجازه یافت در آن شرکت کند. موسوی به عنوان یک اصلاح‌طلب محافظه کار وارد میدان شد. به عنوان کسی که می‌خواهد از درون نظام را قانونمند کند تا ثبات و بقای آن تضمین گردد.ولی اینک در این ده روزی که از انتخابات می‌گذرد، موسوی بدون آنکه بخواهد به فرد دیگری تبدیل شده است. اعتراضات مردمی نسبت به تقلب‌های احتمالی در انتخابات ریاست جمهوری، خود را از وی مستقل کرده است و نقشی را به وی سپرده است که آنها از وی انتظار دارند. میانه‌روها در وی «گاندی ایران» را می‌جویند و تندروها می‌خواهند که وی انقلابی عمل کند. دیریست که اعتراضات دیگر تنها علیه تقلب انتخاباتی نیست. بسیاری از مردم خواهان پایان این رژیم هستند که بنیادش در روزهای گذشته به شدت به لرزه در آمد.دست بر قضا، رهبر این سرنگونی باید فردی مانند موسوی باشد که به نظام اعتقاد کامل دارد. هنگامی که وی در نخستین تظاهرات بزرگ در روز دوشنبه [پس از انتخابات] هواداران خود را فرا خواند که موضوع بر سر شخص وی نیست، ممکن است که واقعا صادقانه این را گفته باشد. لیکن می‌توان از برهان خلف نیز چنین نتیجه گرفت: بدون وی نیز نمی‌شود! جنبش به فردی نیاز دارد که آن را هدایت کند. اما اینکه نقش یک شورشی برای وی اگرچه نه ناشناخته بلکه ناخوشایند است را می‌توان در بیانیه‌ای که روز شنبه صادر کرد دید: «ما علیه نظام جمهوری اسلامی و قوانین آن نیستیم، بلکه علیه دروغ و تقلب هستیم». در این بیانیه آمده است که مردم از رهبر خود [رهبر جمهوری اسلامی] انتظار صداقت و راستی داشتند و بسیاری از این مشکلات ریشه در دروغ دارد. موسوی در این بیانیه از دولت می‌خواهد که رفتار خود را تصحیح کند: «انقلاب اسلامی باید دوباره آنگونه شود که باید باشد».
«ما انقلاب نمی‌خواهیم»

چهارشنبه




فوری فوری: سایت قلم نیوز اعلام کرده آسیب دیدگان وقایع اخیر، شماره و مستندات خود را برای پیگیری حقوقی به آدرس ایمیل درون سایت ارائه دهند…خبر رسیده که سایت قلم هک شده است و این خبر برای جمع آوری اطلاعات خانواده آسیب دیدگان است…لطفا به هیچ عنوان شماره تلفن و یا اطلاعات قابل پیگیری به اینگونه منابع مشکوک ندهید…لطفا سریعا اطلاع رسانی کنید
نظام اسلامی در ایران با چهره ای اهریمنی در برابر مردم ایران ایستاده است. فرمان خامنه ای برای کشتار و سرکوب ایرانیانی که در سرزمین مادری خود خواستار آزادی و دموکراسی هستند، نه تنها یک رودروئی خونین با ملت ایران، بل که چنگ انداختن به سیمای تمام مردمی است که در جهان با خواستههای به حق و مسالمتآمیز ایرانیان همدلاند. پاسخ به زنان و مردانی که از سر ناچاری به قواعدبازی رژیم ولایت فقیه تن دادند و در مضحکهی «انتخابات» این رژیم در فضائی بسته و محدود شرکت کردند ، نباید گلوله و باتوم باشد. تقلب آشکار و رسوای رژیم اسلامی در آراء مردم، نفی قواعدِ بازی خودِ رژیم به حساب میآید. اکنون که احمدینژاد،- کاندید عزیزدردانهی خامنهای- از همپالگیها و همانندان خودش شکستی دردناک خورده است، چرا مردم ایران باید قلع و قمع شوند؟!
پیکرهای خونین دهها زن و مرد ایرانی در شهرهای ایران، سند رسوائی و ناتوانی حکومت دینی است. کشتار و سرکوب مردم ایران، نشانهی شکست نظام اسلامی در ایران است. دستهای از سران و مسئولین این نظام که پیشوند «سید» را در نامهای خوددارند، دارای تبار و فرهنگی ناایرانیاند. بنابراین روشن است که از ایرانی و فرهنگ انسانگرای ایرانی بیزارند. روشن است که همهی «سید»ها چنین نیستند. اما سیدعلی خامنهای برآمده از یک نظام توتالیتر، ایدئولوژیک، و از یک «فرهنگِ» واپسگرا است. براساس باورهای دینی او، نظام و نظامیانش، کشتن دگراندیشان با صفت «کافر» یک واجب شرعی است. از نگاه این رژیم، حتا کسانی که به دزدیده شدن رأیشان اعتراض میکنند «کافر» به حساب میآیند. خامنهای اکنون سرکرده ی نظامی است که تنهی اصلی اش را دشمنان آزادی، دموکراسی و عدالت تشکیل دادهاند. آنان نه تنها به غارت سرمایههای ملت ایران دست یازهاند، بلکه دهها هزار ایرانی را در طی 30 سال گذشته کشتهاند.
اکنون رویاروئی و سرکوب این نظام، اوجی بیسابقه یافته است. نظام اسلامی حتا به مردمی که در انتخابات خودِ رژیم شرکت کردهاند رحم نمیکند. پس تکلیف این ملت هفتادمیلیونی چیست؟ به کدام سرزمین بروند تا از شر این اهریمنان رها شوند؟ در کدامین انتخابات شرکت کنند و مطمئن باشند که دستمزدشان گلوله و باتوم نخواهد بود؟ اعتراض خود را در کدام کرهی آسمانی به نمایش بگذارند تا «تروریست» و «آشوبگر» خوانده نشوند؟
این نظام، ایران را برای ایرانیان نا امن کرده است. این نظام حتا بخشی از جهان را هم ناامن کرده و میخواهد تمامی جهان را زیر عبای قدرتش بکشد. حکومت اسلامی خامنهای درپی آن است که بر سر مردم جهان همین بلائی را بیاورد که برسر مردم ایران میآورد. براستی این ماشین دولتی سرکوب، این نظام فاشیستی توسط کدام کشورهای جهان پشتیبانی میشود؟ تکلیف مردم آزادهی ایران و جهان در برابر این نظام خودکامهی دینی چیست؟ آیا مردم ایران باید به کرهی دیگری بگریزند تا از بلا و فتنهی حکومت آخوندی و بسیجی در امان بمانند؟ آیا مردم آزادهی دیگر بخشهای جهان که زیر ضرب و شتم سازمانها و گروههای تروریستی حکومت اسلامی قرار دارند یا بزودی قرار خواهند گرفت، باید در آسمانی دیگر برای خود پناهگاهی بجویند؟ نظام اسلامی ایران از جان آزادگان و آزادهاندیشان ایران و جهان چه میخواهد؟
این رژیم برای سازمانهای بینالمللی که تره خُرد نمیکند، برای قطعنامههای شورای امنیت هم که پشیزی ارزش قائل نیست، منشور حقوق بشر سازمان ملل را هم که ورقپارههای بی ارزشی میداند، و میخواهد این و آن کشور را هم نوبت به نوبت از پهنهی زمین نابود کند. فریاد مرگ بر این و آن کشورش هم که گوش فلک را کر کرده است. برای کشتار ایرانیان مسلسل و باتوم و طناب دار به دست گرفته، و برای کشتار جهانیان موشک دوربرد و گروههای تروریستی و استشهادی براه انداخته، و دارد جلوی چشم جهانیان به بمب اتمی هم دست می یابد. براستی تکلیف ما ایرانیان، و مردم جهان با این نظام تروریستی چیست؟
اکنون که این حکومت در برابر چشم جهانیان، جنگ رسمی علیه ایرانیان را آغاز نموده، و نخستین رگبارهای مسلسل را به سوی مردم بیدفاع ایران رها کرده است، اکنون که این رژیم فریادهای گوشخراش مرگ بر برخی کشورهای جهان را برداشته است، آیا چارهای جز همکاری و همدلی جهانیان با مردم ایران - برای گذرشان از استبداد به دموکراسی- باقی مانده است؟. کافی نیست که ما تنها برای مردمی که پایهگزار منشور حقوق بشر در جهان بودهاند، دل بسوزانیم. نه، این کافی نیست! مردم جهان نباید بیندیشند به تماشای یک فیلم سینمائی خونین و زنده نشستهاند. این صحنههائی که می بینیم ، آغازی برای گسترش خون و سرکوب در جاهای دیگر جهان هم خواهند بود. کارگردانان صحنههای خونین در ایران بزودی به خانهها و خیابانهای شما هم خواهند آمد. در صدر اسلام هم همه چیز از یک محله دریک شهرآغاز شد! برای این که فردا از قربانیان تروریسم دولتی حکومت اسلامی نباشید، باید امروز سر این مار را در لانهاش بکوبید.
مردم ایران راهی مگر پایداری، و دفاع از خود ندارند. آنان نیرومند و یکپارچه در برابر گلوله های ملایان ایستادهاند. شکست مردم ایران در این کارزارِ ناخواسته و نابرابر، شکست بخشی از دموکراسی و آزادی در جهان هم هست، و پیروزی مردم ایران در این نبرد ، تقویت دموکراسی و آزادی و حقوق بشر در نقطهای از جهان است که هستی جهانیان هم به آنجا گره خورده است. مردم ایران هم اکنون در برابر تروریسم بینالمللی که قامت اصلیاش در عبای حکومت اسلامی در ایران جای گرفته، ایستادهاند. آنها را یاری کنید!
کشورها مرز دارند اما انسانها را مرزی نیست. آزادی، مردمسالاری، بشردوستی و سکولاریسم را مرزی نیست. همزیستی ضرور و شکوهمند آحاد انسانها را مرزی نیست. یاری به مردم آزادهی ایران، یاری به ارزشهای انسانی است.

سه‌شنبه

دعوت به اعــتــراض و تظاهرات مســلمت آميز در لـنـدن
گروهي از ايرانيان مقيم بريتانيا (ايراني به پاخيز!)
اينك زمان آن رسيده است كه همه ما ايرانيان آزاديخواه از هـر مسلك و تفكري براي حمايت از مبارزه هموطنان شجاع خود متـحدانه به پا خيزيم. هموطنان ما در داخل كشور شجاعانه سينه خود را براي كسب آزادي در مقابل نيروهاي تا به دندان مسلح حكومتي سـپر كرده اند. آنها با به خطر انداختن جان خود و با هزينه كردن زندگي و هستي خود و بـراي نيل به آزادي قيام كرده اند. وظـيفه ملي ما است كه در اين ساحل عافيت بريتانيا با هزينه كردن فقط چند ساعت از وقت خود از قيام حق طلبانه آنها حمايت كنيم و صداي آزاديخواهانه نسل جوان كشورمان را در صحنه بين المللي منعكس كنيم:زمان: روز يكشنبه 21 جون (ژوئن) ساعت 4 تا 7 بعد از ظهرمحل: مقابل سفارت جمهوري اسلامي در لــندن16 Prince's Gate - London SW7 1PT
فریاد مرگ بر دیکتاتور، پاسخى قاطع به دیکتاتور
مردم تهران جمعه شب ساعاتی پس از خط و نشان كشيدن هاى خامنه ای، به پشت بام خانه هاى خود رفته و فرياد مرگ بر ديكتاتور سر دادند. اين اقدام پس از ایراد سخنرانی خامنه ای در نماز جمعه صورت گرفت كه در آن معترضان را مورد تهديد قرار داد.
آسوشیتدپرس نوشت اين اقدام كه در ساعت دير وقت شب در سراسر تهران صورت گرفت، يک چالش مستقيم در برابر خامنه ای است.
خبرنگار تلویزیون فرانسه نیز در گزارشی از تهران گفت علیرغم تهدیدهای خامنه ای، مردم تهران در نظر دارند روز شنبه بار دیگر دست به تظاهرات بزنند
برای راهپیمایی امروز همه مسلح به دوربین بیاییم
وبلاگ پیدُم
بهترین راه شکست سرکوبگران نا امن کردن فضا برای آنهاست؛ به همین خاطر همه باید سعی کنیم سلاح هایمان را حتما به همراه داشته باشیم.
اجازه بدهید یک نکته را روشن کنم؛ سلاح جنبش ما سنگ و قمه نیست، کوکتل مولوتوف و یا هر چیزی که انفجاری و آتش زا باشد، نیست. سلاح ما همین دوربین هایی معمولیست که هر کداممان بدست خواهیم داشت تا صحنه های جنایت و آدم کشی دولت کودتا را ثبت کنیم.
برخلاف تصور سرکوبگران، لباس شخصی بودن،استتار و همرنگ شدن با جماعتٍ معترض، نه تنها آنها را ایمن نخواهد ساخت بلکه بسیار بیشتر از آنچه که فکرش را بکنند آنها را در برابر سیل خروشان ملت آسیب پذیر خواهد کرد.
بیاید تکلیف این جنایت کاران را و آینده ای که در انتظارشان خواهد بود را از همین حالا برایشان مشخص کنیم، بیاید پرونده سازی برای لباس شخصی ها و کسانی که مردم را به خاک و خون می کشند را از همین حالا آغاز کنیم. شناسایی قاتلان از طریق تهیه عکس و فیلم از صحنه جنایتشان دیر یا زود آنها را در دام عدالت گرفتار خواهد کرد. ما خوب می دانیم که دولت آینده دولت قانون خواهد بود و برای اجرای عدالت و محاکمه این ناجوانمردان مزدور به مدارک مستند نیاز خواهد بود.
بدانیم که هیچ کاری بهتر از نیست که رویداد امروز شنبه را، سرکوبگری و ددمنشی احتمالی مزدوران خامنه ای را با عکس و فیلم مستند کنیم. مطمئن باشید که سرکوبگران هم خانواده دارند، همسایه دارند و مجبورند در بین همین مردم زندگی کنند. ما می توانیم با یک حرکت هماهنگ و آرام و در عین حال اصولی پدیده لباس شخصی ها را از ریشه برکنیم، ما می توانیم تصاویر آنها در همه جا از طریق اینترنت منتشر کنیم و زندگیشان را نا أمن کنیم.
لباس شخصی ها سرنوشت افسران نازی آلمان را پس از جنگ جهانی دوم بیاد بیآورند. شما ای قاتلان پیرو ولایت مطلقه خامنه ای؛ بدانید که هیچ نیازی نیست که جنگی پایان پذیرد یا دولتی از بن کنده شود تا شما مجبور به فرار از دست عدالت شوید. بدانید که چشم های تیزبین مردم این بار هر حرکت جنایتکارانه شما را ثبت و ضبط خواهند کرد. بدانید اینجا عراق نیست که بتوانید چون صدام و فدائیانش از ترس اجرای عدالت، هر کدام براحتی به سوراخی بلولید…
بیانیه‌ کانون نویسندگان درباره‌ رويدادهای خونين اخير
سرانجام، انتخابات نمايشي و غيردموكراتيك خردادماه به خون مردم رنگين شد. فرجام اين سناريوي ضددموكراتيك چيزي جز اين نمي‌توانست باشد.
روزنه‌ي كوچكي مانند اين انتخابات، كه حاكميت ناگزير از گشودن آن بود، كافي بود تا خواسته‌هاي سركوب‌شده و انباشته‌ي مردم از آن فوران كند و به موجي گسترده بدل شود كه در روزهاي گذشته شاهد آن بوده‌ايم. ما بدون توجه به بازي قدرتي كه ميان نامزدها و جناح‌هاي مختلف ساختار قدرت در جريان است، و جدا از سوداهايي كه گردانندگان نمايش انتخابات در سر دارند، سركوب مردم و به خاك و خون كشيدن جوانان آزادي‌خواه اين سرزمين را محكوم مي‌كنيم و بر اين باوريم كه تا آزادي بي‌قيد و شرط احزاب، سنديكاها،‌ اتحاديه‌ها و انجمن‌هاي آزاد و مستقل تأمين نشود، تا آزادي انديشه و بيان بي هيچ حصر و استثنا محقق نشود، تا بساط سركوب به طور جدي و كامل برچيده نشود، مشكل مرحله‌ي كنوني تاريخ جامعه‌ي ما حل نخواهد شد.
به سركوب و كشتار مردم پايان دهيد! به اراده‌ي مردم گردن نهيد!
کانون نویسندگان ایران
همسر رجايی رئیس جمهور سابق رژیم بازداشت شد
بازداشت همسر شهيد رجايي در حرم قمخبرگزاري فارس به نقل از روانبخشاز بازداشت همسر شهيد رجايي در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) خبر داد. گفته می شود خانواده و همسران برخی شهدای مشهور نظیر همت و باکری نیز همراه همسر شهید رجایی بوده اند.
قاسم روانبخش از طلاب هوادار احمدی نژاد با اشاره به حضور این خانواده های شهدا که برای درد دل با علما به قم رفته بودند، ‌گفت: طي خبري كه در خصوص حركت اتوبوس‌هايي از تهران براي ايجاد آشوب و اغتشاش در قم پخش شد، به سرعت بسيجيان و مردم آگاه با حضور در ورودي‌هاي شهر از وارد شدن اين اغتشاشگران به قم جلوگيري كردند. يكي از اين اتوبوس‌ها كه اكثر زنان در آن حضور داشتند وارد قم شدند و خواستار ديدار با علما شدند.
وي افزود: با آگاهي علما و مراجع اين افراد كه جميله كديور، محتشمي‌پور و همسر شهيد رجايي هم در بينشان بودند با دست رد علماي آگاه ما مواجه شدند و پس از اينكه حالت زاريشان نتوانست علما را نرم كند تا بر طبق خواسته آنان سخن بگويند، مي‌خواستند توطئه ديگري برپا كنند و در صحن آيينه حرم حضرت فاطمه معصومه (س) تحصن كردند، ولي پس از ساعاتي با شعارهاي مردم و كمك نيروي انتظامي دستگير شدند و اين توطئه خنثي شد.
روانبخش ادامه داد: اين توطئه‌گران با زيركي امشب را براي تحصن انتخاب كردند چون حرم حضرت فاطمه معصومه (س) شلوغ است و مي‌خواستند از اين شلوغي به نفع خود استفاده كنند و بگويند همه مردم ياور ما هستند كه با هوشياري مردم و نيروي انتظامي اين توطئه هم خنثي شد.
اعلان جنگ خامنه ای به مردم ایران و جهان
به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، خامنه ای امروز طی سخنانی در نماز جمعه با تائید نتایج انتخابات گفت ملت آن که را می خواست، انتخاب کرد. مردم به آن که صالح تر میدانستند، رای دادند.
خامنه ای گفت حضور مردم در انتخابات به معنای تائید نظام است و افزود هیچ تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است.
خامنه ای گفت اگر این انتخابات را زیر سئوال ببریم، از این پس دیگر هیچ انتخاباتی در این نظام مشروعیت نخواهد داشت.
خامنه ای گفت در برابر فشارهای خیابانی عقب نشینی نخواهد کرد و افزود آنچه در خیابانها براه افتاد یک اشتباه است و باید خاتمه یابد.
خامنه ای گفت نتایج انتخابات را تائید می کنم و باید دیگر به اعتراض پایان داده شود. اگر افرادی پیدا شوند که راه دیگری به جز شرکت در جشن انتخابات را برگزینند، در آن صورت مداخله کرده و آنها را افشا خواهم کرد.
خامنه ای در سخنان خود همچنین کشورهای غربی را به توطئه چینی متهم کرد و در حالیکه معترضان در ایران را مزدور و دست نشانده می نامید، گفت ایران، گرجستان نیست که عده ای فکر کنند می توانند با توطئه چینی به اهداف خود برسند.
اعلان جنگ خامنه ای به مردم ایران و جهان
به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، خامنه ای امروز طی سخنانی در نماز جمعه با تائید نتایج انتخابات گفت ملت آن که را می خواست، انتخاب کرد. مردم به آن که صالح تر میدانستند، رای دادند.
خامنه ای گفت حضور مردم در انتخابات به معنای تائید نظام است و افزود هیچ تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است.
خامنه ای گفت اگر این انتخابات را زیر سئوال ببریم، از این پس دیگر هیچ انتخاباتی در این نظام مشروعیت نخواهد داشت.
خامنه ای گفت در برابر فشارهای خیابانی عقب نشینی نخواهد کرد و افزود آنچه در خیابانها براه افتاد یک اشتباه است و باید خاتمه یابد.
خامنه ای گفت نتایج انتخابات را تائید می کنم و باید دیگر به اعتراض پایان داده شود. اگر افرادی پیدا شوند که راه دیگری به جز شرکت در جشن انتخابات را برگزینند، در آن صورت مداخله کرده و آنها را افشا خواهم کرد.
خامنه ای در سخنان خود همچنین کشورهای غربی را به توطئه چینی متهم کرد و در حالیکه معترضان در ایران را مزدور و دست نشانده می نامید، گفت ایران، گرجستان نیست که عده ای فکر کنند می توانند با توطئه چینی به اهداف خود برسند.
June
سخنان خامنه ای؛ نظر خوانندگان
گورتو خودت با دست خودت کندي.فکرکردي کي هستي کثافت حالا فقط ايرانيها تنها نيستند اين يک پيام حمايت از طرف کل اريايهاست.از تهران تا کابل و دوشنبه.چي فکر کردي غربتي .پيام جهاد با نام اريا زنده است.به زبان فارسي نوشتم که حاليت بشه با کيا طرفي جنايت کار.ميکشم ميکشم هرکه برادرم کشت.اغاز با نام خداي اريايها
****
خامنه اي اگر مردم بايد از راه قانوني اعتراض کنندچرا خودت بي قانوني کردي و قبل از اينکه شمارش آرا تمام شد و شوراي نگهبان و زارت کشور نتيجه انتخابات را اعلام کنداحمقي را نژاد برنده اعلام کردي درصورتي که اين کار جز وظيفه شما نبوده و بر خلاف قانون خودتان شما انجام داديد و بايد محاکم شويدواين ا هم بدانيداعتراظات مردشريف ايران تا سرنگوني رژيمتروريستي شما ادامه دارد.مرگ برحکومت ولايت فقيه مر بر خامنه اى
****
ما ادامه می دهیم تا رسیدن به آزادی و از کشته شدن و حرفهای پوشالی نمی ترسیم ما را از کشتار می ترسانی جانی و ضحاک
****
این شخص حتی نمی داند که دیکتاتور یک نفر است نه جمعیتی میلیونی در سراسر کشور... به مردم معترض می گوید دیکتاتور... !
****
متاسفم برای مردمی که فریب عوام فریبی تو رو میخورندآخر صحبت ها گفتی که هر کاری لازم بود کردیم برای این که نظام اسلامی ضد انسانی بر پا بمونه . فراموش نکن روز هایی رو که منبر 2 زاری میرفتی و یک نگاه هم به سرنوشت صدام بکن . بی صبرانه منتظرم که تو رو تو جایگاه صدام ببینم . البته اون از شما خیلی با شرفتر بود
****
مردم ايران !از امروز ديگر بايد تاآخرين نفس از يکديگر دفاع جانانه کنيم
رسانه های بین المللی: شكافى عظيم بين مردم ایران و حاكمان
تلويزيون اسكاى نيوز انگلستان در گزارشی به نقل از یکی از معترضان در تهران گفت وضعيت بسيار بحرانى است، سركوب بسيار شديد است و نيروهاى بسيج كه از سوى پليس و دولت حمايت مى شوند، ابايى در شليک بسوی تظاهرکنندگان ندارند. آنها مردم را تهديد مى كنند و شبها در خيابانها با سلاح و باتون گشت مى دهند. خبرنگار پرسيد خواسته شما چيست؟ این شهروند تهرانی گفت مردم مى خواهند توجه جهان را به اين كودتا جلب كنند. مردم دست به دست هم داده اند تا بگويند ديگر بس است و اين رژيم سركوبگر نمى تواند به اين صورت ادامه دهد. مردم آگاه و هوشيار هستند و مى بينند چه اتفاقى دارد در كشور مى افتد. مردم از اين كه به آنها گفته شود چه كار بايد بكنند و چه كار نبايد بكنند، خسته شده اند. بى اعتمادى شديدى ميان مردم و رژيم حاکم وجود دارد. اين انتخابات يكى از دلائل آن است. ديگر هيچ‌ راهى باقى نمانده جز اينكه مردم دست به دست هم بدهند و با اين تصاوير به جهان نشان دهند كه يک شكاف عميق ميان مردم ایران و حاکمان وجود دارد. فکر می کنم دیگر برای همه روشن شده است که آنها نماينده مردم ايران نيستند. آنها سعى مى كنند با خشونت و ارعاب مردم را بترساند و اراده آنها را بشكنند، ولى ديگر از آن مرحله گذشته ايم.
ابراهیم یزدی هم بازداشت شد
بیانیه نهضت آزادی: به اطلاع هم میهنان عزیز می رساند بنا بر اخبار رسیده در ساعت سه بعدازظهر امروز چهارشنبه ماموران دادگاه انقلاب تهران به بیمارستان پارس تهران مراجعه و آقای دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران را که به منظور انجام معالجات تخصصی در آن بیمارستان بستری بودند دستگیر و به همراه خود برده اند و منزل ایشان نیز مورد بازرسی قرار گرفته است. از نوع اتهام و نحوه ابلاغ آن به آقای دکتر یزدی به دلیل قرار داشتن بیمار در بخش مراقبتهای پزشکی و عدم دسترسی همراهان به ایشان اطلاعی در دست نمی باشد
گزارش کوتاه یک پزشک از تهران
تعداد کشته های روز دوشنبه در تهران از منابع رسمی 7 نفر قید میشوند در صورتیکه تعداد کشته ها فقط در بیمارستان رسول اکرم یازده کشته که هفت نفر از آتها مرد و پسر بودند و چهار نفر دختر و کلا 39 نفر نیز زخمی گلوله بودند. یکی از دختر هایی که کشته شده بیمار تالاسمی بود که به این شخص دو گلوله در ناحیه کتف و ران اصابت کرده بود که بر اثر خونریزی شدید در بیمارستان فوت کرد . اینها زخمی های تظاهرات روز دوشنبه در میدان آزادی بودند.افراد لباس شخصی که جلوی درب بیمارستان مستقر بودند از ورود زخمی ها به بیمارستان جلوگیری میکردند و میگفتند که اینها کافر هستند و باید بمیرند. و پزشک هایی که برای کمک به زخمی ها آمده بودند با لباس شخصی ها درگیر شدند و به همین خاطر تمامی پزشکان و پرستاران این بیمارستان فردای آن روز جلوی درب اصلی بیمارستان ساعاتی را تحصن کردند در حال حاضر این بیمارستان نیاز شدیدی به خون به خصوص گروه O منفی دارد.
کشته شدن یک دانشجوی دختر دانشگاه رازی کرمانشاه
سایت در داخل ایران: دانشگاه رازی کرمانشاه اولین شهید خود را تقدیم کرد. دانشجوی دختری با نام فامیل طهماسبی که در جریان تظاهرات روزهای گذشته در دانشگاه رازی کرمانشاه از ناحیه سر با باتوم توسط نیروهای لباس شخصی مضروب شده بود شب گذشته در بیمارستان امام رضای این شهر به شهادت رسید
ارعاب و دستگیری شبانه خانواده قربانیان
حکومت ضد بشری با حمله شبانه به خانه قربانیان داغدار حوادث خونین اقدام به تهدید خانواده های آنان و بازداشت و دستگیری های گسترده می نماید و از گاز اشک آور و شلیک مستقیم گلوله نیز استفاده می کند.
بنا بر این گزارش درگیریهایی که در میدانهای مختلف تهران روی داده است بسیار خونین و آمار تلفات بسیار بیشتر از آن چیزی است که رسانه ها بازتاب داده اند .تنها در یک مورد به گواهی شاهدان عینی از منطقه شهران خبر رسیده است که جوان 18 ساله ای به نام "مهدی کرمی" روز دوشنبه همزمان با تظاهرات گسترده در سراسر میدانهای شهر تهران همراه با چند جوان دیگر از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. روز سه شنبه خانواده قربانیان برای دریافت خبر از وضعیت عزیران خود به کلانتریها مراجعه نموده اند و پس از ساعتها سرگردانی از مرگ فرزندان خود خبر یافته اند . مقامات گفته اند که اجساد را تحویل نخواهند داد و خانواده قربانیان ملزم به پرداخت "پول تیر" نیز هستند.بنا بر همین گزارش ساعاتی پس از نیمه شب سه شنبه و بامداد چهارشنبه خانواده مقتول که سرگرم سوگواری در خانه خود واقع در شمال غرب تهران بوده اند از سوی گارد ویژه موتور سوار مورد تهدید قرا گرفته و پس از شلیک چندین گلوله و پرتاب گاز اشک آور تعدادی از ساکنین خانه و همسایگان حاضر در صحنه را با خود به مکان نامعلومی منتقل نموده اند .پس از وقوع این حادثه مردم به جان آمده به پشت بامها رفته و اقدام به سر دادن شعارهایی از قبیل "مرگ بر دیکتاتور" و مرگ بر خامنه ای" نموده اند. اضافه می شود اوضاع در همه خیابانهای پایتخت به شدت امنیتی است و رفت و آمدها مورد کنترل واقع می شود.
بدین وسیله به آگاهی همه وجدانهای بیدار جهان و همه مدافعان حقوق بشر می رسانم که جنایت علیه بشریت در خیابانها و خانه های ایران در جریان است.
سیل خروشان مردم استبداد دینی را از جای می کند
30 سال است که ایران عزیز ما در استبداد سیاه یک مشت روحانی نمای زشت چهره ، فاسد ،قاتل و دزد و شکنجه گر ، می سوزد . ثروت اش چپاول می شود و بهترین فرزندان اش در سیاهچال های ولایت مطلقه فقیه ، زیر شکنجه های قرون وسطایی در خون خود می غلطند و کسی را مجال و مهلت عدالت خواهی نیست . کودتای ننگین 22 خرداد خامنه ای به کمک سازمان اطلاعات ، حجتیه و حزب پادگانی اش ، که از قِبل دزدی های میلیاردی و قرارداد های غیرقانونی نفتی ، همه به اژدهای نفت خوار و ثروت مندان نوکیسه و مافیای جهنمی رانت خوار بدل شده اند ، ناگهان یک باره خشم فروخورده و آتش نفرت ملت ایران را شعله ور کرد و اینک می رود تا درخت پوسیده ولایت جهل و خرافه پرستی را بسوزاند .
کودتاگران بی شرم که در خلال تمام این سال ها با رأی مردم بازی بازی می کردند و جمعیت ساده انتخاباتی مردم را دلیلی برای نشان دادن وجاهت کاذب خود به دنیا نمایش می دادند ،در این نمایش اما دستکاری های عظیم و ناشیانه در آرا مردم و کودتای خزنده مافیای حجتیه و شاگردان مدرسه حقانی آشکار شد . موضع گیری خامنه ای به نفع روند انتخاباتی سراسر تقلب، بنزین بر آتش خشم مردم پاشید و اینک مردم ایران می روند تا آخرین پرده فضاحت حکومت اسلامی را به چالش بکشند .
خامنه ای که با اعلام پیروزی دروغین احمدی نژاد ، از هول حلیم در دیگ جوشان افتاده است نه راه پیش دارد نه راه پس ! ملت ایران در یک بزنگاه تاریخی ، مچ دست این ولی وقاحت را گرفته و او را به عنوان کانون تمام و کمال سیستم فاسد و ننگین جمهوری اسلامی ، به زیر خواهد کشید و برای همیشه بر حکومت تبهکاران زندان ساز و مافیای بی رحم سیاسی- اقتصادی مهر پایان خواهد زد.
تیراندازی بسوی مردم؛ گزارش اختصاصی کانال 4 انگلیس
تنها ویدئو از تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان در تهران. با پوزش از خوانندگان به دلیل ترافیک سنگین سایت این فیلم را بطور مستقیم از منبع گزارش در بخش گزارشهای دیداری و شنیداری سایت ببینید. فیلم تیراندازی بسوی مردم بی دفاع در تهران
شعار "مرگ بر دیکتاتور" در میدان انقلاب
به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، گردهمايی معترضین در میدان انقلاب تهران آغاز شده و لحطه به لحظه بر شمار تجمع کنندگان افزوده می شود. تجمع کنندگان از جمله شعار می دهند مرگ بر دیکتاتور. تظاهرکنندگان قصد دارند از میدان انقلاب بسوی میدان آزادی حرکت کنند.
خبرگزاری فرانسه: بیش از یک میلیون نفر در خیابانهای تهران
خبرگزاری فرانسه در گزارشی از تهران با مخابره عکس زیر نوشت هم اکنون بیش از یک میلیون تن از معترضین در خیابانهای تهران راهپیمايی می کنند.
یکی از خوانندگان: شعارهای مردم در خبابان آزادي : مرگ بر دیکتاتور / سيد علی پينوشه، ايران شيلی نمی شه / ایرانی می میمرد ذلت نمی پذیرد